پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۵۸۵۳۶
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۰
گزارش زیر ارایه دهنده توضیحات آقای منظری در مصاحبه با پایگاه خبری مشرق و نقدهایی از سایت ایرلاین پرس ( سایت تخصصی حوزه هوانوردی کشور) است. نقدهای ارایه شده ، نقد بر مباحث آقای منظری نبوده ، بلکه بنوعی در عرض مصاحبه ایشان می باشد. تم اصلی بیان شده، در بندهای انتقادی آن است که ، قبل از طرح بحث ادغام ایرلاین ها، ضرورت اصلاح همه جانبه سازمان هواپیمایی کشوری، می بایست در دستور کار قرار گیرد.

شعار سال : موضوع ادغام شرکت‌های هواپیمایی مسأله‌ای در صنعت حمل و نقل هوایی است که در دهه ۸۰ و با افزایش شرکت‌های هواپیمایی در این صنعت‌ مطرح شد. حدود سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ بود که موضوع ادغام شرکت‌های هواپیمایی ‌از سوی محمد رحمتی سکان‌دار وقت‌ وزارت راه و ترابری مطرح گردید. وی ‌ایده ادغام شرکت‌های هواپیمایی را در راستای جلوگیری از بروز موازی‌کاری‌، کاهش هزینه‌ها و افزایش توان این صنعت ‌مطرح کرد؛ به هر حال زمانی این موضوع به صورت جدی ‌مورد پیگیری و تأکید مسئولان وقت بود و زمانی هم مسئولانی دیگر اجرای این مورد را منتفی می‌دانستند.

اما امروز با افزایش شرکت‌های هواپیمایی فعال در کشور که حدود ۱۶ شرکت هواپیمایی است و با در نظر گرفتن چند شرکت هواپیمایی در حال تاسیس، شاهد فعالیت و بروز و ظهور شرکت‌های هواپیمایی مختلفی در کشور هستیم که برخی از آن ها هم شاید از نظر سود و زیان توجیه مالی و اقتصادی مناسبی برای ادامه فعالیت ندارند اما مدیران این شرکت‌ها تلاش می‌کنند این شرکت‌ها را سرپانگه دارند. حتی با فعالیت یک فروند هواپیما؛ عده‌ای وجود و فعالیت چنین شرکت‌های غیراقتصادی و مضر برای صنعت می‌دانند و عده‌ای دیگر هم معتقد هستند ممکن است در این عرصه، برخی به دنبال فرصتی برای پول‌شویی باشند.

به هر حال امروز در کشور ما ایرلاین‌های زیادی فعال هستند که برخی از آن ها موضوع قوانین تأسیس ایرلاین‌ و کفایت سرمایه را هم در کشور رعایت نکرده‌اند ‌یعنی یا رقم کفایت سرمایه ۴۰۰ میلیارد تومانی (الزام سازمان هواپیمایی) را محقق نکرده‌اند و یا تعداد ناوگان آن ها کمتر از ۵ فروند است و با یک یا دو فروند هواپیما ایرلاین داری می‌کنند.

اما به هر حال به دنبال عدم وجود صرفه اقتصادی در برخی شرکت‌های هواپیمایی و لزوم به‌روزسازی ناوگان و جلوگیری از قانون‌گریزی در این صنعت و چندین دلیل‌ دیگر، برخی کارشناسان صنعت حمل و نقل هوایی بر موضوع «ادغام شرکت‌های هواپیمایی» تأکید دارند؛ البته برخی دیگر هم ادغام ‌را به زیان شرکت‌های فعال و دارای بازده اقتصادی بالا می‌دانند.

در راستای بررسی بیشتر موضوع ادغام شرکت‌های هواپیمایی، تحلیل چالش‌ها و مزایای ایرلاین‌داری در ایران و بررسی موضوع تعدد شرکت‌های هواپیمای، به سراغ یکی از مدیران سابق سازمان هواپیمایی کشوری رفتیم.

علیرضا منظری که در گذشته نماینده ایران در سازمان جهانی هواپیمایی کشوری (ایکائو) نیز بوده است، در این باره گفت: در اغلب نقاط دنیا در مورد ایجاد اشتغال و کسب شغل، آزادی عمل وجود دارد، فرد به مراجع ذی‌ربط مراجعه و شرکتی تأسیس می‌کند و فعالیتی برای آن شرکت تعریف می‌شود و آن فعالیت در قالب مقررات و استانداردهایی که تعریف شده، انجام می‌شود و قانون هم هیچ محدودیتی برای آنها ایجاد نمی‌کند.

یکی از این مشاغل شرکت هواپیمایی است، نقش دولت از آنجا آغاز می‌شود که می‌خواهد بر شرکت‌های هواپیمایی نظارت کند، یعنی استانداردهایی را تعریف کرده است و حالا باید در چارچوب استانداردهای فنی، پشتیبانی، امنیت، حراست‌ و غیره ایرلاین‌ کار خود را انجام می‌دهد و ناظر هم نظارت کند.

* تقسیم شرکت‌های هواپیمایی به چند دسته در کشورها

سازمان هواپیمایی کشورها به عنوان متولی صنعت در پیاده‌سازی قوانین بر عملکرد شرکت‌ها نظارت می‌کند؛ آیا در حوزه بازرگانی شرکت‌های هم حاکمیت می‌تواند اعمال حاکمیت کند؟

منظری: خیر؛ مسؤولیت ناشی از سود و زیان شرکت‌ها، ‌بر عهده مالکان و تأسیس‌کننده‌های شرکت است و باید طوری آن ایرلاین را در چارچوب مقررات کشور اداره کنند که بازدهی داشته باشد و این در کشورهای مختلف متناسب با استراتژی که آن مالکان برای خود تعریف می‌کنند، است، برخی شرکت‌ها برای خود تعریف می‌کنند که باید سودده باشند، برخی دنبال سوددهی نیستند و فقط از نظر موقعیت خاص مالی و پرستیژ، به دنبال تأسیس ایرلاین هستند و سود سر به سر هم برای آنها کافی است، اما رعایت مقررات برای همه آنها الزامی است و آنجا که دولت و سازمان هواپیمایی کشوری، الزامات  و قوانینی دارد، همه موظف هستند طبق قوانین عمل ‌کنند و اگر رعایت نکند سازمان هواپیمایی کشوری، مانع فعالیت آنها می‌شود و ادامه فعالیت شرکت‌ را متوقف می‌کند.

اما در بحث بخش بازرگانی، عملکرد شرکت هواپیمایی نظیر دیگر مشاغل است، یعنی سود برای آنها مهم است؛  شرکت‌های هواپیمایی دسته بندی شده‌اند، ما در دنیا شرکت‌های هواپیمایی ‌برنامه‌ای ملی- بین‌المللی، ‌شرکت‌ هواپیمایی چارتری و شرکت‌های هواپیمایی منطقه‌ای داریم؛ البته در کشورهای مختلف تعریف‌های مختلفی‌ درباره شرکت‌های هواپیمایی وجود دارد و متناسب با نوع فعالیت در آن کشورها است، مثلا ‌برخی کشورها به دلیل وسعت محدود، شرکت‌ هواپیمایی برای مسیرهای داخلی ندارند، یعنی پرواز برنامه‌ای یا چارتری بین‌المللی دارند یا در برخی کشورها مسیرهای هوایی گسترده‌تری در داخل دارند و شرکت‌های متعددی دارند، بازار تعریف شده است و متناسب با آن بازار در یکی از این قالب‌ها کار خود را انجام می‌دهند.

* ادغام شرکت‌های هواپیمایی راهکاری برای ادامه فعالیت ایرلاین‌های کم‌بازده

سؤالی که وجود دارد این است که آیا به نسبت حجم جمعیت و بازاری که در یک کشور وجود دارد تعداد ناوگان فعال و شرکت‌های هواپیمایی فعال باید چه تناسبی داشته باشد؟

منظری: تنظیم این مورد ‌معمولا بر عهده دولت‌ها نیست، بر عهده کارگزاران و یا افرادی است که شرکت تاسیس می‌کنند،  آنها با توجه به این قضیه وارد بازار می‌شوند و کار سرمایه‌گذاری انجام می‌دهند؛ البته دیده شده در کشورهای پیشرفته‌تر افراد سرمایه‌گذاری کرده‌اند و تعداد زیادی شرکت‌های هواپیمایی ایجاد شده است، اما پس از مدتی که در بازار کار می‌کنند با توجه به بازارسنجی و نوع کاری که انجام می‌دهند، به این نتیجه می‌رسند که ادامه فعالیت برای آنها مقدور نیست و یا با استراتژی تعریف شده آنها همخوانی ندارد حالا به دنبال این می‌روند که راهکارهایی پیدا کنند، طبق تجربه در دنیا راهکارهای متعددی برای رفع این مشکلات وجود دارد که یکی از این راهکارها بحث ادغام شرکت‌های هواپیمایی است.

* انواع ادغام شرکت‌های هواپیمایی: از تغییر نام تا حفظ برند شرکت‌ها

پیش‌زمینه‌های ادغام شرکت‌ها و ‌روند انجام ادغام چگونه است؟

منظری: شرکت‌ها ابتدا با یکدیگر مذاکرات طولانی می‌کنند، معمولا هم در قالب مذاکرات اقتصادی –بازرگانی است که زمان‌بر است، تا اینکه ادغام می‌شوند و به عنوان یک شرکت واحد فعالیت می‌کنند، البته تجربه نشان می‌دهد در شرکتِ واحدشدن هم مدل‌های مختلف وجود دارد، بعضی ادغام‌ها در حد همکاری مشترک است بعضی در حد استفاده از هواپیماهای یکدیگر است و بعضی در حد کلان است یعنی مدیریت کلان آنها با هم ادغام می‌شود، در بعضی مدل‌ها اسم آن دو شرکت قدیمی که در هم ادغام شده‌اند، دیگر وجود ندارد و ‌شرکت جدید با نام جدید تاسیس می‌شود و همه این مدل‌ها در دنیا وجود دارد. یعنی اگر توجه کنید شاید به صورت عادی نتوانید تشخیص دهید که مثلا شرکت هوایی KLM یا ایرفرانس با هم نوعی ادغام انجام داده‌اند یعنی یک همکاری مشترک را ایجاد کرده‌اند ولی این تعریف را برای همدیگر داشته‌اند که هر دو با نام خودشان ‌فعالیت کنند اما یک سری مشارکت‌ها و سود و زیان با همدیگر دارند و خود این را تعریف کرده‌اند که این مقدمه‌ای برای ادغام نهایی است که حتی به اسم واحد هم برسند.

پس دولت‌ها نمی‌توانند نقش مهمی در ادغام شرکت‌های هواپیمایی داشته باشند؟

منظری:‌ دولت‌ها نقش مهمی برای ادغام یا کوچک کردن شرکت‌ها یا متوقف کردن فعالیت آنها به لحاظ این که زیان ده هستند ندارند و این عموما به استراتژی مالکان شرکت‌ها برمی‌گردد.

در ایران هم ما در اوایل انقلاب سابقه ادغام شرکت‌های هواپیمایی را داریم؛ اما شرکت‌های هواپیمایی در کشور ما رشد زیادی داشت و از دو شرکت دولتی امروز به بیش از ۱۷ شرکت فعال رسیده‌ایم که برخی با کمتر از پنج فروند هواپیما فعالیت می‌کنند، به نظر شما کاهش شرکت‌ها در راستای ارتقاء بهره‌وری صنعت چگونه محقق می‌شود؟

منظری: بله؛ در کشور ما ‌در واقع دو شرکت دولتی از ابتدای انقلاب بیشتر نداشتیم. یکی همین ایران ایر فعلی (هما) بود و یکی هم شرکتی بود که از مجموع چند شرکت کوچک که قبل از انقلاب وجود داشتند، تشکیل شد، پس از انقلاب مالکان این شرکت‌های کوچک یا فراری بودند یا ادامه ندادند، به هر حال دولت آمد و قانونی مصوب کرد و همه اموال و دارایی این شرکت‌ها را یکی کرد و شرکت آسمان را به وجود آمد.

ما تا سال‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ فقط همین دو شرکت هواپیمایی دولتی را داشتیم که در حمل و نقل هوایی فعال بود اما از همان سال‌ها عموما سرمایه‌گذاران رغبت کردند که در بخش حمل و نقل هوایی سرمایه‌گذاری می‌کنند و تعدادی شرکت‌ هواپیمایی تاسیس شد؛ از سال ۱۳۷۰ تاکنون در ۲۸ سال اخیر بیش از ۳۰ شرکت هواپیمایی در کشور ما تاسیس شد، اما همیشه کشور روی رقم ۱۵ تا ۱۶ شرکت هواپیمایی باقی مانده است‌ یعنی شرکت‌هایی تاسیس شدند اما نتوانستند فعالیت کنند، زیان دیدند یا به هر دلیلی مدیریت نشد، بنابراین فعالیت آنها متوقف شد و از بازار خارج شدند یعنی در نهایت ما همیشه در ایران بیش از ۱۵ تا ۱۶ شرکت هواپیمایی نداشته‌ایم.

حال همین تعداد ۱۶ ‌شرکت هواپیمایی به نظر شما بهره‌ور بوده‌اند؟

منظری: این شرکت‌های هواپیمایی هم در رقابتی که از سال ۱۳۷۰ تاکنون با هم داشته‌اند پیش می‌روند اما در بین این شرکت‌ها (که پس از ایران‌ایر و اسمان تأسیس شدند) تنها شرکتی که از بقیه شرکت‌های هواپیمایی یک سرو گردن بالاتر است «ماهان» است، شرکتی قوی که امروز تنه به تنه با ایران‌ایر جلو می‌رود، البته برخی شرکت‌های دیگر هم تا حدودی بالا آمدند ولی فعالیت آنها آنقدر ریشه نداشت که بتوانند در رقابت با ماهان قرار گیرند، آنها در رده‌های بعدی قرار دارند که در این باره می‌توان به زاگرس، کیش‌ایر، کاسپین و غیره اشاره کرد.

* دسته‌بندی شرکت‌های بر اساس نوع فعالیت راه‌کار اصلی ارتقاء بهره‌وری

به هر حال برخی از این تعداد شرکت‌ها در رقابت عقب مانده‌اند و خدمات در خور مناسب هم ارائه نمی‌دهند ضمن آنکه هزینه بر دوش صنعت تحمیل می‌کنند.

منظری: آنچه که ما کم داریم تنظیم کردن این است که مشخص کنیم این شرکت‌ها هر کدام در چه دسته بندی قرار گیرند و متناسب با آن دسته‌بندی خود بتوانند فعالیت خود را انجام دهند و خدمات بدهند و نظارت دولت بر آنها هم در همان قالب‌ها باشد که ما در حال حاضر این وضعیت را نداریم؛ همه شرکت‌های ما، از آنکه ۲ تا ۳ فروند هواپیما دارد تا آنکه ۵۰ فروند هواپیما دارد همه مدعی این هستند که یک شرکت برنامه‌ای ملی و بین‌المللی هستند در حالی که واقعیت اینگونه نیست، اگر بخواهیم تقسیم‌بندی کنیم، شاید بتوان گفت دو شرکت مهم داریم که در رده شرکت‌ برنامه‌های داخلی- بین‌المللی تلقی می‌شوند که شامل ایران‌ایر و ماهان است، بقیه شرکت‌ها باید در رده‌های بعدی یا تقسیم‌بندی‌های دیگر نظیر چارتری، منطقه‌ای و یا فقط داخلی باید قرار بگیرند.

‌بعضی از این شرکت‌ها قدرت و توانایی ‌در بازار ندارند اما این خودِ شرکت‌ها هستند که باید بررسی کنند که آیا اگر با این مدل ادامه دهند، خوب است و یا باید از راهکارها و مشارکت‌ و ادغام استفاده کنند و به شرکت‌های بزرگ تر بپیوندند.

* برای کشور ما سه شرکت برنامه‌ای ملی-بین‌المللی‌ کافی است

در اغلب کشورهای دنیا ‌۲ تا ۴ شرکت هواپیمایی بزرگ و فعال وجود دارد اما در ایران ۱۶ شرکت هواپیمایی که ادعای بین‌المللی هم دارند، فعال است؛ به نظر شما چگونه باید این تعداد شرکت در راستای ارتقاء بهره‌وری و چابک شدن صنعت، کاهش یابد؟

منظری: ببینید گر به تاریخچه  هوانوردی بازرگانی ‌کشوری مثل کانادا که وسیع محسوب می‌شود ‌توجه کنیم متوجه می‌شویم که در آن کشور، در مقطعی تعداد شرکت‌های هواپیمایی که ایجاد شده بود بیش از ۴۰ مورد بود، ولی از اوایل سال‌ ۲۰۰۰ و همچنین ۲۰۰۱ میلادی، آنها هم بررسی‌هایی انجام دادند، برخی از بازار خارج شدند و برخی هم با بقیه ادغام شدند و امروز در کانادا ۱۶ شرکت هواپیمایی ولی در دسته‌های مختلف وجود دارد.

به شخصه معتقدم با توجه به وسعت کشور ما و حجم مسافران هوایی ما نیازمند سه شرکت هواپیمایی در حد برنامه‌ای داخلی- بین‌المللی هستیم و این سه شرکت در چنین دسته‌بندی (برنامه‌ای ملی-بین‌المللی) قرار بگیرند با هم رقابت می‌کنند و نتیجه رقابت آنها هم مزایا برای مردم و مسافران خواهد بود.

همچنین در بخش «غیربرنامه‌ای و منطقه‌ای» ما حداقل به ۶ شرکت برای ۶ منطقه کشور نیاز داریم که با هواپیماهای بدنه‌ باریک به صورت منطقه‌ای فعالیت کنند، هواپیمای این شرکت‌ها نباید بزرگ باشد و در حد ۱۰۰ صندلی خدمات بدهد؛ همچنین حدود ۸ تا ۱۰ شرکت هواپیمایی با هواپیماهای زیر ۱۰۰ صندلی هم باید فعال باشند تا بتوانند به صورت محلی، فرودگاهی کوچک را به فرودگاه‌های بزرگ وصل کنند.

اگر همچنین ترکیبی در کشور ما ایجاد شود قطعا برای حمل و نقل هوایی کشور و این صنعت مفید است‌؛‌ مشکل ما این است که در کشور ما از هواپیماهای کوچک استفاده نمی‌شود یعنی شرکت‌ها همه دارای ناوگان ۱۰۰ صندلی به بالا هستند و این اشکال محسوب می‌شود.

نقش دولت و حاکمیت صنعت حمل و نقل هوایی در ایجاد چنین زیرساخت‌هایی برای تنوع خدمات ناوگان باید چگونه باشد؟

منظری: جایی که دولت باید در استراتژی کامل برای صنعت هوای کار کند این است که امکانات و تسهیلاتی ایجاد کند تا سرمایه‌گذاران به سمت استفاده از هواپیماهای زیر ۵۰ صندلی بروند و نقاط محلی را پوشش دهند، با این کار ‌بخشی از شرکت‌های موجود به سمت پروازهای محلی منطقه‌ای می‌روند و یک پکیج از شرکت‌های متنوع که خدمات مناسب و متفاوت را ارائه می‌کنند، ایجاد می‌شود.

اگر اینگونه عمل شود، بدین ترتیب ما سه ‌شرکت بزرگ «برنامه‌ای ملی- منطقه‌ای» خواهیم داشت، ۶ شرکت «منطقه‌ای» خوب خواهیم داشت و حدود ۸ تا ۱۰ شرکت کوچک‌تر «محلی» نیز خواهیم داشت.

* کاهش هزینه سربار ‌شرکت‌های هواپیمایی با ادغام آنها

ادغام ایرلاین‌ها در کاهش تنوع ناوگان و کاهش هزینه شرکت‌ها چه تاثیری دارد؟

منظری: ادغام شرکت‌ها هم می‌تواند هزینه شرکت‌ها را کاهش دهد هم نمی‌تواند هزینه شرکت‌ها را کاهش دهد، کاهش یا عدم کاهش هزینه‌ها، بستگی به نوع  مدیریت‌ها دارد اگر ما بتوانیم مدیریت خوب را بر شرکت‌های هواپیمایی حاکم کنیم موفق هستیم، البته ادغام شرکت‌ها در کاهش هزینه سربار ‌ شرکت‌ها می‌تواند کمک کند، یک ‌شرکتی با ۳ فروند هواپیما اداره شود، شرکتی دیگر هم با سه فروند هواپیما اداره می‌شود حال اگر این دو ادغام شوند، ساختمانی که سه هواپیما در آن اداره می‌شود امکان اداره کردن ۶ فروند هواپیما هم دارد در نتیجه در هزینه سربار ساختمان و حتی منابع انسانی صرفه‌جویی می‌شود اما در هزینه‌های تعمیر ونگهداری تاثیر چندانی ندارد این به بحث نوع مدیریت برمی‌گردد.

* تقاضای سفر بیش از عرضه ناوگان است

ببینید مشکل فعلی ما در مدیریت کردن شرکت هواپیمایی است، سازمان هواپیمایی می‌تواند مقررات و تسهیلات‌ ایجاد کند، اما ‌در کل کشور ما در مدیریت سرمایه‌گذاری نمی‌شود، همه فکر می‌کنند مدیر خوبی هستند. بنابراین هیچ ملاکی برای ارزیابی وجود ندارد.

‌مشکل دیگر ما در مورد کمبود عرضه است، در کشور ما چون تقاضا بیشتر از عرضه است، ارزیابی مدیریتی رخ نمی‌دهد اما در دنیا چون عرضه بیش از تقاضاست، متقاضی یا مسافر در بازار به سمت آن می‌رود که از آن شرکت با مدیریت خوب استفاده کند در نتیجه آن شرکتی که مدیریت خوب ندارد بدون متقاضی می‌ماند اما در کشور ما چون همیشه تقاضای مسافر بیش از عرضه است، مردم امکان ارزیابی ندارند و مجبور هستند از هر هواپیمایی استفاده کنند اما اگر شرکت‌ها مدیریت بهتر داشته باشند، می‌توانند همه مسیرها را ‌پوشش دهند و عرضه بیش از تقاضا خواهد بود و در این رقابت مدیریت ضعیف خود به خود از بازار حذف می‌شود.

* قانون کفایت سرمایه فساد می‌آفریند

کفایت سرمایه‌ از سوی سازمان هواپیمایی برای تأسیس ایرلاین از گذشته قانون شده است، ‌اما مشاهده می‌شود برخی شرکت‌ها این کفایت سرمایه را رعایت نمی‌کنند، حتی عده‌ای معتقد هستند شاید تأسیس شرکت‌های هواپیمایی بدون هدف بازرگانی، توجیه پولشویی دارد، نظر شما چیست؟

منظری‌: شخصا با موضوع کفایت سرمایه موافق نیستم کفایت سرمایه جز فساد چیز دیگری نمی‌آورد. یعنی باید به دنبال کسی باشیم که پولدار باشد، در تأسیس شرکت هواپیمایی این مهم است که اینها بتوانند امکانات و تسهیلات خود را به گونه‌ای ایجاد کنند که بتوانند در چارچوب استاندارد فعالیت کنند؛ یعنی صرف اینکه یک شرکت ۴۰۰ میلیارد تومان پول داشته باشد که مشکلی را حل نمی‌کند مهم این است که این ۴۰۰ میلیارد تومان به یک تسهیلات و امکاناتی تبدیل ‌شود که پس از آن شرکت به خوبی اداره شود یعنی تبدیل به هواپیما شود.

سازمان هواپیمایی به جای اینکه الزام کند کفایت سرمایه ضروری است، باید تاکید کند ‌یک شرکت برای فعالیت حتما ۵ فروند هواپیما داشته باشد که بتواند فعالیت کند و آن هم در حد منطقه‌ای؛ در خیلی کشورها حتی یک شرکت با یک هواپیما هم شرکت هواپیمایی می‌شود اما حوزه فعالیت و دسته‌بندی آن شرکت می‌شود یک شرکت چارتری محلی نه مثل شرکت‌های ما با ادعای بین‌المللی.

وقتی پول (کفایت سرمایه ۴۰۰ میلیارد تومانی) ‌این طور مطرح می‌شود در واقع سازمان می‌خواهد خود را راحت‌ کند تا مثلاً فرد یک کاغذ به ما نشان دهد چون حوصله نداریم نظارت کنیم که آیا همه فعالیت این ایرلاین تابع مقررات است یا خیر؛ حال برای آنکه با آن فرد درگیر نشویم بحث کفایت سرمایه را مطرح می‌کنیم که نه تنها مشکلی حل نمی‌کند برخی در بعضی شرایط فساد هم می‌آفرینند؛ در حالی که باید برنامه‌ریزی کرد تا ‌شرکت‌ها در دسته‌بندی مشخص طبق مقررات فعالیت کنند و اگر این مورد رعایت نشد، اجازه فعالیت نداشته باشند.

* احتمال پولشویی به بهانه کفایت سرمایه در صنعت وجود دارد

ممکن است هدف پولشویی هم در این صنعت دنبال شود؟

منظری: ببینید باید استانداردها و مقررات رعایت شوند وگرنه با داشتن پول ممکن است هر تخلفی رخ دهد، شاید اگر کسی بیاید و پول زیاد هم داشته باشد بله ممکن است برای پولشویی‌ بیاید چون با آن ۴۰۰ میلیارد کار دیگری که نمی‌کند حال شاید این رقم بهانه‌ای شد تا ‌عده‌ای تحت‌ عنوان کفایت سرمایه، قصد پولشویی در این صنعت داشته باشند در حالی که به نظر من بهتر است این پول (۴۰۰ میلیارد تومانِ کفایت سرمایه) باید تبدیل به هواپیما شود ‌در حالی که این پول تبدیل به نظامی که یک شرکت هواپیمایی فعال شود، نمی‌شود.

‌موضوع کفایت سرمایه از روز اول غلط بود. اما به هر حال این قانون فعلا وجود دارد حال اگر شرکت‌هایی ‌بدون کفایت سرمایه تاسیس شده‌اند و فعالیت هم می‌کنند قطعا قانون‌گریزی است و باید با آنها مقابله شود.

* فقط در ایران سوخت یارانه‌ای به هواپیما می‌دهند

موضوع دیگری که به نظر می‌رسد ضرورت دارد در این صنعت تعیین‌تکلیف شود، سوخت یارانه‌ای است که به هواپیماها می‌دهند، به هر حال عده‌ای از مردم این کشور یا هیچ‌گاه در طول سال از هواپیمای استفاده نمی‌کنند یا حداقل سالی ۲ الی ۳ بار هواپیما سوار می‌شوند اما عده‌ای سفرهای بازرگانی و تجاری ممتد با هواپیما دارند اما یارانه سوخت دریافت می‌کنند و درواقع در توزیع یارانه سوخت هواپیما، عدالت رعایت نمی‌شود، در دنیا به سوخت هواپیمای مسافری یارانه‌ تعلق می‌گیرد؟‌

منظری: در هیچ جای دنیا به حمل و نقل هوایی سوخت یارانه‌ای ارائه نمی‌شود و تنها کشوری که هنوز سوخت یارانه‌ای به هواپیما می‌دهد ایران است؛ به شخصه معتقدم باید قیمت بنزین برای سیستم هوایی آزاد باشد؛ البته ‌برخی می‌گویند با آزادسازی قیمت سوخت برای هواپیما، فقط عده‌ای خاص توانایی سوار شدن به هواپیما پیدا می‌کنند چون نرخ بلیت بالا رود که ‌می‌توان در محل‌هایی که تقاضا وجود دارد اما قدرت خرید نیست، ‌یارانه را در قیمت بلیت اعمال کرد که البته این مورد را هم اگر نتوانیم خوب مدیریت کنیم، فساد می‌آفریند.

برای آنکه بتوانیم عدالت را حفظ کنیم باید اجازه دهیم قیمت بنزین آزاد شود ولی در قیمت بلیت یارانه برای منطقه‌ یا افرادی داشته باشیم، البته این هم ممکن است در سیستم اجرایی فساد بیافریند که باید مدیریت شود، چون مثلا عنوان می‌شود افرادی که این مدل نیستند دولت در قیمت بلیت آنها یارانه می‌دهد، اما افرادی هم که آن مشخصات را ندارند سعی  می‌کنند مدارکی تهیه کنند که جزو آن دسته باشند و بلیت یارانه‌ای بگیرند.

آزادسازی نرخ سوخت هواپیما ضروری است اما خب در حال حاضر اصلا وضعیت کشور اقتضا نمی‌کند موضوع آزاد سازی قیمت سوخت بنزین عملیاتی شود اما در موقعیت مناسب باید به این طرف برویم.

ایرلاین سوخت یارانه‌ای دریافت می‌کند از دولت هم کمک می‌خواهند و مدعی زیان‌دهی هستند چرا کنار نمی‌روند؟

منظری: البته باید توجه داشت سوخت یارانه‌ای مزیتی برای ایرلاین‌دار ندارد چون از آن طرف ‌نرخ‌های فعلی بلیت را در مسیرهای داخلی، خیلی ارزان ارائه می‌کنند.

قیمت یک ساعت صندلی پرواز در دنیا چقدر است؟ البته قطعا به تایپ هواپیما و مسیر و زمان و ساعت پرواز بستگی دارد.

منظری: قیمت یک ساعت صندلی پرواز در دنیا ‌همان‌گونه که گفته شد بسته به تایپ هواپیما، زمان و روز و ساعت پرواز و غیره متفاوت است، اما قیمت یک ساعت صندلی پرواز در دنیا بین ۸۰ تا ۱۷۰ دلار است اما در ایران با احتساب رقم ۳۰۰ هزار تومان یک بلیت در یک مسیر یک ساعته، حدود ۳۳ دلار و با احتساب ۷۰۰ هزار تومان (اگر سقف قیمتی در نظر بگیریم) حدود ۵۰ دلار خواهد بود.

اگر قیمت بنزین هواپیما در ایران هم به فوب خلیج فارس و مثلا یک دلار و ۱۰ سنت برسد، قطعا نرخ بلیت هواپیما هم به همان ۸۰ دلار تا ۱۷۰ دلار نزدیک می‌شود، برای شرکت هواپیمایی فرقی نمی‌کند اما این یک یارانه برای مسافر است حال اینکه این یارانه بنزین درست است یا خیر، قابل بحث است.

نقد ایرلاین پرس:

ضمن تشکر از توضیحات کارشناسانه و قابل توجه و تعمق آقای منظری، ارایه و عرضه توضیحات زیر بر فرمایشات ایشان ضروری بنظر می رسد(نقد زیر ، متوجه فرمایشات آقای منظری نبوده و در تکمیل فرمایشات ایشان عنوان گردیده است):

*** هزینه تمام شده یک ساعت پرواز یا یک صندلی و یا هر واحد دیگری برای سنجش ، بستگی به سه عامل اصلی هزینه سوخت ، هزینه پرسنلی و هزینه ناوگان دارد. لذا صرف آزاد سازی قیمت سوخت نمی تواند قیمت را بالا ببرد. یا حتی عدم آزاد سازی قیمت سوخت(تداوم وضع موجود)، نمی تواند عاملی برای تثبیت قیمت باشد(بعنوان مثال ، تغییر قیمت دلار، می تواند وضعیت هزینه ای بلیت پروازی را تحت تاثیر قرار دهد).

*** بسیاری از کارشناسان اعتقاد به ضعف شدید سازمان هواپیمایی کشوری در روند نظارت های گوناگون بر ایرلاین ها دارند. این نقد بر ابعاد نظارتی همانند روند تاسیس و تامین هواپیما ، تامین قطعات ، خدمات رسانی به مسافران ، فروش بلیت و مواردی همانند وارد است. بعنوان مثال، واحد بازرگانی شرکت های هواپیمایی از جمله حوزه هایی است که بدلیل ضعف نظارت کلان سازمان هواپیمایی ، می تواند مرتکب هرگونه فساد مالی،پول شوئی و تبانی به اسم تامین نقدینگی و فعالیت شرکت خصوصی شود(مثلا بلیط 200 هزار تومانی را یکجا به قیمت 100 هزار تومان به آژانس مسافرتی خاص واگذار کند). پاشنه آشیلی که سازمان هواپیمایی کشوری، چشم خود را بر روی آن بسته و با مماشاتی خاص ، با ان برخورد می کند.

*** شنیده های غیر رسمی و برخی شواهد موردی وجود دارند که انحرافات و جهت گیری های خاص در زمینه صدور مجوزهای تاسیس شرکت های هواپیمایی را نشان می دهند. موردی که سازمان هواپیمای کشوری، در برابر ان سکوتی دائمی در پیش گرفته و حداقل تلاش برای شفاف سازی موضوع را بخرج نداده و نمی دهد.

*** یارانه های تعلق گرفته به ایرلاین ها ، صرفا بحث سوخت حدودا 600 تومانی نبوده و در طیفی از تخصیص ارز ، استفاده اعتباری از خدمات فرودگاهی و انباشت بدهی ها و اخذ تخفیفات پرداخت بدهی دریافت خدمات فرودگاهی و ….. ، شامل می شود. علاوه بر ان ، شایعاتی در خصوص نقل و انتقال ارز توسط کادر پروازی(کثیر السفر بودن) ، خرید های خاص و ….، وجود دارد. شاید طرح عمومی این موضوع وجاهت رسانه ای نداشته باشد. اما جای دارد که در خصوص راست آزمایی این ادعا و شفاف سازی کار، اقدامات لازم توسط سازمان هواپیمایی کشوری، صورت پذیرد که متاسفانه با نوعی سکوت خاص این سازمان مواجه هستیم(مرتبط با بحث منافع ایرلاین داری برای افرادی خاص و بحث پول شوئی).

*** سازمان هواپیمایی کشوری بشکلی فرا قانونی و به بهانه تحریم یا هر بهانه دیگری، دست به بدعت ها و اجتهادهای سلیقه ای می زند. مثلا شرط وجود 5 هواپیما برای تاسیس یک ایرلاین را به راحتی می تواند به 3 هواپیما تقلیل داده و یا بحث تمکن مالی 400 میلیارد تومانی را به هزار شکل ممکن توجیه و تفسیر کند(لطفا کارشناسان خبره به این موضوع ورود کرده و سوابق 10 ایرلاین را بررسی کنند). این سازمان می تواند مقدمات ادغام چند شرکت در یک شرکت خاص را (بنا بر ملاحظاتی نام برده نمی شود) دنباله گیری کرده و یا بعد از بلند شدن سر و صدای داخلی(منتقدین دلسوز صنعت) و خارجی (عموما معاندین و مخالفان) ، کل پروژه را بخواباند. این شرکت بنظر می رسد که حتی توان مهندسی بی سر و صدای یک فعالیت ضروری برای تامین منافع ملی را نداشته ولی در همه کارها و همه جا ، خود را دخالت داده و ورود می کند( از بیان توضیحات بیشتر معذوریم. لطفا کارشناسان صاحب اطلاع بخش هوانوردی کشور، از طریق مراجع نظارتی، قضائی و امنیتی ،برای اصلاح کار ، ورود کنند).

*** نگاهی به اسامی و سوابق کاری موسسین، هیات مدیره و  مدیران ایرلاین های جدید بیندازید (از طریق پایگاه ثبت شرکت ها و روزنامه رسمی) ، برخی از شباهت ها و برخی از اسامی ، خیلی مسائل را افشا خواهد کرد. آیا می توان پذیرفت که سازمان هواپیمایی کشوری، از این مسائل بی خبر بوده و یا قانون اجازه مقابله با ان را نمی دهد؟

*** آیا سازمان هواپیمایی کشوری، نقشه راه و برنامه راهبردی برای خرید هواپیما و تجهییز ناوگان داخلی دارد؟( بالانس کردن درصد هواپیمای نو با دست دوم برای خرید/ سناریوهای تامین منابع مالی خرید هواپیما توسط ایرلاین ها/ برنامه ریزی برای خرید تایپ های مختلف از هواپیما / برنامه ریزی برای خرید از کمپانی های مختلف با تاکید بر خرید از فناوری غرب یا شرق یا چین یا …/ سناریو سازی برای نوع قراردادها و تحفظات خرید / سناریو سازی برای تامین قطعات / انطباق ناوگان مورد نیاز با خدمات رسانی های پروازی درون و بروی مرزی / انطباق توانمندی ایرلاین ها و ماموریت های آنها با نوع و میزان ناوگان مورد تقاضا / برنامه ریزی برای تامین قطعه در شرایط تحریم / برنامه ریزی برای استفاده از ظرفیت ناوگانی ایرلاین های خارجی و …… ) ؟ اگر دارد کجاست ؟ اگر ندارد ، پس وزیر محترم دارد چکار می کند؟ اگر چنین برنامه ای در سازمان هواپیمایی نباشد ، معنایش این است که ایرلاین ها مجاز هستند، هر طور که فکر می کنند درست است، عمل نموده و خرید مستقل انجام دهند. این یعنی ، ایجاد هزار بستر برای بروز هزار نوع فساد. از مالی و فنی گرفته تا امنیتی . آیا در این شرایط می توان انتظار ادغام داشت؟

*** خرید هواپیما یک بحث است و انطباق افزایش ظرفیت ناوگان با توانمندی های شرکت فرودگاهها در خدمات رسانی موثر، بحث دیگر. آیا از مشکلات شرکت های خدمات فرودگاهی اطلاع دارید؟ آیا از وضعیت پارک شبانه ناوگان در فرودگاه اطلاع دارید؟ شرکت فرودگاهها اگر بحث درآمد اختصاصی ناشی از پروازهای خارجی نباشد، چه وضعی بخود خواهد گرفت؟ ایا این شرکت با این چالش ها، توان مدیریت ناوگان خدمات رسان ملی و منطقه ای را خواهد داشت؟

*** بحث قابل توجه دیگر در ادام ایرلاین ها ، مسئله بروز بودگی ایرلاین ها است . مدیریت ایرلاین داری در این بشکلی کاملا سنتی انجام می شود، مشکلات آن را شهروندان عادی در شیوه تامین بلیت و نزخ گذاری آن می بینند. فرض کنیم که فلان ادغام شرکت ها با یکدیگر هم انجام شد. بنظر شما این ادغام ، با مدیریت موجود، تا چه اندازه می تواند رافع مشکلات مردم باشد؟

*** بحث دیگر قابل طرح، بحث تجهییزات و قوانین و دستورالعمل های مطرح در حوزه هوانوردی است. عامدانه نمی خواهم وارد این بحث شوم. چرا که بعضا بجای نقد، مجبور به رسوا سازی خواهیم بود.

***  ….. .

بعد از ارایه توضیحات فوق ، سوال این است که آیا در چنین شرایطی می توان بحث ادغام ایرلاین های داخلی را مطرح و دنباله گیری کرد؟ قبل از طرح مباحث مربوط به ادغام ایرلاین ها، باید بشکلی اساسی ، بفکر اصلاح مدیریتی و ساختاری، سازمان هواپیمایی کشوری بود. رسوا اعلام می کنیم که این مسئله ، مسئله ای نیست که از دید خیلی ها دور مانده باشد، بلکه مسئله کاملا رصد شده و در منظری است. منتهی حاشیه های منفعتی احتمالی و برخی مگوها، زمینه مماشات در برخورد و تعلل در اصلاح سازمان را فراهم ساخته است. مخاطب خاص این بند شخص وزیر راه و شهرسازی جناب آقای مهندس اسلامی هستند که متاسفانه برخلاف تصورات اصلاحی اولیه از ایشان، زمینه را برای ناامیدسازی دلسوزان صنعت از خودشان فراهم می سازند.

شعار سال ، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری ایرلاین پرس ، تاریخ انتشار 12 بهمن 98 ، کد خبر : 270148 ، airlinepress.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها -دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین