شعار سال: «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد»؛ ضربالمثلی که باید نصبالعین دولت سید ابراهیم رئیسی باشد. دولت نشان داده که پس از بروز بحران به عمق فاجعه پی میبرد و زمانی دست به اقدامات اصلاحی میزند که آثار و تبعات آن آشکار شده و نارضایتیها فوران کرده باشد؛ هر چند بسیاری از این اصلاحات در سطوح فردی بوده و هرگز شامل راهبردهای کلان دولتش نشده است!
به ابتدای تشکیل دولت سیزدهم و چینش مهرهها برای حضور در مناصب مختلف برگردیم. حضور میرکاظمی به عنوان یکی از نیروهای نزدیک به سید ابراهیم رئیسی در دولت قطعی است، اما مشخص نیست که بر کدام مسند مینشیند که سرانجام قرعه به نام سازمان برنامه و بودجه میافتد.
همان زمان و پیش از قطعی شدن این انتصاب، بسیاری از کارشناسان و دلسوزانی که دل در گروی کشور و ملت داشتند، نسبت به این انتصاب هشدارهای لازم را ابراز داشتند و به صراحت گفته شد که حضور فردی، چون میرکاظمی که نه بینش، برای تصدیگری چنین منصب حساسی مناسب نیست.
اما شد، آنچه که نباید میشد و میوه و ثمره حضور میرکاظمی در ساختمان بهارستان به وضوح مشاهده گردید؛ و او کارنامهای پر حاشیه در قامت ریاست سازمان برنامه و بودجه از خود بر جای گذاشت.
او میرود، اما میراثی از خود به جای میگذارد که میتوانست چنین نباشد و لازمه آن، دوراندیشی و تدبیری بود که به آن اهتمام ورزیده نشد و رئیسجمهور در دام کسانی افتاد که تنها راه نجات اقتصاد کشور را در تعدیل ساختاری و حذف سوبسیدها و آزادسازی قیمتها میدانستند که مسعود میرکاظمی یکی از افراد مومن به این اسلوب فکری و اقتصادی بود.
خداحافظی با میرکاظمی قطعی است و باید ساختمان خیابان بهارستان در انتظار رئیس جدید خود باشد و تنها گزینهای که از آمدن او صحبت به میان آمده، «داود منظور» رئیس کنونی سازمان امور مالیاتی است. نکتهای که در این میان واجد اهمیت است، نگاه و توجه رئیسجمهور به چهارچوب فکری گزینههایی است که برای سازمان برنامه و بودجه در نظر دارد. اینکه چه فردی و با چه ویژگیهای شخصی عهدهدار چنین منصبی میشود در جای خود مهم است، اما آن چیزی که باید به آن توجه داشت، نظام فکری این افراد است.
اگر قرار باشد رئیس جدید سازمان برنامه و بودجه همچون پیشینیان خود از یک طیف فکری مشخصی برآمده باشد، این تغییر و تحولات چندان کارساز نخواهد بود. او مجری همان سیاستهایی است که قبلیها و حتی فنسالاران کارکشته و آبدیده آنها را محقق و یا برای تحقق آن کوشیدند. ما با چالشی فردی و صرفاً ضعفهای مدیریتی مواجه نیستیم که رفت و آمد یک نفر گرهگشا باشد بلکه نیازمند تغییر رویکردها هستیم که همین امر توجه و ژرفبینی رئیسجمهور را میطلبد.
سید ابراهیم رئیسی در موقعیتی است که چندان جای اشتباه و خطا ندارد. اقتصاد سیاسی دولت او پر بوده از لغزشهایی که به شدت برای کشور گران تمام شده و ریشه تورم ۱۴۰۱، ناشی از همان رویکردهای غلطی است که نئولیبرالها بر دولت او تحمیل کردند. او راهی جز اصلاح راهبردهای اقتصاد سیاسی دولتش ندارد و باید علاج واقعه را قبل از وقوع کند تا از یک سوراخ دو بار گزیده نشود!
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت تحلیلی خبری الف، تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۲، کدخبر: ۴۰۲۰۱۲۱۱۰۹، www.alef.ir