شعارسال: طبق قانون اساسی کشورمان، دادخواهی حقی اساسی محسوب میشود که در اصل ۳۴ قانون اساسی، در زمره حقوق شهروندی محسوب میشود، طبق این اصل، هر فردی میتواند از فرد دیگر به سیستم قضائی شکایت کند، اما این روزها ازدیاد شکایتها باعث شده که حجم عظیمی از پروندهها در مراجع قضائی شکل بگیرد، در شرایطی که بسیاری از آنها بی مورد یا نیاز به فرهنگسازی دارد. سال گذشته رئیس مرکز توسعه حل اختلاف قوه قضاییه گفت که «سالانه حدود ۱۵ میلیون پرونده وارد فرآیند دادرسی در قوه قضائیه میشود البته لزوماً ۱۵ میلیون پرونده به معنای ۱۵ میلیون دعوا نیست که ۵ میلیون پرونده را ما رسیدگی میکنیم.»، اما این امر هرچند موجب پرداخت هزینه دادرسی و… از سوی شهروندان به نظام قضائی است، اما افزایش اینگونه پروندهها موجب اشتباه برخی از قضات در بررسی پروندههای دچار اشتباه شوند و وقت و تمرکز خود را برای بررسی پروندهها بی مورد تا حدودی از دست بدهند.
توهین، نخستین دلیل شکایت شهروندان
در این شرایط چند روز پیش اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضائیه خبر داد که «امروز جرم توهین یکی از پروندههای اصلی در دستگاه قضایی است، این قبیل پروندهها علاوه بر افزایش تعداد، سبب شده قوه قضائیه در رسیدگی به سایر پروندهها وقت کافی نداشته باشد. از مردم میخواهیم صبوری را بالا ببرند تا خیلی ساده اقدام به پروندهسازی نشود.» آن طور که سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده مشکلات روزمره مردم سبب دامنه زدن به توهین در فضای مجازی، حقیقی و خانوادگی شده و امروزه بیشترین پروندههای را در دادگاهها را تشکیل میدهد.
ریشههای فحاشی و بددهنی
اما چرا جامعه ما با کاهش صبر و افزایش شکایت آن هم به دلیل توهین روبه رو شده، ریشه این فحاشی و بدهنی در میان ما ایرانیان از کجاست؟ برای بررسی این موضوع، دکتر مهرنوش دارینی، روانشناس و مشاور میگوید: «یکی از انواع خشونت ها، خشونت کلامی است. خشونت و سوءرفتار کلامی فقط به فحاشی محدود نمیشود؛ بلکه انواع بی عفتیهای کلامی و شوخیهای آزاردهنده و تمسخر و تحقیر، انتقادهای بیش از حد و ظالمانه و قهر و سکوتهای طولانی را در برمی گیرد. در بین خشونتهای کلامی، بددهنی و فحاشی بیشتر از همه آزاردهنده است و با بازخوردهای شدیدتر روبه رو میشود. فحاشی راهی سریع برای ابراز خشم محسوب میشود که ممکن است به دلیل هویت جمعی یا گروهی (خصوصا در سنین جوانی و نوجوانی) شایع شود و در طول زمان باقی بماند. افراد بددهنی که اقدام به فحاشی میکنند، توضیحی که برای رفتار خود ارائه میدهند این است «چون عصبانی شدم، فحش دادم!» عملا افراد به دلایل مختلفی بددهنی میکنند: ناکام شدن در مقابل خواسته، احساس خشم و عصبانیت، احساس درد (مثلا جایی از بدن شان ضربه میخورد)، احساس خطر یا احساس این که دیگران میخواهند به آنها زور بگویند (مثلا نسبت به نحوه رانندگی دیگران)، احساس هویت و حضور در جمع همسالان، جلب توجه و خودنمایی، شوخی و خندیدن، تحقیر و توهین و اعمال نظر، رسیدن به یک خواسته و ترس و احساس ناامنی.»
راه درمان فحاشی و توهین
وی در ادامه میافزاید: «برخی از افراد هم بدون این که ناراحت باشند فحاشی و بددهنی میکنند و میتوان گفت که استفاده از الفاظ رکیک و ناشایست جزو ادبیات عادی و روزمره آنها به شمار میرود. این افراد ممکن است لزوما از دشنام استفاده نکنند، اما غالبا الفاظ ناشایست استفاده میکنند و حتی حین استفاده از این الفاظ میخندند و خود را فردی رک و راحت میدانند!. بددهنی باعث میشود میزان محبوبیت فرد کاهش یابد و جایگاه اجتماعی او به خطر بیفتد. همچنین باعث میشود حرف فرد پذیرفته نشود و حتی اگر حرف او درست باشد، به دلیل این که با دشنام گویی همراه بوده است، پذیرفته نمیشود. فحاشی نشانی از ضعف شخصیتی یک فرد است و نیاز دارد تا در زمینه رفتار بین فردی درمان شود. این نوع رفتار باعث به خطر افتادن روابط شخصی، اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و زناشویی میشود.»
مهرنوش دارینی راه پایان این موضوع را در درمان میداند و میگوید: «برای درمان لازم است تا ابتدا علل بددهنی و فحاشی فرد شناسایی شود و خود فرد تصمیم بگیرد تا رفتارش تغییر کند. همچنین در صورت لزوم، فرد علاوه بر روان درمانی و رفتاردرمانی، اگر دچار خشم شدید و بیمارگون و غیرقابل کنترل است، لازم است تا برای مداخله دارویی ارجاع شود.»
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از آرمان امروز، تاریخ انتشار: 15مهر1403، کدخبر:61651، armandaily.ir