شعار سال: در همه این سالهایی که دانشگاه فرهنگیان در کنار مراکز تربیتمعلم تأسیس شد تا به عنوان متولی تأمین نیروی متخصص برای آموزشوپرورش باری از دوش این نهاد عظیمالجثه بردارد، انتظار نمیرفت بعد از هفت سال از تأسیس این دانشگاه همچنان مشکل کمبود نیروی انسانی دغدغه اصلی آموزشوپرورش باشد، گویی کوچکترین قدمی برای حل این معضل در گذشته برداشته نشده است.
چندی پیش حسین خنیفر که توانسته است بعد از هفت سال بلاتکلیفی سرپرستی دانشگاه فرهنگیان، به عنوان اولین رئیس این دانشگاه معرفی شود، از جذب حداکثری دانشجو در این دانشگاه خبر داد و با نقد سرپرست قبلی این دانشگاه گفت: «در سال ۹۱ تعداد دانشجوی جذبشده ۲۱ هزار نفر بودند که با شیبی تند و نزولی این تعداد در سال ۹۲ به ۱۵ هزار نفر، سال ۹۳ به ۱۱ هزار، سال ۹۴ به نه هزار، سال ۹۵ به شش هزار و در سال ۹۶ این تعداد به سه هزار نفر کاهش یافت. مسئولان سابق دانشگاه باید پاسخ دهند که چرا میزان جذب، سیر نزولی را طی کرده است؟ معتقدیم وقتی ظرفیت ۲۵ هزار نفر خالی باشد در ۱۶ رشته، ۳۱ استان و در ۹۸ پردیس و مرکز، میتوان آموزش داد و غنیسازی کرد». از همینرو پیگیر این سؤال شدیم تا از «محمود مهرمحمدی» جویا شویم که چرا در همه این سالهایی که مسئولیت سرپرستی دانشگاه را بر عهده داشتهاند، نهتنها اقدامی برای تأمین حداکثری دانشجو نکردهاند، بلکه این روند سیر نزولی نیز داشته است. پاسخ ایشان را در این گفتوگو میخوانید.
موافق
جذب حداکثری دانشجو در دانشگاه فرهنگیان هستید؟
توسعه کمی محملی برای اثبات خدمت و محبوبکردن آن مبنایی برای اثبات
خیانت نیست. به نظر میرسد عکس این قصه با واقعیت سازگارتر باشد. دانشگاه فرهنگیان
برای تربیت نسل جدید معلمان بهمنظور تربیت در تراز دانشگاهی و جایگاهی بالاتر از
گذشته و آنچه در مراکز تربیتمعلم اتفاق میافتاد، تأسیس شده است. کجاست اکنون
نشانههای بالاتری از تراز دانشگاهی تربیتمعلم و اگر نشانههایی از این سطح کیفیت
را میتوان سراغ گرفت، بد نیست به آن اشاره کنیم و بعد بر طبل کمیت بکوبیم. اگر
نشانههایی باشد مربوط به پیریزی اصلاح روندهای غلطی است که در زمان تأسیس
دانشگاه فرهنگیان به چشم میخورد؛ از جمله اصلاح برنامههای درسی کهنه و فرسوده و
طراحی برنامههای روزآمد و مطابق با سند تحول بنیادین و تحولات بینالمللی که
البته در اجرا هنوز با آنچه در سند برنامه درسی جدید آمده فاصله بسیار داریم اما،
این جزء دستاوردهای پیشین دانشگاه است. بهچالشکشیدن برنامههای مدیریتی پیشین
دانشگاه خوب است اما بهتر است این چالش در ریل و بر مبنای کیفیت باشد؛ یعنی مدیریت
جدید مطالبه کیفیت را مبنای پرسشگری خود قرار دهد تا مطالبه کمیت. گرچه مطالبه کمیت هم کار خلافی
نیست و کار نابجایی نیست، اما نه به قیمت نادیدهانگاشتن مطلق مسئله کیفیت و ای
کاش در توضیحات مدیریت فعلی دانشگاه فرهنگیان مسئله کیفیت، برجستگی و جایگاه
بالاتری داشته باشد و یگانه افتخار دانشگاه فرهنگیان هرگز افزایش کمیت نباشد و
تنها محل پرسش از کیفیت مدیریت قبلی مربوط به کاهش کمیت و ظرفیت دانشگاه نباشد.
در زمانی که سرپرستی دانشگاه فرهنگیان را برعهده
داشتید که البته فرصت کوتاهی هم نبوده است، آیا در راستای حل مشکل نیروی انسانی
آموزشوپرورش اقدامی جدی انجام شد؟
درباره کمیت به عنوان مدیر قبلی دانشگاه بخواهم توضیح دهم میگویم که
بخش محدودیت پذیرش خارج از کنترل مدیریت دانشگاه بوده و مسئولیتش طبق اساسنامه
برعهده ستاد آموزشوپرورش است که ستاد در تعاملاتش با سازمان مدیریت و سازمان امور
اداری و استخدامی نتوانسته آن ظرفیتی که نیاز آموزشوپرورش بوده است، بگیرد. نکته
دیگر اینکه در دوران ما برای تأمین کمیت مورد نیاز و برای اینکه نشان دهیم نسبت به
تأمین معلم مورد نیاز حسب وظیفه قانونی حساسیت داشتهایم، شاهد اقدام طراحی دوره
مهارتآموزی یکساله هستیم که جزء ابتکارات مدیریت قبلی است. اگر این ابتکار
مدیریت قبلی را که در اختیار دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت، در نظر بگیریم، در مجموع
تعداد معلمانی که از سوی دانشگاه فرهنگیان هرساله به آموزشوپرورش کشور تقدیم
شدند، بالغ بر 20 و چند هزار نفر بودهاند؛ همه اینها نکاتی است که در پاسخ به
پرسش مستمر و به یک معنا، تأملبرانگیز مدیریت فعلی دانشگاه مبنی بر اینکه پاسخ
دهند چرا کمیت تا این اندازه محدود شده بود و نکاتی است که میتوان گفت و از باب
اینکه پرسش کنونی مدیریت دانشگاه را بدون پاسخ نگذارم، باید این توضیحات را میدادم.
آرزو میکنم دانشگاه فرهنگیان هم در کمیت و هم در کیفیت توفیقهایی کسب کند اما
هرکجا کمیت مزاحمتی برای کیفیت ایجاد کند که قطعا با شرایط کنونی دانشگاه ایجاد میکند،
من بدون تردید و درنگ موضع خودم را در حمایت از معلم با کیفیت و تراز دانشگاهی
اعلام میکنم و هرگز تن به افزایشی که معلمان بیمایه به سمت آموزشوپرورش گسیل کنند،
نمیدهم.
در زمان مسئولیت شما برای تأمین این کیفیتی که مطرح
کردید چه اقدام جدیای انجام شده است؟
مدیریت قبلی دانشگاه فرهنگیان بهمنظور تأمین کیفیت، نقشه جامع دانشگاه
را نوشت و به تصویب هیئت امنا رساند که این مهم یکی از دستاوردهای آن دوره دانشگاه
فرهنگیان تلقی میشود. البته این روزها این برنامه جامع مورد بیمهری قرار گرفته
است و یکی از فرازهای مهمش برای احیای کیفیت، توسعهندادن کمی مراکز تربیتمعلم یا
واحدهای وابسته به دانشگاه فرهنگیان است که متأسفانه امسال باز در راستای همان
اصرار به افزایش ظرفیت زیر پا گذاشته است. واحدهای متعددی که حداقلها را هم
ندارند، در مناطق محروم کشور تأسیس شدهاند؛ با این فرض که این اقدام به نوعی در
راستای تأمین عدالت و سهمی برای همه استانها از نظام تربیتمعلمان است. به نظر من
این تصور نسبت به عدالت تصور باطلی است و عدالت برای تأمین بهترین نیروها در مناطق
محروم باید اتفاق بیفتد و این الزاما در راستای تربیتمعلم با کیفیت نازل در مناطق
محروم و در محیطهایی که دارای استاندارد لازم نیستند، اتفاق نمیافتد. این باز
یکی از همان کجفهمیهایی است که من امیدوارم اصلاح شود و جلوی توسعه کمی واحدهای
تربیتمعلم که حتی در سطح دبیرستانهای خوب کشور امکانات ندارند، باید گرفته شود.
این را هم باید اضافه کنم که در برنامه راهبردی پیشبینی شده بود که حدود 10 هزار
نفر از طریق کنکور سراسری، دانشجو-معلم بپذیریم و اینکه این تعداد دانشجو-معلم
پذیرفته نشده و در سال 96 به
تعداد چهار یا پنج هزار نفر رسیده، خارج از اراده مدیریت دانشگاه بوده است و معطوف
و مربوط است به تعاملات نافرجامی که میان ستاد آموزشوپرورش و دستگاه متولی اعطای
ردیف استخدامی وجود داشته و از مسئولیت مدیران دانشگاه نیز کاملا خارج است. مدیریت
دانشگاه با توجه به آنچه در برنامه راهبردی آمده است، ارادهاش بر این بود که حسب
برنامه سالانه 10هزار نفر از طریق کنکور سراسری دانشجو معلم
جدید بپذیرد.
انتظار شما از استادان و دانشگاهیان برای نقشآفرینی
در حوزه تربیتمعلم چیست؟
من اکیدا به صاحبنظران و اعضای هیئتعلمی، بهویژه به رشتههای حوزه
تعلیموتربیت و تربیتمعلم توصیه میکنم از توجه نسبی که در سالهای اخیر بعد از
یک دوره خاموشی مطلق در دانشگاههای کشور نسبت به مسئله تربیتمعلم ایجاد شد،
پاسداری شود و دانشگاهیان و بهویژه دانشگاههای علوم تربیتی از توجه و مسئولیت
ملی منصرف نشوند و عقبنشینی نکنند. خوشبختانه در سالهای اخیر و برای اولینبار
توجه به مسئله تربیتمعلم در دانشگاههای کشور دغدغه شد و رسالههای دکترایی که در
همین چهار یا پنج سال اخیر با محوریت مسائل مرتبط با تربیتمعلم وجود دارد، بسیار
امیدآفرین است. همچنین رخدادهای علمی و فعالیتهای علمی دیگری که مربوط به این
حوزه است. صرفنظر از اینکه همکاران دانشگاهی من و صاحبنظران و استادان با پدیده
دانشگاه فرهنگیان موافقاند یا خیر، حوزهای به نام تربیتمعلم را نمیتوانند به
فراموشی بسپارند و در اندیشهورزی و فراهمکردن بسترهای مناسب دستاندرکاران
اجرائی نباید غفلتی صورت گیرد و دانشگاهیان بهاینترتیب حجت را بر کارگزاران و
مسئولان و متولیان امر تمام میکنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 6 آبان 97، شماره: 3279