شعار سال: محمود احمدینژاد این روزها یکی از مهمترین گزینههای انتخاباتی محسوب میشود که حدود یک سال تا برگزاری آن، باقی مانده و با توجه به خوی تغییرپذیر و پیشبینیناپذیر سیاست ایرانی، اظهارنظر قطعی درباره گزینههای سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری، آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی با هزار و یک مشکل و معضل اقتصادی مواجه است و همزمان شاهد برگزاری انتخاباتی با کمترین مشارکت تاریخ خود بوده، امری است ناممکن، اما بازار گمانهزنیها این روزها چنان داغ شده که گویی خیال همه هم از تایید یا احزار صلاحیت گزینهها توسط شورای نگهبان آسوده است و هم از میزان مشارکت انتخابات ۱۴۰۰. این میان، یکی از چهرههایی که بحث درباره تایید یا عدم تایید صلاحیتش نقل محافل است، همان رییسجمهوری سابق ایران است که حالا از آمادگی خود برای «فداکاری» در راه «ایران» سخن گفته است.
محمود احمدینژاد همچنان میتواند خبرساز باشد حتی اگر همه متحدان دیروزش بگویند او در سال ۹۶ با ثبت نام در انتخابات خودکشی کرده و دیگر جایی در عرصه سیاسی ایران ندارد. به نظر میرسد خودکشی سیاسی احمدینژاد را نباید چندان مورد توجه قرار داد چرا که او هربار که اظهار نظری سیاسی داشته یا سفری به شهرستان داشته کما فی السابق واکنشهای زیادی را برانگیخته است. وقتی ۱۳۹۲ پاستور را ترک کرد کمتر کسی گمان میکرد کارنامه احمدینژاد جای دفاع داشته باشد، اما این روزها با وجود برخی اقدامات دولت روحانی در بعضی حوزهها شاید هستند کسانی که میگویند صد رحمت به احمدینژاد! با این حال نمیتوان نادیده گرفت که او در هشت سال ریاست جمهوری خود پایههای بسیاری را کج نهاد. شاید مهمترین آن در عرصه اقتصادی خصولتیسازیهایی بود که در دولت او جا افتاد و در دولت روحانی نیز ادامه یافت تا غولهای اقتصادی شبه دولت ظهور کنند. با این حال وقتی سال ۱۳۹۶ شورای نگهبان احمدینژاد را رد صلاحیت کرد بسیاری منتظر واکنشهای رئیس جمهور سابق بودند، اما او تقریبا در این سالها گوشه نشینی را ترجیح داده است. هرچند گهگاه مصاحبههایی را انجام میدهد و تصاویری از لبخندهای معروف او در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز از دیده دوربینهای عکاسان دور نمیماند. شاید سکوت نسبی احمدینژاد در این سالها را با این فرضیه بتوان ارزیابی کرد که او برای ۱۴۰۰ صبر کرده است. برخلاف بسیاری از کشورها که روسای جمهور بعد از پایان کار خود به بازنشستگی سیاسی میروند در ایران، اما اینگونه نیست و تقریبا همه روسای جمهور دوباره سودای بازگشت به پاستور را داشتهاند و البته تا کنون هیچ یک در این مسیر موفق نبودهاند، هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ رد صلاحیت شد و احمدینژاد ۹۶! رئیس دولت اصلاحات هم برای سال ۸۸ یا ۹۲ تمایل چنین کاری را داشت، اما مجالی حتی برای ثبت نام نیز به او داده نشد. احمدینژاد اگر برای ۱۴۰۰ شرکت کند در واقع دومین بار است که بعد از هشت سال ریاست جمهوری تلاش میکند به پاستور بازگردد. او دیروز در یک مصاحبه ویدیویی درباره احتمال حضور در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: «امسال سال تحول است و از جمله در جهان. باید به فکر جهان و اصلاح آن بود. تا انتخابات زمان زیادى مانده است. درباره حضور در انتخاب هنوز فکرى نکردهام و تمایلى ندارم، گرچه آماده فداکارى براى ایران هستم.» درباره این جملات دو نکته را میتوان گفت. نخست اینکه احمدینژاد در طول این سالها اصلا عوض نشده است. او بار دیگر از تحول و اصلاح درجهان گفت! در دوره ریاست جمهوری نیز بارها ایده مدیریت جهانی را مطرح کرده بود در شرایطی که در همان زمان ایران با بحران مدیریت مواجه بود! حالا بار دیگر او از تهران وعده تحول و اصلاح جهانی را میدهد درحالی که این روزها بیش از همه بحث برسر این است که در کشور چگونه میتوان اصلاحات را انجام داد اصلا شدنی است یا خیر! نکته دوم این است که او گفته تمایلی به حضور در انتخابات ندارد، اما برای فداکاری آماده است. ترجمه این جمله از زبان سیاستمداران ایرانی به زبان عادی فارسی (!) این است که بسیار تمایل به شرکت در انتخابات دارم و امیدوارم چنین فرصتی مهیا شود که بار دیگر رئیس جمهور شوم! اصولا تعداد مواردی که یک مسئول در ایران گفته تمایلی به حضور نداشتم، اما برای خدمت به مردم آمدهام از شمارش گذشته است! بنابراین باید گفت احمدینژاد همان فرد قبل است و با همان دیدگاهها به دنبال حضور مجدد در ۱۴۰۰!
احمدینژاد میآید!
در همین زمینه عباس امیریفر مشاور وریاست شورای فرهنگی و امام جماعت مسجد سلمان نهاد ریاست جمهوری در دولت دهم دیروز گفت: با شناختی که من دارم او در انتخابات شرکت خواهد کرد. ممکن است که افراد دیگری هم در این انتخابات شرکت کنند، منتهی باید شرایط زمان را هم در نظر بگیریم، الان با توجه به این تورم بیسابقه و فضای اقتصادی این سالها و... محبوبیت آقای احمدینژاد بالا رفته است، بنابراین به نظر من شرکت میکنند.
او افزود:، اما بحثی که الان داریم بحث شورای محترم نگهبان است که اگر بتوانند مذاکره کنند، امیدی است که برگردد. مشابه این اتفاق در مجلس هم افتاد یعنی تعدادی که الان منتقد آقای احمدینژاد هستند، اما مدتی در دولت ایشان بودند، مردم به آنها اقبال کردند و تعدادی انتخاب شدند، این نکتهای است که بستگی به عملکرد ایشان دارد، یعنی باید مذاکراتی داشته باشد که با مقداری تفاهم در مسائل، میتواند خودشان را عرضه کند.
امیری فر اظهار داشت: بله. من با دوستان که مذاکره میکنم شواهدی وجود دارد که آقای احمدینژاد تیم سابقش را در دفترش عوض کرده است و افراد داناتری راآورده است و دیگر اسمی از آقای بقایی و مشایی نیست یعنی اصلا دیگر در دفتر رفت و آمدی ندارند و یعنی تغییراتی ایجاد شده است. با روحیاتی که من از آقای احمدینژاد میشناسم تغییر مواضع میدهد یعنی اینگونه نیست که حتما روی موضع خودش باشد و الان هم با گذشت ۸ سال با تجربهای که به دستآورده است این روحیه را دارد که بخواهد در گذشته خود تجدیدنظر کند و اشتباهات خود را در گذشته تکرار نکند.
احمد خورشیدی آزاد، دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی درباره احمدینژاد میگوید: «آقای احمدینژاد قطعا انقلابی است.» او افزود: «به نظر من احمدینژاد یا هر کسی دیگر که اطمینان از تائید صلاحیت خود نداشته باشد به میدان آمدنش چه سودی به حال خود یا کشور دارد؟ طبیعی است بنده هم وقتی بخواهم در حوزه انتخابات ورود پیدا کنم، رصد میکنم که به من تائید صلاحیت میدهند یا خیر.» او در پاسخ به این سوال که به نظر شما آیا او میتواند با شورای نگهبان به توافق برسد؟، گفت: «بله در شرایطی امکان دارد. به نظر من اگر او تصمیم بگیرد بیاید زمینه تائید صلاحیتش وجود دارد.»
معمای مذاکره با شورای نگهبان
هفته پیش مرتضی طلایی نایب رئیس سابق شورای اسلامی شهر تهران در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به احتمال حضور محمود احمدینژاد در انتخابات آتی ریاست جمهوری اظهار داشت: گفته بودم که احمدینژاد در حال رایزنی برای تایید صلاحیت خود در شورای نگهبان است و صرفا پیشبینیام این است که او تایید صلاحیت شود، اما ممکن است که این اتفاق رقم نخورد. او ادامه داد: به نظرم بسیاری از افراد در حال آمدن به میدان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هستند، اما معلوم نیست که در نهایت چه اتفاقی رقم بخورد، اما میتوان گفت که اگر احمدینژاد وارد میدان شود میتواند تبدیل به موج سومی شود که در وضعیت موجود جامعه ما استقبال زیادی هم در پی خواهد داشت. طلایی افزود: آن قِشری که در جامعه امروز متمایل به رفتار، گفتار، سبک زندگی و الگوی رفتاری آقای احمدینژاد هستند به اکثریت قابل توجهی تبدیل شدند و حجم جمعیتی بسیاری امروز به سبب مشکلات اقتصادی و سایر مشکلات به سمت او تمایل خواهند شد؛ زیرا مردم ما رهبری، ولایت، حکومت و جامعهشان را دوست دارند، اما از عملکرد مدیران کارگزاران ناراضی هستند؛ بنابراین احمدینژاد به عنوان کسی که پیشینهاش در نزد افکار عمومی به عنوان یک مدیر مردمی ساده زیست و فعال شناخته شده اگر به میدان بیاید به نظرم اقبال عمومی به او بسیار خوب خواهد بود. از سوی دیگر، اما بهمن شریف زاده از نزدیکان سیاسی احمدینژاد درباره رایزنی محمود احمدینژاد با شورای نگهبان برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: این خبر دروغ است و صحت ندارد. هیچ رایزنی صورت نگرفته است. این فعال سیاسی نزدیک به احمدینژاد انتخابات ریاست جمهوری را خیلی مهمتر از انتخابات مجلس خواند و اظهار کرد: از چند ماه پیش بحرانهای معیشتی در حال گسترش است که قطعا رغبت و اشتیاق مردم را برای مشارکت در رقابتهای سیاسی کاهش میدهد، اما ظرفیت هواداران آقای احمدینژاد میتواند تنور انتخابات را گرم کند، برای همین خبرهایی از این دست را مطرح میکنند. وی در پاسخ به این سوال که «اصولگرایان میخواهند از ظرفیت هواداری آقای احمدینژاد به نفع خود در انتخابات ریاست جمهوری استفاده کنند یا اصلاحطلبان به طرح این مسئله میپردازند تا با ایجاد ترس در جامعه، اقبال عمومی برای شان ایجاد شود؟» گفت: اهداف گوناگونی برای طرح یک مسئله ممکن است وجود داشته باشد، اما من به این نتیجه نرسیدم که اصلاحطلبان دنبال طرح این خبر هستند، اما چند شخصیت اصولگرا این مسئله خلاف واقع را بیان کردند. شریف زاده اظهار کرد: آقای احمدینژاد بدون مطالبه مردم هیچ تصمیمی برای آمدن در انتخابات ریاست جمهوری ندارد. وی افزود: یک شاهد مهم برای کذب بودن این اخبار آن است که هیچ کس درباره نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری با شورای نگهبان وارد مذاکره و رایزنی نمیشود. همیشه درباره نامزدی انتخابات ریاست جمهوری دو مسیر وجود دارد، بزرگان سیاسی که میخواهند نامزد شوند استیذان میکنند، راه دوم نیز آن است که افرادی خودشان تصمیم میگیرند و ثبت نام میکنند، اما مسیری به عنوان رایزنی با شورای نگهبان وجود ندارد. معتقدم کسی که خبر رایزنی آقای احمدینژاد با شورای نگهبان را داده است فقط میخواسته این خبر را تثبیت کند حال آنکه کذب بودن این خبر از محتوای خودش عیان است.
شانسی ندارد
با وجود چنین تناقضاتی، اما به نظر میرسد اگر احمدینژاد مجالی بیابد برای حضور مجدد درنگ نخواهد کرد. در همین باره گفتگو کردیم با یک فعال سیاسی اصلاحطلب. علی صوفی به «آفتاب یزد» گفت: «صحبتهای اخیر احمدینژاد و تاکید بر مواردی همچون تحول و اصلاح جهانی بار دیگر ثابت میکند که او و نزدیکانش همچنان گرفتار خیالات و نوع خاصی از تفکرات هستند که مبنای علمی و تجربی بشر را قبول ندارد بلکه بیشتر خرافه محور است. در واقع مدیریت ملی یا جهانی بیش از هر چیز نیازمند تجربه، تخصص و بهرهگیری از روشهای علمی داردو نمیتوان با بیان برخی عقاید از مدیریت و اصلاح جهانی گفت.» او افزود: «احمدینژاد در هشت سال ریاست جمهوری خود نیز تلاش کرد با استفاده از روش یا واژگانی که به نظر میرسد رنگی از توهم نیز در آن دیده میشد مدیریت و دولت خود را متفاوت از سیستمهای رایج نشان دهد درحالی که چنین امری پذیرفته شدنی نبود و کار به جایی رسید که حامیان دو آتیشه او یعنی اصولگرایان نیز از احمدینژاد به عنوان یک خطر یاد کردند و او و نزدیکانش را جریان انحرافی نامیدند!» صوفی در ادامه گفت: «در شرایط کنونی و برای ۱۴۰۰ نیز اگر او به دنبال بازگشت به قدرت باشد نه از سوی نهادهای بالادستی و نه از سوی اصولگرایان مورد وثوق قرار نخواهد گرفت.» صوفی در پایان گفت: «آنچه امروز مردم در این شرایط اقتصادی و اجتماعی به آن نیاز دارند رئیس جمهوری نیست که اسیر برخی خیالات به دنبال مدیریت و اصلاح جهانی باشد بلکه مردم نیازمند فردی هستند که بتواند با قابلیتهای خود وضعیت فعلی و محدودیتهای معیشتی را کاهش دهد و بتواند سطح زندگی را ارتقا دهد بنابراین احمدینژاد از نگاه مردم نیز برای ۱۴۰۰ پذیرفته نیست.»
حسین انصاری راد در مطلبی نوشت: مصاحبه اخیر رئیس جمهور سابق و اینکه محمود احمدی نژاد گفته «تمایلی به نامزدی انتخابات ۱۴۰۰ ندارد گرچه برای فداکاری برای ایران آماده است» نشان از نوعی آمادگی تلویحی او برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آتی دارد و در واقع مبین این است که اگر به او فرصت کاندیداتوری داده شود او خواهد آمد. درباره تایید صلاحیت او نمیتوان گمانه زنی کرد چرا که شورای نگهبان نشان داده معجزه زیاد دارد و تایید احمدی نژاد در ۱۴۰۰ نیز میتواند یکی دیگر از این معجزات باشد. اما درباره شرایط امروز کشور پیچیدگیهای اقتصادی، تبعات کرونا و همچنین مسائل بین المللی و اینکه آیا در چنین شرایطی احمدی نژاد میتواند گزینه جدی برای ۱۴۰۰ باشد نکتههای مختلفی را میتوان برشمرد. بخشی از شرایط امروز کشور به ویژه در وضعیت اقتصادی ناشی از نوع مدیریت هشت ساله احمدی نژاد است. در حالی که حدود ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی کشور را در آن زمان هزینه کرد، اما در نهایت وقتی ریاست جمهوری را تحویل داد رشد اقتصادی کشور منفی شش درصد بود! در موضوع یارانه او گفت کاری میکنم که بعد از من نیز کسی نتواند یارانه را حذف کند که البته از این حیث حرف درستی زد چرا که امکان اصلاح این تصمیم او میسر نشده است. درحالی که این یارانه بار سنگینی را بر دوش دولت گذاشت و از آن طرف برای مردمی که آن را میگیرند نیز فایدهای نداشته است.
اثرات و بار تورمی یارانه هزینه بسیار بیشتری را بر مردم تحمیل کرده است. در واقع احمدی نژاد همواره به دنبال تقسیم ثروت کشور است، اما این تقسیم در واقع به تضییع منجر میشود و مردم نیز زیان میبییند. نوع عملکرد او در هشت سال ریاست جمهوری و شعارهایی که سر میداد از نظر بین المللی مخرب بود و در داخل نیز تنها منحر به افزایش توقعات در بخشهایی از مردم شده بود.
نگارنده از ابتدا احمدی نژاد را مدیری شکست خورده میدانستم که همواره تلاش کرده با وعده تقسیم ثروت کشور برای خود حامیانی دست و پا کند درحالی که ثروت کشور به عنوان یک سرمایه مهم باید در راستای تقویت اقتصادی در بخشهای مهم سرمایه گذاری شود تا با ایحاد ارزش افزوده سطح زندگی مردم را ارتقا دهد؛ بنابراین در میان کارشناسان و خبرگان مدیریت کشوری و کسانی که طرفدار استحکام نظام و علاقهمند به ایران هستند هیچ جایگاهی برای احمدی نژاد وجود ندارد و معتقدم او امروز یک ورشکسته سیاسی است که جز خسارت برای کشور نخواهد داشت.
شرط بازگشت احمدینژاد
اعتماد نوشت، مساله صلاحیت احمدینژاد که روزگاری بهترین رابطه ممکن را با نهادهای حاکمیتی و انتصابی همچنین طیف موسوم به «حزباللهی» دیروز و «انقلابی» امروز داشت از آنجا آغاز شد که او پس از خداحافظیاش از کاخ «پاستور»، در پی محاکمه نزدیکانش، مقابل همین نهادها ایستاد و همزمان با بیتوجهی به «نهی رهبری» در انتخابات ریاستجمهوری اعلام کاندیداتوری کرد تا شورای نگهبان را ناچار به ردصلاحیت مردی کند که تنها ۴ سال پیش از آن، رییسجمهوری نزدیک به نظام بود. این مهم سبب شد تا بخش قابل توجهی از چهرههای نزدیک به او برای آنکه شانس تایید صلاحیت خود را حفظ کنند، رفتهرفته از احمدینژاد و مواضعش فاصله بگیرند. تصمیمی که ازقضا جواب داد و سبب شد تا تعداد قابل توجهی از یاران بهاری احمدینژاد، حالا در «بهارستاننشینان» دوره یازدهم باشند و همزمان حامیان جدی او، برای بازگشت دوباره به حلقه اصلی قدرت.
شرط تایید
«ممکن است در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شرایط عوض شود و تایید صلاحیت شوند.» این عین عبارتی است که فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی دولت احمدینژاد درباره وضعیت او در انتخابات ریاستجمهوری آینده در آخرین گفتوگوی خود با روزنامه «اعتماد» به کار میبرد. عبارتی که روزهای بعد از انتشار با گفتههای نزدیکان احمدینژاد تکمیل شد تا خبر از تهیه پازلی از سوی بهاریها با افق ۱۴۰۰ دهد. احمد خورشیدی آزاد، پدر داماد احمدینژاد که در جریان رقابت بر سر کرسی ریاست مجلس ازجمله حامیان علی نیکزاد، وزیر راه و شهرسازی احمدینژاد بود، در اظهاراتی قابل تامل که خبرگزاری برنا آن را منتشر کرد از «احتمال توافق میان احمدینژاد و شورای نگهبان» برای «تایید صلاحیت» او سخن به میان آورد. او جزییات بیشتری از چیستی مبانی این مذاکره احتمالی ارایه نکرده ولی عباس امیریفر، مشاور و ریاست شورای فرهنگی و امام جماعت مسجد سلمان نهاد ریاستجمهوری در دولت دهم نیز دیروز در گفتگو با خبرآنلاین «انتخاب تیم و مدیران انقلابی» را یکی از شروط «بازگشت احمدینژاد» عنوان کرده است.
تمایلی ندارم اما...
هیچ یک از چهرههای نزدیک به رییسجمهوری سابق منظور خود از کلیدواژه «تیم انقلابی» را تشریح نکردهاند ولی با اتکا به نوع کنش و واکنش نهادهای حاکمیتی با احمدینژاد، به نظر میرسد شرط بازگشت او، خداحافظی با نزدیکترین رفقایش از اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی گرفته تا مرتضی تمدن و محمدرضا الهام است. چهرههایی که در روزگار سختی رییسجمهوری دولتهای نهم و دهم پس از خداحافظی با پاستور کنارش ایستادند و همین مساله کنار گذاشتنشان را دشوار کرده است؛ هر چند که امیریفر از ایجاد تغییر در دفتر او گفته و تاکید کرده است: «احمدینژاد تیم سابقش را در دفترش عوض کرده و افراد داناتری را آورده است و دیگر اسمی از آقای بقایی و مشایی نیست.» با این حال و از قرار معلوم باید منتظر گذشت زمان بود و تغییرات احتمالی در تیم و یاران احمدینژاد را به نظاره نشست ولی تا آن زمان گفتهها و مواضع او قابل توجه خواهد بود. رییسجمهوری سابق ایران درباره گمانهزنیها درباره حضورش در انتخابات در اظهاراتی که شبکه ماهوارهای «یو اِس ایران تیوی» منتشر کرده، صراحتا حاضر به تکذیب ماجرا نشده و با تاکید بر اینکه او «به عنوان یکی از هفت و نیم میلیارد انسان این کره خاکی» دوست دارد «شاهد آسایش، آزادی، رفاه و عزت» باشد، گفته است که «هنوز هیچ فکری درباره انتخابات ریاستجمهوری» نکرده و «شخصا تمایلی به این مساله ندارد» ولی «همانند همه ایرانیان آماده فداکاری در راه ایران» است.
معاون اولی آقای رییس؟
نکته قابل توجه در این میان آنکه از قرار معلوم اصولگرایان برای استفاده از سبد رای احمدینژاد به ویژه در شهرها و روستاهای کوچکتر خواب و خیالهایی دیدهاند؛ چنان که امیریفر از احتمال ارایه پیشنهاد معاون اولی به احمدینژاد، از جانب «ابراهیم رییسی» و «سعید جلیلی» سخن به میان آورده است؛ پیشنهادی که دستکم در مورد رییسی با توجه به تکذیب حضورش در انتخابات ریاستجمهوری ازجانب محسنی اژهای - قائممقام این روزهایش در دستگاه قضا- کمی دور از ذهن است ولی درباره جلیلی که روابطی حسنه با نهادهای حاکمیتی دارد، ممکن است عملیاتی شود هر چند که تحقق این مهم به معنای سایه انداختن معاون اول بر رییس دولت است و چندان منطقی به نظر نمیرسد ولی احتمال حضور احمدینژاد در بیرون از صحنه و حمایت از جلیلی و حتی مهرداد بذرپاش همچنان وجود دارد؛ بهویژه آنکه حدادعادل ثابت کرده در میان اصولگرایان نیز سبد رای قابل توجهی ندارد و این مهم همزمان با گسترش دایره نفوذ عدالتخواهان و به اصطلاح نیروهای انقلاب درمیان اصولگرایان میتواند به منزله فرصتی برای حضور رییسجمهوری سابق در راس هرم اصولگرایان یا دستکم بخش تندرو آنان تلقی شود.
تغییر مواضعامیریفر در بخشی از اظهاراتش درباره احمدینژاد و شرط و شروط تایید صلاحیت دوبارهاش از سوی شورای نگهبان به مواضع اخیر او اشاره کرده و گفته است: «این پیغامها برای من میرسد که ایشان مواضع خودشان را تغییر داده است.» احتمالا منظور او از تغییر مواضع رییسجمهوری سابق ایران، نوع نگرش به نهادهای حاکمیتی و رهبری است، اما از قرار معلوم تغییر مواضع احمدینژاد شامل نوع نگاه او به امریکا و جهان غرب نیز شده است. رییسجمهوری سابق ایران که در روزهای حضورش در راس دولت بهزعم تحلیلگران یکی از خصمانهترین روابط میان جمهوری اسلامی با اروپا و امریکا را رقم زد، حالا از لزوم «حل و فصل مشکلات» گفته و خواستار «مذاکره بیواسطه تهران و واشنگتن» شده و تاکید میکند که «رفتارهای تند» حاصلی ندارد.
به این ترتیب ظاهرا باید منتظر ماند و دید احمدینژاد برای بازگشت دوباره به حاکمیت تا چه حد حاضر به کنار گذاشتن دوستانش است و همزمان برای جلب نظر طیف دانشگاهی و روشنفکر جامعه ایرانی که چندان تمایلی به او ندارد، حاضر است از برخی از تفکرات خود عبور کند یا اینکه در بر همان پاشنه خواهد چرخید که پیش از این میچرخید؟
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی کبنانیوز، تاریخ انتشار: 14 تیر 1399، کد خبر: 422151، www.kebnanews.ir