
شعار سال: آبانماه و هفته پس از آن، در تقویم رسمی کشور به نام «روز کتاب و کتابخوانی و کتابدار» نامگذاری شده است؛ البته این روز، بعدها به سبب اهمیت موضوع، به «هفته کتاب» تغییر نام یافت و امسال نیز بیست و پنجمین دوره هفته کتاب با شعار «آینده روشن با خانواده کتابخوان» از ۲۰ تا ۲۶ آبان در سراسر کشور برگزار شد.
متولی اصلی برگزاری هفته کتاب نیز معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است که با همکاری برخی از وزارتخانهها، سازمانها و نهادهای دیگر، سلسله برنامههایی را با هدف ترویج موضوع کتاب و کتابخوانی، تدارک میبیند و همهساله، ظاهرا به اجرای آنها همت میگمارد. از دیرباز نیز شورایی با نام «شورای سیاستگذاری هفته کتاب» که اعضای آن مرکّب از نمایندگان دستگاههای یادشدهاند، کار سیاستگذاری و برنامهریزی برای برگزاری هفته کتاب را عهدهدار بوده است.
شورایی که بنا بر اظهارات یکی از اعضای مستعفی آن، فعالیت محوری خود را به انتخاب شعار سال و نامگذاری روزهای این هفته و البته تلاشهای نماینده هر دستگاه برای آنکه به هر نحو ممکن، نام همان دستگاه در یکی از روزهای این هفته بیاید، خلاصه کرده است. اقداماتی که با گذشت بیش از حدود سه دهه از فعالیت این شورا، نمودِ بیرونی آن چیزی بیش از برگزاری چندین نمایشگاه خرید کتاب همراه با ارائه بنهای تخفیفدار، سخنرانیهای برخی مسئولان و اقداماتی از این دست نبوده است و اکنون پرسش اصلی این است که دستاورد فعالیت این شورا در همه این سالها چه بوده است که بعد از سی سال، اکنون دبیر این شورا عدم نفوذ کتاب در خانوادهها را دلیل اصلی عدم ترویج کتابخوانی در کشور میداند؟!
متاسفانه وضعیت فعلی کتابخوانی در کشور و شاخصهای اعلامشده در مورد سرانه مطالعه در گروههای سنی مختلف از شکست سیاستهای فرهنگی در ترویج کتابخوانی حکایت دارد. وقتی نهایتِ امر سیاستگذاری فرهنگی در موضوع ترویج کتابخوانی به یک فرآیند مقطعی و تکراری که همان تدارک مقدمات لازم برای برپایی تعدادی نمایشگاه کتاب است، خلاصه میشود، چگونه میتوان به ترویج کتابخوانی امیدوار بود؟
هرچند نفسِ برگزاری هفته کتاب و برگزاری نمایشگاهها، جشنوارهها و همایشها در قالبهای متنوع که بتواند همچنان کتاب را برای اقشار مختلف جامعه و خصوصاً کودکان جدی و جذاب نگه دارد، لازم و قابل تقدیر است، اما بیگمان، اقداماتی نمادین، توام با نگاهی مقطعی به موضوع کتاب و کتابخوانی، مادام که به تغییر در نگرش عمومی جامعه به مصرف کتاب نینجامد، نمیتواند اثربخشی ماندگاری در افزایش شاخص و ترویج کتابخوانی داشته باشد.
متاسفانه هماکنون به نظر میرسد نظام ارتباطی میان عناصر موثر در فرهنگ کتابخوانی، اعم از ناشر، نویسنده، کتابدار، کتابفروش و کتابخانه، به گونهای نیست که به یک مقصد، یعنی همان کتابخوان منتهی شود و دلیل عمده این نقص را هم باید در فراهم نبودن زمینههای مناسب برای ارتباط مستمر و موثر این عناصر با سایر افراد جامعه جست و البته تاسفبرانگیزتر اینکه ساختار فعلی هم نهتنها برنامهای برای فراهم کردن زمینه چنین ارتباطی ندارد بلکه اساسا دلیلی هم برای برقراری این ارتباط نمیبیند!
برای مثال، امسال در برخی نمایشگاههای کتاب، در کنار فروش کتاب، طرح دعوت از نویسندگان نیز در قالب طرحی موسوم به «جشن امضا» در دستور کار قرار گرفته بود. طرحی ظاهرا جذاب که موجب ارتباط و نزدیکی نویسندگان و مخاطبان شد اما متاسفانه این ارتباط از امضای نویسنده روی کتاب و نهایتا سلفی گرفتن خریدار کتاب با وی فراتر نرفت. این ارتباط اگرچه ممکن است منجر به ایجاد جذابیتهای زودگذر در ترغیب به خرید کتاب هم بشود اما نمیتوان انتظار داشت که به انگیزهای ماندگار در کتابخوانی بینجامد. برای ایجاد انگیزهای ماندگار شاید لازم باشد که بستر مناسبی برای حضور مستمر ناشران و نویسندگان در کتابفروشیها، کتابخانهها و سایر اماکن عمومی بهویژه مدارس مهیا شود. در این صورت میتوان امیدوار بود که از یک سو نویسندگان، به واسطه ارتباط مستقیم با اقشار کتابخوان و علاقهمند به کتاب، بازخوردهای دقیقتری از نوشتههای خود پیدا کرده و به این ترتیب، درک واقع بینانهتری از خواستههای آنها پیدا کنند که به ارتقای کیفی آثار بعدی ایشان منجر شود و از سویی دیگر، افراد نیز به مطالعه سایر آثار نویسندگان هم تشویق و راغب شوند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه همدلی ، تاریخ انتشار 1 آذر 96، کدمطلب:40380، www.hamdelidaily.ir