شعار سال: بازار البسه در کشور ما تا جایی پیش رفته که این روزها وقتی از میان پاساژها و بوتیکهای لباس در شهری مثل ساری و یا بسیاری دیگر از شهرهای مازندران گذر میکنید ناخودآگاه این احساس به شما منتقل میشود که در یکی از کوچه پس کوچههای استانبول درحال گشتوگذار هستید؛ اما به راستی این حجم از اجناس و البسه ترک چگونه در اوج محدودیتهای ارزی وارد کشور و شهرهای کوچک استان مازندران میشود؟
در اوایل دهه هشتاد بود که سر و کله لباسهای ترک در بازار کشور ما پیدا شد. لباسهایی با کیفیت قابل قبول و از آن مهمتر قیمتهای استثنایی در برابر دیگر البسه تولید خارج. این پوشاک تازه از راه رسیده شاید از لحاظ کیفی همچنان با رقبای اروپایی و آمریکایی خود تفاوت فاحشی داشت اما قیمت پایین آن دل ایرانیها را برد و به سرعت به لیست پرفروشترین لباسها در کشور راه یافت.
این اتفاق پس از توافق تجارت ترجیحی با ترکیه شدت بیشتری هم گرفت و برندهای زنجیره ای ترک هم به ایران وارد شدند. نمونه فروشگاههای این برندها مانند السیوایکیکی، کوتون، ماوی و ... اکنون در غرب مازندران و در مناطق توریستیتر استان همچنان پابرجاست و به یکی از مقاصد اصلی خرید برای اهالی و حتی گردشگران تبدیل شده است.
اما چرا چنین شد؟ چه شد که صنعت مهم، کاربر و غیرتکنولوژیک پوشاک که می توانست سهم بسیار مهمی در ایجاد اشتغال داشته باشد، آنهم در استانی مانند مازندران که سابقه طولانیتری از ترکیه در صنعت نساجی دارد به این روز افتاد؟
ماجرای نساجی مازندران را تقریبا بیشتر مردم کشور شنیدهاند، کارخانهای که روزی یکی از قطبهای تولید پارچه در غرب آسیا بود و اکنون تبدیل به ساختمانهای درحال تخریبی شده که هیچ اثری از گذشته در آن یافت نمیشود. اما مهمتر ازن مسئله آن است که چرا علیرغم شعارها و حمایتهای ظاهری از تولید، جلوی قاچاق واضح کالا از جمله لباس به کشور و همچنین استان مازندران گرفته نمیشود؟
تصویر فروشندگان لباسی که اجناس خود را با هواپیما و در چمدان از ترکیه وارد میکنند آنقدر برای مردم ما آشنا شده که حتی یکی از اصلیترین شخصیتهای سریال پرطرفدار پایتخت نیز اتفاقا در همین مازندران به این کار مشغول بود و از طریق آن درآمد هنگفتی را هم به جیب زده بود. شمایلی نزدیک به واقعیت از دارندگان بوتیک و فروشگاههای لباس در این سالهای مازندران.
شاید بسیاری از ما با چشم خودمان دیده باشیم که چگونه این افراد در روز روشن اجناس قاچاق خود را با وانت به مغازههای خود میآورند و بعد هم با افتخار اعلام میکنند که در فروشگاه آنان فقط اجناس خارجی و به ویژه ترک به فروش میرسد؛ بدون آنکه کسی از آنان بپرسد این اجناس در شرایطی که کشور در تامین ارز برای نیازهای اولیههم با دشواری روبهروست چگونه سر از ویترین این مغازهها در آورده.
هرچند دولت برای مبارزه با قاچاق کالا طرحهای بسیاری را اجرا کرده و به نظر خودش توانسته بخشی زیادی از آن را کاهش دهد، اما واقعیت بازار و صحبتهای فروشندهها و خریداران چیز دیگری میگوید. برای اثبات انبوه البسه ترکی در بازار مازندران تنها کافی است یک بار سری به نزدیکترین فروشگاه لباس در حوالی محل سکونت خود بزنید.
متاسفانه انگار حمایت از تولید ملی و مبارزه با قاچاق در کشور تبدیل به عادتهای کلامی شدهاند که مسئولان بدون توجه به معانی آنان از تکرار مدام این واژهها احساس خوبی دریافت میکنند. این درحالی است که منطق تولید صنعتی در کشور ما از بین رفته و تولید زیانده شده است؛ از سوی دیگر تولیدکنندگان نیز غالبا به واردکننده و قاچاقچی تبدیل شدهاند که نتایج آن را سالهای بعد بهتر از حالا متوجه خواهیم شد.
درچنین شرایطی نرخ های کلیدی ارز، سود، دستمزد و تعرفه باید بر اساس منطق بازار تعیین شوند. تا هنگامی که این نرخ ها با منطق بازار تعیین نشوند، هیچ حمایتی از تولید داخلی معنی ندارد. بهترین حمایت تعیین درست نرخ های کلیدی و عدم دخالت دولت در سایر حوزهها است. باید دید دولت آینده در عمل چه اقداماتی برای جلوگیری و یا دستکم قانونمند شدن این مسئله در ایران انجام خواهد داد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری تحلیلی عبارت ، تاریخ انتشار: 27 تیر 1400، کدخبر: ، www.ebaarat.ir،63729