شعار سال: جواد نکونام، سرمربی جدید استقلال پنجشنبه شب و در گفتگو با رسانهها نسبت به شرایط این باشگاه، مسائل مالی، انفعال در نقل و انتقالات و از دست رفتن ستارههای تیم در کنار عدم جذب نفرات مورد نیازش با لحن شدید و تندی اعتراض کرد و مدعی شد به او گفتهاند استقلال باید این فصل برای پنجمی جدول بسته شود. شاه کلید مصاحبه شبانه نکونام، اما این موارد نبود و او در بخشی از صحبتهایش اشاره به شخصی کرد که اگرچه نامی از او نبرد، ولی کدهایی که میداد هواداران استقلال را به خوبی متوجه آنچه در جریان است میکرد.
نکونام در صحبتهایش گفت: چگونه در ۲۱ روز بدن یک بازیکن را آماده کنم؟ به من بگویید. بدترین اتفاقات تاریخ فوتبال ایران در استقلال و برای من میافتد. این اتفاقات داستانهایی دارد. از بیرون پای یک بچه بار دیگر در این باشگاه باز شده است. خیلی ساده و شفاف بگویم. این بچه هیچ وقت نمیگذارد آب خوش از گلوی استقلال پایین برود. باعث و بانیاش هم من مدیرعامل و مربی هستم، زیرا تصمیماتی میگیرند که به ضرر استقلال است.
سرمربی استقلال درپاسخ به این سوال که منظورش از بچه چه کسی است، توضیح داد: همه او را میشناسند و نیازی به گفتن نیست.
شاید برای مخاطبین تازهی فوتبال و افرادی که خیلی جدی مسائل این رشته ورزشی را دنبال نمیکنند، صحبتهای جواد نکونام و کدهایی که او در مصاحبهاش داده است واضح نباشد و برایشان سوال شود که سرمربی استقلال چه کسی را میگوید، ولی مخاطبین جدیتر و قدیمیتر فوتبال حتماً یاد مصاحبه ۱۵ سال قبل امیر قلعهنویی و استفاده او از واژه بچه در آن مقطع میاندازد. سرمربی استقلال که در آن مقطع جوانتر و صریحتر از حال حاضر بود، بعد از قهرمانی دراماتیک آبیها در لیگ هشتم که در یک روز رویایی در شهر مشهد و در جریان پیروزی برابر تیم پیام شکل گرفت، در حالیکه در اوج محبوبیت و مقبولیت بود به دلیل اختلاف نظر با امیررضا واعظ آشتیانی، مدیرعامل وقت باشگاه از این تیم جدا شده و راهی اصفهان شد.
برنامه نود به مجریگری عادل فردوسیپور به طور ریز وارد این اختلاف شده و با شنیدن صحبتهای دو طرف سعی داشت ریشه این اختلاف را پیدا کند. واعظ آشتیانی با اشاره غیر مستقیم به حضور علی نظری جویباری به عنوان نفر سوم در رابطهاش با امیر قلعهنویی، این عامل را دلیل بر هم خوردن رابطهاش با سرمربی استقلال عنوان کرد و امیر قلعهنویی، اما صحبتهای دیگری داشت و اشاره به یک فایل صوتی کرد که آن را به اطلاع واعظ آشتیانی هم رسانده و به او در خصوص یکی از مشاوران نزدیکش هشدار داده، ولی مدیرعامل استقلال اعتنایی به این موضوع نداشته است. قلعهنویی اسمی از شخص مورد نظر به میان نیاورد و با لفظ "بچه" او را خطاب کرد. بچهای که آن زمان کسی هنوز به آن شکل وی را نمیشناخت و از فردای آن روز بود که رسانهها به دنبال شناسایی وی افتادند و خیلی زود هویتش مشخص شد.
محمودرضا بابایی کیست؟
شخصی که امروز بعد از ۱۵ سال بار دیگر نامش سر زبانها افتاده و به نام بچه وی را میشناسند، محمودرضا نواده بابایی است که سال ۸۷ و همزمان با آمدن واعظ آشتیانی به استقلال به جای فتح الله زاده پایش به فوتبال و باشگاه آبیپوش پایتخت باز شد و بعد از آن با توجه به روابطی که در این مجموعه پیدا کرد توانست به قدرت و نفوذی دست یابد که هنوز هم بعد از گذشت سالیان دراز نامش سر زبانها مطرح است. بابایی کارش در ورزش را با خبرنگاری و بعد دبیری در بخش ورزشی سایت تبیان آغاز کرد و آشنایی وی با واعظ آشتیانی هم مربوط به دوران حضور وی در وزارت صنایع بود و از همان زمان با کیومرث هاشمی، معاون وقت سازمان تربیت بدنی هم رابطه حسنهای پیدا کرد.
روابط عمومی خوب و هوش بالا و استفاده مناسب و به جا از ارتباطاتش به نفع افرادی که با آنها رابطه نزدیک پیدا کرده است باعث شده او قدرت و نفوذی پیدا کند که در فوتبال ایران با وجود حواشی ایجاد شده همچنان حضور داشته باشد و نامش مطرح باشد. حضوری که البته به جز یک مقطع کوتاه در پست مدیریت روابط عمومی باشگاه استقلال همیشه بدون سمت رسمی و در سایه بوده است.
او همراه واعظ آشتیانی به استقلال آمد و بعد از آن سعی کرد به امیر قلعهنویی، فرهاد مجیدی و به دنبال آن مهدی رحمتی و سایر نفرات مطرح فوتبال نزدیک شود. ماجرایی که ظاهراً منجر به اختلاف میان قلعهنویی و واعظ آشتیانی شده است، او در اواخر لیگ هشتم در جمعی خصوصی عنوان کرده بود که امیر قلعهنویی اگر میخواهد فصل بعد هم در استقلال باشد باید گوش به فرمان او باشد و خواستههایش را اجرا کند. یک خبرنگار که در آن جلسه حضور داشت صدای بابایی را ضبط کرده و آن را تحویل امیر قلعهنویی میدهد و سرمربی وقت آبیها هم آن را به دست واعظ آشتیانی رساند و از او خواست این شخص را از کنار خودش دور کند، ولی واکنشی که واعظ آشتیانی نشان داد چیزی نبود که در انتظار سرمربی استقلال باشد و همین موضوع کلید اختلاف میان این دو و شاید دلیلی بر شعله ور شدن یک آتش زیر خاکستر بود که منجر به قطع همکاری سرمربی قهرمان آبیها با این تیم شد.
واعظ آشتیانی در برنامه نود مدعی شد همین شخصی که قلعهنویی با نام بچه از او یاد میکند، موافقت اعضای مجمع عممومی فدراسیون فوتبال را برای پذیرفته شدن وی به عنوان سرمربی تیم ملی در سال ۸۶ جلب کرده است. ادعایی که البته در گفتگویی از سوی داریوش مصطفوی رد شد. سرپرست وقت فدراسیون فوتبال در گفتگویی در خصوص این موضوع اظهار داشت: اصلاً چنین چیزی نیست و قلعه نویی بزرگتر از این صحبت هاست که چنین مسائلی در موردش مطرح شود و این شخصی که نام بردید هم اصلاً در آن جلسه حضور نداشت.
به هر جهت قلعهنویی در آن فصل از استقلال رفت و دستیارش صمد مرفاوی به جایش روی نیمکت استقلال نشست و البته عملکرد موفقی هم نداشت. نام محمودرضا بابایی هم تا مدتی دیگر در اطراف فوتبال شنیده نشد و مدتی سعی داشت آفتابی نشود تا اینکه در سال ۹۲ بار دیگر مورد شکار دوربینها قرار گرفت.
بازگشت بابایی با مجیدی
قلعهنویی سال ۹۲ به استقلال برگشت تا دوباره این تیم را قهرمان لیگ و البته آسیا کند. فرهاد مجیدی که به واسطه گلزنیهایش در دربیها به محبوبیت فزایندهای روی سکوهای استقلال رسیده بود نیم فصل قبلش این تیم را رها کرده و از فوتبال ایران رفته بود، ولی بعد از چند ماه سودای بازگشت به باشگاه محبوبش را در سر داشت. با این وجود امیر قلعهنویی اعلام کرد نیازی به حضور این بازیکن نیست و بعد از آن بود که فشار افکار عمومی برای بازگشت وی به تیم در حال ایجاد جنجال و حواشی جدیدی بود که سرمربی استقلال ترجیح داد از آن دوری کند. درگذشت مادر امیر قلعهنویی در میانه فصل و حضور مجیدی در مراسم تسلیت به وی باعث شد اختلافات کنار گذاشته شده و در نهایت قلعهنویی عنوان کرد به احترام هواداران استقلال به بازگشت مجیدی رضایت داده است. در جلسهای که مجیدی به همراه برادرش فرزاد به دفتر باشگاه آمد تا قراردادش را امضا کند، شخص سومی در اتومبیل حامل وی حضور داشت که اگرچه سعی داشت حضورش رسانهای نشود، ولی شکار دوربینها شد. شخص چهره آشنایی که همه او را شناختند. محمودرضا نواده بابایی یا همان بچه معروف که ظاهرا با بازگشت مجیدی به استقلال بازهم پایش به این تیم باز شده بود. اتفاقی که بار دیگر منجر به بروز اختلاف و تنش شد، مجیدی فصل بعدش از استقلال خداحافظی کرد و بعد از آن بود که قلعهنویی هم دیگر روی خوش در این تیم ندید و آخرین دوران حضورش در این مجموعه را تجربه کرد.
رابطه نزدیک با رحمتی
بابایی در ایجاد رابطه با چهرههای مطرح استقلال به رفاقت با فرهاد مجیدی بسنده نکرد و در نبود او سراغ مهدی رحمتی هم رفت. او از همان زمان سعی داشت روی این دو چهره مطرح و محبوب آبیها سرمایهگذاری کرده و از آنها در جهت سرمربی شدن در آینده حمایت کند. مجیدی مدتی از فوتبال ایران دور بود و در این مقطع رحمتی که کاپیتان استقلال بود و نفوذ بالایی هم در این تیم داشت به شخصی تبدیل شد که بابایی سعی داشت به او نزدیک شده و به این واسطه در باشگاه نفوذ پیدا کرد. بعضاً شنیده شده انتصاب برخی از معاونتهای باشگاه خصوصاً سمت مدیر رسانهای باشگاه با نظر محمودرضا بابایی همراه بوده است.
رابطه حسنه رحمتی و بابایی حتی به تجارت مشترکی میان آنها هم رسیده است. شرکتی به نام موسسه ستارگان طلایی سرخآبی پاسارگاد که با جستجوی نامش و رسیدن به اطلاعات ثبتی آن به نکات جالبی بر میخوریم. شرکتی که نام رئیس هیات مدیره و مدیرعامل آن مهدی رحمتی است و نام محمودرضا بابایی و البته سیدجلال حسینی به عنوان اعضای هیات مدیره آن به چشم میخورد و نشان از ارتباط تجاری میان این دو نفر دارد. رابطهای که البته پایش در دیدار فینال جام حذفی سال گذشته میان نساجی و آلومینیوم اراک به چشم میخورد.
صحبتهای ساکت الهامی در مورد بچه
فینال جام حذفی سال ۱۴۰۰ را به خاطر بیاورید. دیدار دو تیم آلومینیوم اراک و نساجی مازندران. تیم اراکی با هدایت رحمتی به فینال رسیده بود و ساکت الهامی هم نساجی را با عبور از مرحلهای سخت به این جایگاه رسانده بود و دو تیم قصد داشتند برای قهرمانی بجنگند. این بازی به جنجالها و حواشی خاصی کشیده شد که منجر به مصاحبه کادرفنی دو تیم علیه هم شده و جایی با اشاره ساکت الهامی به بابایی یا همان بچه معروف ختم شد.
الهامی با حمله به فاضلی و نوازی، دو دستیار رحمتی که به جای وی به سرمربی نساجی حمله کرده بودند گفت: میدانم صحبتهایی که نوازی و فاضلی مطرح کردند، صحبتهای آنان نیست. اینها صحبتهای همان بچهای است که امیر قلعهنویی ۱۰ سال پیش گفت. همان بچه بعد بازی ما با پدیده که هیچ اتفاقی رخ نداد، بیانیه دادند که الهامی اینچنین هست و با حامی مالی خودش میخواهد به استقلال برود.
صحبتهای الهامی البته اشاره غیر مستقیمی به حضور دوباره مجیدی روی نیمکت استقلال هم داشت. جایی که الهامی هم گزینه نیمکت استقلال بود و مورد تایید قرار گرفته بود، ولی در نهایت با مخالفت روبرو شده و مجیدی جایش را روی نیمکت استقلال گرفت. الهامی این تصور را داشت که محمودرضا بابایی مانع حضورش روی نیمکت استقلال شده و حالا از طریق نیمکت آلومینیوم و به واسطه رابطه نزدیکش با رحمتی به او حمله ور شده است. جالب اینجاست که سرنوشت قلعهنویی برای الهامی هم تکرار شد و او بعد از عنوان قهرمانی مجبور به ترک نساجی شد.
صحبتهای منتظری و صادقی
در طول سالیانی که ماجرای بچه در استقلال مطرح شد، دو بازیکن وقت استقلال در مقاطعی علیه وی صحبت کردند. یکی از آنها امیرحسین صادقی بود و دیگری پژمان منتظری که هر دو مجبور به ترک استقلال شدند و این موضوع را هم به نوعی به قرار نگرفتنشان در باندی نسبت دادند که حضور در استقلال در سالیان متوالی به واسطه برقرار رابطه حسنه به آنها بود. کدهایی که ظاهراً به درست یا اشتباه به محمودرضا بابایی میرسید. صادقی در صحبتهایی ادعا کرد: محمود رضا بابایی در چشمم نگاه کرد به من گفت من باعث شدم قلعه نویی تورا از تیم بیرون بیاندازد. ادعایی که نشان از خراب کردن رابطه قلعهنویی و صادقی داشت و مشخص نیست چقدر صحت داشته باشد.
پژمان منتظری هم در مقطعی که قصد بازگشت به استقلال داشت مدعی شد بابایی مانع بازگشت اوست: در مورد این آقا (بابایی) بعد از بازی با سپیدرود گفتم که وی فردی باهوش و زرنگ است و پا روی همه چیز میگذارد. این آقا متوجه شده مردم دوست دارند پژمان به استقلال بازگردد و شروع به دروغگویی کرده است. این آقا میخواهد جو را خراب کند. برای خراب کردن جو، چون مردم گرو را دوست ندارند یک بار میگوید پژمان او را به تیم آورده و به دلیل اینکه مردم به تیام علاقه داشتند میگوید منتظری او را از استقلال برده است. او از این کارها میکند و کد میدهد و به یک باره سند دیگری رو میکند که به طور مثال مدیر برنامه پژمان و کیروش یکی است.
به جز این دو نفر، چهرههای دیگری هم بودند که نسبت به محمودرضا بابایی و اعمال نفوذش در تیم استقلال صحبت کردند و گلایه داشتند و آخرینش مربوط به مصاحبه پنجشنبه شب جواد نکونام است.
رابطه حسنه با رئیس سازمان خصوصی سازی؟
علی خطیر که به تازگی بر مسند مدیریت استقلال منصوب شده به تاکید و اصرار قربانزاده و با پذیرش از سوی سجادی بوده است و قربانزاده که علناً خطیر را بهترین گزینه مدیریت استقلال میدانست هم در روزهای گذشته درگیر حواشی عجیبی شد که خودش و خطیر را به محمودرضا بابایی نسبت میداد. انتشار تصویری دو نفره که به عنوان رابطه خوب این دو برداشت شده است و این موضوع با واکنش وی همراه بوده است.
قربانزاده در صفحه شخصی خودش عنوان کرد که این فرد را نمیشناسد و تصویری که از وی در کنار بابایی به ثبت رسیده اتفاقی بوده و نشانی از رابطه نزدیک این دو نفر ندارد. تکذیبی که البته خیلیها آن را جدی نگرفتهاند و دلیل مصاحبه نکونام علیه این شخص را هم به این مسائل نسبت میدهند و خیلیها حتی مدعی هستند خطیر با اصرار بابایی از سوی قربانزاده به صندلی مدیریت استقلال رسیده است. ادعایی که البته به اثبات نرسیده است.
ماجرای مصاحبه نکونام
جواد نکونام نه رابطه خوبی با مهدی رحمتی دارد و نه با فرهاد مجیدی و این موضوع را در چند مقطع با درگیریهایی که با این افراد داشته نشان داده است. نکونام نام بزرگی در فوتبال ایران است و یک قطب مقابل مجیدی و رحمتی محسوب میشود و از همین رو محمودرضا بابایی را عنصر مزاحمی برای موفقیتش در استقلال میداند.
ظاهراً به گوش نکونام رساندهاند شخصی که مانع فعالیت استقلال در نقل و انتقالات میشود و سعی دارد افراد خودش را وارد مجموعه کند بابایی است. البته حضور نوازی روی نیمکت استقلال که پیشتر الهامی عنوان کرده بود عامل بابایی است در کنار نکونام خودش یک تضاد در مواردی است که تا کنون مطرح شده است.
محمودرضا بابایی چهره پرنفوذی میان شخصیتهای مطرح فوتبالی است و اینکه نامش چند دهه است مطرح میشود خودش نشان از همین موضوع دارد، ولی اینکه ادعاهای مطرح شده علیه وی تا چه حد صحیح و تا چه میزان بزرگنمایی و از سر عداوت است مشخص نیست. به هر شکل ما با یک آدم باهوش و با دامنه ارتباطات گسترده طرف هستیم که با وجود تغییر دولتها و مدیریت و سایر عوامل باشگاه استقلال هنوز کنار این تیم است و نامش مطرح میشود. حال باید دید سرپنجه شدن نکونام با او و اعلام جنگ علنی وی با این چهره پرنفوذ چه عاقبتی به دنبال خواهد داشت.
گزارش از: سعید رضی پور
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری حیات، تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۴۰۲، کدخبر: ۲۰۹۲۰۵، www.hayat.ir