پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۱۶۲۲۲
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۵
می‌گوید: «چه اشکالی دارد کودکانی که خانه‌های فرسوده کوچک دارند، در مدرسه‌های بزرگ درس بخوانند؟» و اضافه می‌کند: «رئیس‌جمهور می‌خواهد این وضع عوض شود»؛ وضعی که از نظر او اصلا برازنده 11میلیون نفری که در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند نیست. او راهبر «طرح ملی بازآفرینی شهری»، مشاور رئیس‌جمهور و نماینده ویژه حسن روحانی برای بازآفرینی بافت‌های فرسوده شهری کشور است؛ مردی که سال‌ها کار در وزارتخانه‌های متفاوتی را در قامت وزیر تجربه کرده‌است و در نخستین روزهای آغاز به ‌کار دولت روحانی در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت به هیچ وزارتخانه‌ای نمی‌رود و ترجیح می‌دهد که جوان‌ترها کار کنند.

شعار سالمی‌گوید: «چه اشکالی دارد کودکانی که خانه‌های فرسوده کوچک دارند، در مدرسه‌های بزرگ درس بخوانند؟» و اضافه می‌کند: «رئیس‌جمهور می‌خواهد این وضع عوض شود»؛ وضعی که از نظر او اصلا برازنده 11میلیون نفری که در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند نیست. او راهبر «طرح ملی بازآفرینی شهری»، مشاور رئیس‌جمهور و نماینده ویژه حسن روحانی برای بازآفرینی بافت‌های فرسوده شهری کشور است؛ مردی که سال‌ها کار در وزارتخانه‌های متفاوتی را در قامت وزیر تجربه کرده‌است و در نخستین روزهای آغاز به ‌کار دولت روحانی در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت به هیچ وزارتخانه‌ای نمی‌رود و ترجیح می‌دهد که جوان‌ترها کار کنند. اکبر ترکان، امروز با ادبیاتی توسعه‌گرا روبه‌رویم نشسته ‌است؛ از جمعیت ساحل‌نشین در سراسر جهان می‌گوید و اینکه شاید راه را اشتباه آمده‌ایم. در روزهای گذشته او طرحی را آغاز کرده ‌است که منجر به نوسازی بافت‌های فرسوده در 1350محله سراسر کشور می‌شود؛ طرحی که از آن به‌عنوان محله‌سازی‌ یاد می‌کند؛ در حالی که منتقد «شهرـ‌خوابی»است. اکبر ترکان این ‌بار نه در قامت وزیر که در قامت مردی که قرار است الگویی تازه ارائه دهد در برابر ما نشسته است. متن گفت‌وگوی ما با او در پی می‌آید.

طرح ملی بازآفرینی شهری کشور در دهه فجر امسال با حضور رئیس‌جمهور آغاز شد. درباره این طرح و اهمیت آن کمی توضیح دهید.

باید ببینیم «بافت فرسوده از کجا آمده و علل پیدایش آن چیست؟». هدف از طرح این پرسش، آن است که ضمن توجه به پیدایش و شکل‌گیری بافت‌های فرسوده در شهرها مانع از ادامه این روند در آینده شویم. با چنین دیدگاهی می‌توانیم به راه‌حل‌هایی برای حل معضل بافت‌های فرسوده موجود دست‌ پیدا کنیم.

یکی از دلایل شکل‌گیری بافت‌های فرسوده پیرامون شهرها، حاشیه‌نشینی شهری‌است که بزرگ‌ترین حوزه بافت فرسوده، مربوط به این بخش است. به قول وزیر محترم راه و شهرسازی، 11میلیون نفر در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند. این حاشیه‌نشینی‌ در اثر مهاجرت پدید آمده‌است. البته مهاجرت‌های عمومی که از روستا به شهر صورت گرفته، به‌ویژه در اثر خشکسالی سال‌های اخیر در مناطق شرقی کشور، موجب تشدید حاشیه‌نشینی در شهرها شده‌است.

پدیده مهاجرت از روستا به شهر هم موضوعی‌است که به دلایل اقتصادی اتفاق می‌افتد؛ یعنی اگر به ترکیب جمعیت شهری و روستایی کشور از زمان پیروزی انقلاب تا امروز نگاه کنیم، متوجه بعضی رویدادها می‌شویم. در ابتدای انقلاب جمعیت کشور 35میلیون‌نفر بود که 15میلیون‌نفر از این جمعیت، شهرنشین و 20میلیون‌ نفر روستایی بودند. وقتی جمعیت کشور به 45میلیون ‌نفر رسید، باز 20میلیون‌ نفر روستایی بودند و 25میلیون ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفر شهری. وقتی جمعیت کشور به 65میلیون‌نفر رسید، باز هم 20میلیون‌ نفر از این جمعیت در روستاهای کشور زندگی می‌کردند و 45میلیون‌نفر در شهرها. الان هم که جمعیت کشور حدود80میلیون‌نفر است، نزدیک به60میلیون‌نفر در شهرها زندگی می‌کنند و باز هم 20میلیون ‌نفر در روستاها ساکن هستند. این ارقام نشان می‌دهد که سرریز جمعیت روستایی کشور به شهرها مهاجرت کرده‌اند. واقعیت این است که اقتصاد روستا نمی‌توانست و نمی‌تواند معاش بیش از 20میلیون نفر را تأمین کند. البته این اعداد، تخمینی‌است اما دستاورد حرکت کلی این جمعیت در طول 4دهه گذشته، این بوده‌است. به دلیل ظرفیت اقتصادی محدود روستاها جمعیت‌پذیری آنها هم با محدودیت روبه‌رو است. این جمعیت مازاد الزاما مهاجرت می‌کنند.

این مهاجرت ممکن است مدیریت شود یا نشود. در کشور ما طی 4دهه گذشته، مهاجرت از روستا به شهر مدیریت نشده‌است. توجه این مهاجران در جریان مهاجرت بیشتر به این موضوع معطوف بوده که می‌توانند از گردش مالی کدام شهرها ارتزاق کنند؛ بنابراین به سراغ همان شهرها رفته‌اند؛ مثل تهران، مشهد یا دیگر شهرهایی که گردش مالی بالایی دارند. مهاجران به حاشیه این شهرها رفته‌اند تا بتوانند از گردش مالی این شهرها چرخ زندگی خود را بچرخانند. حاشیه‌نشینی گسترده‌ای که به‌ویژه در شهرهای بزرگ شاهدش هستیم از پیامدهای این مسئله است.

در پاسخ به این پرسش که آیا می‌شود جلوی مهاجرت را گرفت، باید گفت قطعا خیر، چراکه اقتصاد روستاها بیشتر از این میزان، ظرفیت ندارد اما وقتی بپرسیم آیا می‌شود این مهاجرت را هدایت کرد پاسخ، آری‌است؛ مثلا اگر به جمعیت سواحل جهان نگاه کنیم، می‌بینیم که 70درصد از جمعیت جهان در سواحل زندگی می‌کنند. در کشور ما اما این‌گونه نیست. از خرمشهر تا گواتر در آن سوی چابهار، جمعیتی حدود 5/1میلیون نفر زندگی می‌کنند. مجموع جمعیت ساحل‌نشین ما در جنوب کشور تنها 2درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل می‌دهد. این شیوه سکونت به این معنی‌است که ما باید در سواحل،‌ ظرفیت‌سازی‌ اقتصادی کنیم تا جمعیت به این مناطق هدایت شود.

در دهه‌های گذشته صنایع آب و برق و پتروشیمی و فولاد و هر صنعتی که مصرف آب عمده داشته در مناطق نسبتا خشک جانمایی شده‌است. ما باید سرمایه‌گذاری‌ها را به سواحل هدایت کنیم. این الگو، یک جهت‌گیری مهاجرتی‌است.

این جهت‌گیری تاکنون آن‌گونه که شما می‌گویید اتفاق نیفتاده است. برای ساماندهی جمعیتی که در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند چه باید کرد؟

حاشیه‌نشینی شهری یکی از پیچیده‌ترین مسائل شهری‌است. هم‌اکنون 11میلیون نفر از جمعیت کشور در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند که بیش از 5/1میلیون نفر از آنها دانش‌آموز هستند. وقتی محیط زندگی کودکانی که در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند، محیط بهنجاری نباشد، ناچار مدارس هم بهنجار نیست؛ خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی، خدمات فضای سبز و... به هیچ وجه مناسب نیست. این امر نشان‌ می‌دهد که مردم این محلات در سطح بسیار پایین‌تری از متوسط بقیه مردم زندگی می‌کنند. رئیس‌جمهور می‌خواهد این وضع عوض شود و سطح معیشت کسانی که در حاشیه‌های شهرها زندگی می‌کنند، ارتقا یابد. جریان بازآفرینی شهری به همین دلیل آغاز شده‌است. رئیس‌جمهور شخصا این موضوع را پیگیری می‌کند و ما هم در حال اجرای ایده‌های ایشان هستیم.

طرح بازآفرینی شهری از کجا شروع شد و چطور به مرحله اجرا رسید؟

برای شکل‌گیری طرح ملی بازآفرینی شهری، وزارت راه و شهرسازی کارهای مطالعاتی وسیعی انجام داده‌است. بر پایه مطالعات صورت‌گرفته ستادی به نام «ستاد ملی بازآفرینی شهری» به دستور مستقیم ریاست‌جمهوری راه‌اندازی شد. رئیس‌جمهور، رئیس ستاد ملی بازآفرینی است. این ستاد در استان‌ها هم مشابه استانی دارد که ریاست آن به ‌عهده استاندار هر استان است. در تهران هم ستاد بازآفرینی، تشکیل و در دوره قبل، شهردار تهران به‌جای استاندار به عنوان رئیس ستاد استان تهران تعیین شده‌بود. در آن دوره براساس راهبری ستاد ملی بازآفرینی، اقدامات خوبی در بافت فرسوده صورت گرفت و تجربیات مختلفی به دست آمد که برخی از آنها موفق و برخی هم ناموفق بودند. دلیل ناموفق‌بودن برخی اقدامات در دوره گذشته این بود که به جای نوسازی بافت ‌فرسوده، خانه‌های فرسوده نوسازی شد. وقتی بافت شهری اصلاح نشود، یعنی سواره‌راه‌ها‌ و پیاده‌راه‌ها و فضای آموزشی و خدماتی و درمانی و سبز و... اصلاح نشود و فقط خانه‌ها را اصلاح کنیم، به نتیجه نمی‌رسیم.

در دوره قبل خانه‌ها تجمیع می‌شد و به آنها تراکم می‌دادند. این موضوع موجب اصلاح خانه‌های فرسوده شد‌ اما بافت‌ها اصلاح نشد. در این دوره قصد داریم محله‌سازی‌ کنیم؛ چراکه معتقدیم به همه ابعاد زندگی مردم باید پرداخته ‌شود؛ ازجمله به امرار معاش‌شان باید توجه کرد؛ یعنی ما نمی‌خواهیم «خواب‌ـ‌شهر» بسازیم. مردم می‌خواهند زندگی کنند، درآمد داشته باشند، درس بخوانند، قدم بزنند و از شهرشان استفاده کنند. همه اینها باید در این بافت فرسوده مورد توجه قرار گیرد. بنابراین تلاش کردیم کمی وسیع‌تر به این مسئله توجه کنیم. خوشبختانه اقدام شهردار تهران در این دوره عالی بود. از آنجا که دیگر شهرها از تهران تبعیت می‌کنند و تهران الگوی آنهاست، هر طرحی که در تهران اجرا می‌شود در دیگر شهرها هم به‌عنوان تجربه مورد ‌توجه قرار می‌گیرد. شهرداری تهران با گروه بسیار خوبی این کار را آغاز کرده و بهترین زمین‌های شهرداری به این کار اختصاص یافته‌است. من از آقای نجفی و همکاران و گروه‌شان در این زمینه تشکر می‌کنم.

آیا چنین طرحی می‌تواند به یک الگوی نوسازی در بافت فرسوده تبدیل شود؟

اگر ما موفق شویم به مردم کمک کنیم که زندگی‌شان را در همه ابعاد ارتقا دهند، قطعا الگوی موفق و خوبی شکل می‌گیرد اما اگر تمام توجه‌مان به خانه‌سازی‌ معطوف شود، نمی‌توانیم الگوسازی کنیم. حاشیه‌نشین‌ها به لحاظ اقتصادی از ضعیف‌ترین اقشار اجتماعی هستند. کودکان خانواده‌هایی که در بافت‌های حاشیه‌ای زندگی می‌کنند، قرار است در آینده، کشور را اداره کنند. آیا این کودکان می‌توانند در فضای نامناسب و با حداقل خدمات و فضای بهداشتی نامناسب و وضعیت شهری ناهنجار، آینده خوبی داشته باشند؟ این کودکان چه سرانجامی خواهند داشت؟ کودکانی که الان در این مناطق حاشیه‌ای زندگی می‌کنند، عصبانی هستند. آنها باید بتوانند مثل بقیه همسالان‌شان از کودکی و جوانی خود استفاده کنند. حالا که این کودکان خانه‌های کوچکی دارند، آیا بهتر نیست که مدرسه‌های بزرگی داشته باشند؟ هنگامی که زنگ مدارس به صدا در‌می‌آید، کودکان از مدارس بیرون می‌دوند اما ما می‌خواهیم کاری کنیم که کودکان در مناطق حاشیه‌ای بیشتر در مدرسه بمانند نه اینکه با صدای زنگ به بیرون پرتاب شوند و این میسر نمی‌شود مگر اینکه ما مدرسه‌ها را بسیار خوب و عالی بسازیم. ما در قالب ستاد بازآفرینی شهری باید به فکر شغل آینده دانش‌آموزان هم باشیم.

این کودکان وقتی وارد جامعه می‌شوند، شغل می‌خواهند. بنابراین در قالب محله‌سازی‌ می‌خواهیم در این محدوده‌ها مراکز حرفه‌‌آموزی مستقر کنیم تا بعضی از آنها بازارچه‌های حرفه‌ای را در همان محلات راه‌اندازی کنند و از این کودکان، عده‌ای وارد اصناف و برخی دیگر وارد دانشگاه شوند. باید برای این گروه، معیشت و اشتغال ایجاد کنیم؛ به زندگی‌شان به‌عنوان یک مجموعه زندگی نگاه کنیم و همه شئون زندگی آنها را در همان محله‌ای که هستند، شکل بدهیم. اگر در اجرای این کار موفق شویم، می‌توانیم یک الگوی جدی پی‌ریزی کنیم. ما باید نشان دهیم که می‌توانیم چرخه زندگی یک فرد را در طرح‌های بازآفرینی مورد توجه قرار دهیم. هدف ما تنها خانه‌سازی نیست؛ هدف رئیس‌جمهور در اجرای طرح بازآفرینی شهری، بهترکردن وضع زندگی آدم‌هاست؛ این یعنی توجه به همه ابعاد مختلف زندگی آنها.

طرح بازآفرینی منجر به نوسازی چه بخشی از بافت فرسوده شهری کشور می‌شود؟

ما در تعدادی از شهرهای کشور که زمین دولتی داشتیم شروع به‌ کار کردیم. توسعه‌گران زمین دولتی را در اختیار می‌گیرند و در ساخت محله‌ها مشارکت می‌کنند. الگوی توسعه هم به ‌صورت نصف‌‌‌ـ‌نصف است؛ به این معنا که 50درصد ساخته‌ها متعلق به توسعه‌گر است و 50درصد، متعلق به دولت. دولت هم سهم 50درصدی خود را در اختیار ساکنان بافت‌های فرسوده می‌گذارد؛ در عوض، خانه‌های فرسوده شهروندان را تملک می‌کند. از تخلیه واحدهای ساکنان بافت‌های فرسوده که به واحد ساخته‌شده‌ رفته‌اند، زمین‌های تازه آزاد می‌شود و این زمین‌های آزادشده هم در اختیار توسعه‌گرها قرار می‌گیرد و این‌گونه محله به محله می‌سازیم و جلو می‌رویم. الان آنچه پیش روی ماست، 1350محله فرسوده است که باید نوسازی و بازسازی شود. برخی خانه‌های این محلات باید نوسازی شود، برخی دیگر هم باید تقویت شود.

آیا الگویی برای تقویت وجود دارد؟

بله، به‌عنوان مثال آموزش و پرورش کار بسیار خوبی کرده‌است. آنها در بخشی از تهران برخی مدارس‌ را تقویت کرده‌اند. زلزله واقعیتی‌است که نمی‌توانیم از آن فرار کنیم. باید کاری کنیم که اگر زلزله آمد، ساختمان‌های ما بیشترین مقاومت‌ را داشته باشند. تردیدی نیست که نگرانی عمده در زلزله‌ها به قشر جوان برمی‌گردد؛ یعنی مردم بیش از هر چیز نگران سلامت فرزندان‌شان هستند؛ از این ‌رو اگر مدارس، ایمن و تقویت شود، سلامت قشر جوان در زلزله تضمین می‌شود. آموزش‌وپرورش با هزینه‌ای اندک، اسکلت‌های برخی مدارس را مقاوم کرده‌ و این اتفاق بسیار خوبی‌است.

هفته گذشته با توسعه‌گرها و سرمایه‌گذاران جلسه داشتید. استقبال توسعه‌گرها و سرمایه‌گذارها از طرح ملی بازآفرینی شهری چطور بود؟

تاکنون حدود 90شرکت در این بازه زمانی کوتاه اعلام آمادگی کرده‌اند. البته این 90شرکت شامل همه متقاضیانی که می‌خواهند در این طرح ملی وارد شوند، نمی‌شود. قطعا تعداد متقاضیان سرمایه‌گذاری در بافت‌‌های فرسوده شهری بسیار بیشتر است. این 90شرکت در واقع آن‌دسته از شرکت‌هایی هستند که در این زمان کوتاه توانسته‌اند روند اداری را به نتیجه برسانند و اعلام آمادگی کنند. جالب است بدانید که این تعداد شرکت تنها برای نوسازی و سرمایه‌گذاری در شهر تهران اعلام آمادگی کرده‌اند. البته ما قصد داریم در آینده شرکت‌های بیشتری را وارد فعالیت کنیم. برخی از این شرکت‌ها توانسته‌اند رویکردهای اصلی خود را نیز ارائه کنند. تعدادی از آنها رویکردهای اجتماعی مناسبی در پیش گرفته‌اند. آنها می‌دانند که نوسازی بافت‌های فرسوده تنها یک اقدام کالبدی نیست بلکه یک کار ملی و در عین حال اجتماعی و فرهنگی‌است. برای ما هم مهم این است که توسعه‌گر با مردم محلات آشنا باشد و شیوه برخورد با ساکنان بافت‌ها را نیز به‌خوبی بداند. آنها برای ترغیب مردم،

الگوهای تشویقی را مورد توجه قرار داده‌اند تا مردم بدون هیچ اکراهی به‌عنوان ذی‌نفعان اصلی در اجرای این طرح، همکاری کنند. سرمایه‌گذاران به‌خوبی آگاهند که باید علاوه بر ساخت خانه‌های استاندارد، محیط مناسبی برای مردم به وجود آورند. ساکنان بافت‌های فرسوده انسان‌های شریفی هستند. همه دغدغه شخص رئیس‌جمهور و اعضای ستاد ملی بازآفرینی، این است که این گروه از مردم بتوانند زندگی بهتری داشته باشند و مشکلات‌شان کم شود. قطعا برای چنین اتفاقی، نگاه عمده به رویکردهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی است.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همشهری ، تاریخ انتشار 23 اسفند 96، کدمطلب:9795، www.newspaper.hamshahri.org


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین