اشتباهِ توماس کروتر
بهزادانگورج
با اصلاح نظریه در کاپ ۲۸ دستور کاشت یک میلیارد درخت در ۴ سال بدون پشتوانه علمی شد. از ابتدا مشخص بود شعار کاشت ۱،۲ تریلیون درخت شعار پوپولیستی است. زیرا در آن شعار به جای کلمه نهال از کلمه درخت استفاده شده بود و برای نهال که ظرفیت جذب Co2 درخور توجهی ندارد، به نحو اغراق آمیزی ظرفیت جذب برآورد شد.
یقینا کسی که به جنگلداری اهمیت ندهد و از رفتارش جنگلداری مشهود نباشد، نباید گفتار جنگلکاری او را جدی گرفت ! به زبان دیگر شاخص درستی اظهارات یک مسئول در شعار کاشت یک میلیارد درخت در ۴ سال ! عملکرد مراقبت و نگهداری وی نسبت به پوشش های جنگلی موجود است .
به نظرم جامعه جهانی نباید توماس کروتر را به عنوان یک دانشمند بشناسد. او چه جور دانشمندی است که پس از یکسال می گوید؛ پیامش اشتباه تفسیر شد ؟. احتمالاً او حتی در این جهان پر شتاب در تبادل اطلاعات تجربه زیسته ندارد، او در این یک سال هزینه زایی سنگینی با اظهار نظر اغراق آمیزش به جامعه تحمیل کرد.
تبعات تاسف آور چنین اشتباهی در جامعه فقط به تفسیر یک پیام محدود نمی شود ! اثر خفته این پیام اشتباه با تبادل و انتقال های اشتباه در سطح جامعه جهانی را نباید دست کم گرفت ! نکته ای که باید به آن اشاره کنم؛ خلط مبحث از منظرِ عدم وجود زبان مشترک در بین فعالان محیط زیستی جامعه است، در حالیکه اظهار نظرات خود در حوزه جنگلداری را باید با دانش جنگلداری و واژه های دارای تعریف این دانش بسنجند و بجا استفاده کنند و بیجا از هر واژه ای استفاده نکرده و به آن واژه ها بُرد و دامنهِ اجرایی یا حوزه نفوذ بیجا ندهند !
به عنوان مثال:stokholder از جمله واژه های غیر مصطلح در دانش جنگلداری است که به رغمِ ترجمه ذیفعان - دست اندرکاران و سهامداران، مفهوم رسایی از ذیفعان صاحبان حق عرف جنگل در خود ندارد، در دانش جنگلداری و سیاست جنگل ! یک حق عام که ناشی از ملی کردن جنگل ها ایجاد شد برای عامه مردم و یک حق خاص که از مسبوق بجا مانده ناشی از بهره برداری های عرفی وجود دارد، که در ضمن تصویب نامه قانونی ملی شدن جنگل ها ! هر چند که؛ هر گونه مالکیت اشخاص در جنگل ها ملغی گردید، اما حق بهره برداری عرفی مراعا ماند.
آقای دکتر منصوری جامعه شناس در کانال لفته از زوال جنگلکاری های گذشته و بیشه زارهای خوزستان در قسمت اول مطلبی با عنوان از جنگلکاری تا جنگلداری از تعیین اراضی مستعد زراعت چوب اکالیپتوس توسط مؤسسه تحقیقات نوشته اند که باید ۲۹۰،۰۰۰ هکتار از اراضی ملی اهواز تحت کشت درآید و اینگونه نتیجه گیری نموده اند که هر کسی باید نتیجه اثرات عملیات احیایی و بیابانزدایی سنواتی در این استان را ببیند که چه بلایی بر سر آنها و آن سرمایه گذاری ها آمده است.
تبدیل تدوین دستورالعمل و شرح خدمات طرح جایگزین به مثنوی ۷۰ من نیز تفسیر اشتباه دریافت اشتباه و انتقال اشتباه یک پیام از استراحت جنگل بود که از حدود ۲۰ سال قبل مورد بحث و بررسی بود.
استراحت جنگل یعنی تقدم دادن کنترل عوامل تخریب بر مسئله احیای جنگل از طریق اصلاح جنگل !
واقعا قابل فهم نیست که در شرح خدمات طرح تفصیلی با وصف کمبود منابع مالی و با وصف تاکید بر عدم بهره برداری چوبی! از حجم سرپا ! . با افزایش شدت آماربرداری از ۳ درصد به ۵ درصد که فقط هزینه های تهیه طرح جایگزین را افزایش می دهد و منشا تفاضل درآمدهای طرح نخواهد شد ! و چنان نتایج آماری نه چندان متفاوت و معنی دار، چه کاربردی در فرایندهای اجرای طرح دارد.
جامعه نیازمند تنویر افکار عمومی است ! تنویر ذهنی جامعه با عدم استفاده از زبان مشترک از دانش مرتبط ! چه در محاورات و مکاتبات رسمی و چه در شبکه اجتماعی، جامعه را با دستاورد تنویر افکار مواجه نمی کند و تاوان تفسیر اشتباه ! تحمیل هزینه هایی سرسام آور است. همهِ ملل جهان در راستای توسعه به طور پیوسته در دو حوزه اخلاقی و تجاری روابط گفتاری و کرداری خود را با معیارها و شاخص هایی با این رویکرد تنظیم می کنند ؛
❊ - آیا گفتن یا انجام یک کاری از لحاظ اخلاقی درست است ؟
❊ - آیا گفتن یا انجام یک کاری برای او منفعتی خواهد داشت ؟.
آنگاه که جنگل های طبیعی و درختکاری های سنواتی بدون مراقبت و نگهداری لازم و کافی به امان خدا رها شده اند و جنگلداری بدون برنامه است، جنگکاری درختکاری توسعه فضای سبز زراعت چوب کار عبثی از جیب مردم و منابع عمومی است.