شعار سال: البته این شهر امروزه نیز در کنار جاده ترانزیت ابهر- زنجان و کمی دورتر از بزرگراه قزوین – زنجان قرار دارد و مسافرینی که از این مسیر تردد میکنند به راحتی میتوانند در گستره زیبای دشتی سبزرنگ و پهناور، گنبدی آبی و بسیار زیبا و بزرگ را با پس زمینه کوههای منطقه تماشا کنند که سمبل و نشانه اصلی شهر سلطانیه به شمار میرود.
تاریخچه شهر
شهر تاریخی سلطانیه شهری متفاوت از نظر پیشینه شکلگیری است. بر خلاف سایر
شهرهای باستانی و پرجمعیت، ساخت این شهر به فرمان ملوکانه پادشاه سلسله
ایلخانی، غازان خان در اواخر قرن هفتم هجری آغاز شده و توسط فرزند وی
اولجایتو که به سلطان محمد خدابنده نیز مشهور است، تکمیل شده و به سرانجام
رسید. در حقیقت این شهر فاقد پشتوانههای لازم برای شکلگیری تدریجی یک
کلانشهر بوده و مردم و ساکنین این شهر به دستور پادشاه از سایر شهرهای
بزرگ، به اجبار به این منطقه کوچ کردند. انتخاب این منطقه به عنوان محل
ساخت پایتخت جدید به دلیل شرایط جغرافیائی خاص آن و وجود چمنزارهائی سرسبز و
مراتع وسیعی بود که برای پادشاهان سلسله ایلخانی که اصلیتی مغول داشتند،
تداعیکننده سرزمین مادری آنها یعنی دشتهای مغولستان را داشت. از دیرباز
این پادشاهان برای سکونت تابستانه و شکار در دشت سلطانیه اطراق کرده و
خیمههای خود را بر پا میکردند. این دشت در روزگار ایلخانان، قنقور اولنگ
نامیده میشد و تنها پس از فرمان سلطان مبنی بر احداث پایتخت جدید و سکونت
گزیدن سلطان در این محل بود که این شهر به سلطانیه شهرت یافت. بر اساس
منابع مستند تاریخی، همزمان با به حکومت رسیدن اولجایتو در سال ۷۰۲ هجری،
وی تصمیم گرفت به آرزوی پدرش مبنی بر ساخت شهری در محل امروزی سلطانیه جامه
عمل بپوشاند. آغاز سلطنت اولجایتو نقطه عطفی در تاریخ ایلخانان از نظر
مذهبی محسوب میشود زیرا وی که در کودکی به آئین شمنیسم (آئین باستانی
مغولستان و مبتنی بر پرستش مظاهر طبیعت) پایبند بود در ابتدا به مسیحیت
گرویده و نام خود را نیکلای گذاشت و سپس به دین اسلام مشرف شده و عنوان
سلطان محمد خدابنده را برای خود برگزید. این زمان مقارن با ساخته شدن شهر
سلطانیه بود که پادشاه جوان، رویاهای بسیاری برای پیشرفت و توسعه آن در سر
داشت. در همین راستا وی مصمم شد تا مقابر مطهر ائمه معصومین و بالاخص امام
حسین (ع) را از کربلا به این محل منتقل سازد و در واقع ساختمان با شکوه
گنبد سلطانیه نیز به همین هدف ساخته شد ولی این تصمیم پادشاه با موج گسترده
مخالفت عمومی روبه رو شده و در نهایت بر اساس متون تاریخی وی پس از دیدن
خوابی که در آن امام علی (ع) مخالفت خود را از این موضوع ابراز نمود، از
تصمیم خود منصرف شده و این بنا را به آرامگاه خود اختصاص داد.
این موضوع سبب شده که امروزه معماری گنبد سلطانیه شاهد دو لایه تزئینات بر
روی یکدیگر باشد به گونهای که لایه زیرین از آجر و کاشی تشکیل شده و
کتیبهها و نوشتههای درج شده در آن حکایت از وجود مقبره متبرک امام حسین
در این محل دارد و پس از عدم موفقیت سلطان برای اجرای این مهم و تغییر
کاربری بنا، بر روی این لایه تزئینات، پوششی از گچ کشیده شده و بر روی آن
نقوش و خطوط زیبائی ترسیم شده است.
در نهایت پس از مرگ پادشاه جسد وی در این گنبد به خاک سپرده شد و سیل حوادث
تاریخی به گونهای رقم خورد که طومار سلسله ایلخانان، در فاصله کمی در هم
پیچیده شده و با تغییر پایتخت و مهاجرت سکنه این شهر که دیر زمانی پیشتر
به اجبار به این محل آمده بودند، شهر از رونق افتاده و متروک گردید.
در طول تاریخ هفتصد ساله این شهر، جهانگردان و سفرای فراوانی از گوشه و
کنار جهان به این شهر سفر کرده و آن را توصیف نمودهاند که از میان آنها
میتوان به ابن بطوطه مراکشی، کلاویخو اسپانیائی، اولئاریوس آلمانی، کاتف
روسی، دلاواله ایتالیایی، تاورنیه؛ ژان شاردن، آگوست بن تان، مادام
دیولافوآ و دکتر فووریه فرانسوی اشاره نمود.
دیدنی های سلطانیه
چمن سلطانیه
همانطور که پیش از این اشاره کردیم وجود چمنزارهای وسیع این منطقه،
اصلیترین دلیل انتخاب این محل برای ساخته شدن پایتخت جدید بود و طبق نوشته
بیشتر مورخین از جمله؛ حمدالله مستوفی، حافظ ابرو، شمس الدین محمد آملی،
وصاف و … منطقه سلطانیه و بالاخص چمن سلطانیه که در دوره ایلخانان مغول تا
زمان سلطنت ابوسعید به قنقراولانگ معروف بود، همواره مورد توجه سلاطین مغول
قرار داشته است.
امروزه این چمنزار وسیع که البته به دلیل پائین رفتن سطح آبهای زیرزمینی دیگر رونق و سرسبزی گذشته را ندارد، همچون نگینی سبز، شهر تاریخی سلطانیه را در بر گرفته و نمای زیبای آن در همه فصول سال و به ویژه فصلهای بهار و تابستان، از جاده ترانزیت و اتوبان قزوین – زنجان قابل مشاهده است. نکته جالب اینکه حتی امروزه نیز با گذشت صدها سال از روزگار شکوه این شهر، میتوانید گلههای متعدد اسبهایی را در این دشت مشاهده کنید که به دویدن و چرا مشغول هستند. چمن سلطانیه همواره یکی از دیدنیهای طبیعی و زیبای این شهر به شمار میرفته است.
دژ شاهی
در میانه شهر امروزین سلطانیه گنبد مشهور این شهر قرار دارد که خود گنبد به
نوبه خود در میان قلعه یا برج و باروئی قرار دارد که حکم ارگ یا دژ شاهی
را بازی میکرده و به نوعی دومین لایه محافظتی شهر بوده که از هسته مرکزی
سیاسی شهر حفاظت میکرده است.
بر اساس مستندات تاریخی، اولجایتو دستور داد شهری بسازند که دور آن ۳۰
هزار گام باشد. قلعه کوچکتر یا همین دژ شاهی به مساحت ۲۰۰۰ گام و به طول
۲۲۵ متر و شامل ۱۶ برج و یک دروازه ورودی بوده است. عرض دیوارهای قلعه به
اندازهای بود که چهار سوار به آسانی میتوانستند در کنار هم بر روی آن
حرکت کنند.
امروزه بقایای این برج و باروی سنگی باقیمانده و در حال مرمت و بازسازی است
و گردشگران برای ورود به محوطه داخلی گنبد باید از روی بقایای این
دیوارهها عبور کنند.
در داخل این دژ تعدادی از دیدنیهای شهر قرار دارند که از آن میان میتوان
به گنبد؛ قبرستان سلطنتی، حمام سالار و مسجد علامه اشاره کرد. در ضلع شمالی
این دژ تالار ستونداری کشف شده است که امروزه بقایای آن در حفاریهای
باستانشناسی کشف شده و ورودی اصلی مجموعه به شمار میرفته است.
گنبد سلطانیه
اصلیترین جاذبه شهر سلطانیه و چه بسا استان زنجان همین گنبد بسیار زیبا و
باشکوه است که در داخل دژ شاهی قرار دارد. گنبد سلطانیه از کف تا راس گنبد
در حدود ۴۸ متر ارتفاع داشته و قطر دهانه گنبد دو پوسته آن ۲۵ متر است. این
بنا بزرگترین گنبد آجری جهان محسوب شده و در نوع خود سومین گنبد بزرگ
جهان است که دوتای دیگر یعنی گنبد کلیسای سانتاماریا در فلورانس و مسجد
ایاصوفیا در استامبول، هر دو جدیدتر از گنبد سلطانیه بوده و در معماری
آنها از مصالح دیگری به جز آجر نیز استفاده شده است. گنبد سلطانیه دارای
یک طبقه همکف و دو طبقه در بالا است که طبقه اول مشرف به داخل ساختمان و
طبقه دوم مشرف به فضای بیرونی است. در سراسر دیوارهها و سقف بخشهای
مختلف گنبد سلطانیه تمامی فضاهای معماری تزئین شده و هر گوشه آن دارای
هزاران نکته ظریف است. در بخشهای باقیمانده کاشیکاری شده، جملات و
کتیبههائی با ظرافت طراحی شدهاند که تشخیص آنها در نگاه اول میسر نیست.
در طبقه نخست نردههای چوبی باقیمانده از ۷۰۰ سال پیش وجود دارد که با
هنرمندی هر چه تمامتر منبتکاری شدهاند و در نهایت از طریق راهپله مدور و
مارپیچی میتوانید به فضای طبقه دوم گنبد برسید که دارای ایوانهائی رو به
بیرون بوده و هر یک دارای سقفی بسیار زیبا و تزئین شده هستند که در نوع
خود شاهکاری از هنر و زیبائی محسوب میشوند.
تربت خانه
تربتخانه یکی از بخشهای الحاقی گنبد محسوب میشود و در واقع این قسمت در
نقشه نخستین گنبد وجود نداشته و بعدها ساخته شد. تربتخانه در ضلع جنوبی
گنبد قرار گرفته و موقعیت آن به گونهای است که در پشت ورودی سردابه و
دقیقا بر بالای فضای زیرزمینی آن قرار دارد. در حقیقت کاربری اصلی
تربتخانه، مسجدی کوچک جهت برپائی مراسم مذهبی بوده و وجه تسمیه آن نیز
استفاده از تربت کربلا برای ساخت آن بوده که این تصمیم پس از عدم موفقیت
سلطان برای اختصاص این بنا به مقبره امام حسین، وی بخشی از تربت کربلا را
به نیت تبرک به این محل آورده و در ساخت بنا از آن استفاده کرده است. دقیقا
در بدو ورود به تربتخانه، محرابی بسیار زیبا دیده میشود که به تازگی
مرمت شده است. در یکی از فرورفتگیهای دیواره شمالی تربتخانه نیز برشی در
پی ساختمان زده شده که نشاندهنده عمق کم پی بنا است که در حدود یک متر است
و نشان از محاسبه دقیق و هنر معماران این بنا دارد.
در داخل محوطه تربتخانه دو سنگ کتیبهدار
تاریخی وجود دارد که یکی از آنها سنگ قبری از جنس مرمر است که در
کاوشهای باستانشناسی به دست آمده و به اندازهای شفاف و بدون رگه است که
علیرغم ضخامت ۲۰ سانتیمتری آن اگر در پشت سنگ، کبریت یا چراغی روشن کنید،
به راحتی از این سمت، نور را مشاهده خواهید کرد. کتیبه دوم نیز مربوط به
دوره صفوی است که نشان میدهد سفیری از هند در زمان شاهعباس به این منطقه
سفر کرده و با دیدن شکوه گنبد و ویرانی آن دچار تاثر شده و کتیبهای به
یادگار باقی میگذارد. متن این کتیبه سنگی بسیار جالب است:
دیـدم جغدی نشـستـه در صـبح پـگــــاه
بــر کــنگــره مـقـبـره شــروان شـــــاه
فریــاد کـنـان ز روی عـبرت میگفت
کو آن همه حشمت و کجا آن همه جـاه
به تاریخ ۱۰۱۲ که نزد شاه اقلیمگیر شاهعباس از هند به رسالت آمده بود،
اینجا رسید قایله و راقمه محمد معصوم الترمذی اباً و السبزواری اما و
البکری موطناً و النامی تخلصاً
البته این آقای محمد معصوم، دارای ذوق هنری زیادی بوده و از این شخص
کتیبهای دیگر نیز به یادگار مانده است که در حین رسیدن به اصفهان در آن
شهر حجاری کرده است این کتیبه بر روی یک سنگ در مسجد علی اصفهان موجود است:
در حینکه از هند به رسالت نزد شاه عالم پناه فلک بارگاه شاهعباس آمده بود
از ایروان در سنه ۱۰۱۳ مرخص شده بود به اینجا رسید این چند بیت از خمسه که
در راه باتمام رسیده بود ثبت نمود قایله و راقمه محمد معصوم الحسینی النامی
خانقاه چلپی اوغلی ، مقبره نواده مولانا
شاید کمتر کسی را در ایران بتوان پیدا کرد که نام و آوازه مولوی، شاعر و
عارف مشهور ایرانی را نشنیده باشد و غزلیات شمس و اشعار مثنوی معنوی را زیر
لب زمزمه نکرده باشد. همانطور که میدانیم مقبره این شاعر پرآوازه ایران
در شهر قونیه در ترکیه امروزی قرار دارد ولی کمتر کسی اطلاع دارد که مقبره
نوه مولانا در شهر سلطانیه و در نزدیکی گنبد مشهور تاریخی آن ساخته شده
است.
سلطان محمد در زمان پادشاهیش در شهر
سلطانیه فرمان داد تا هر یک از بزرگان و درباریان برای آبادانی و رونق این
شهر، بناهایی را در قالب محلات مشخصی که با نام بانی محل شناخته میشد،
بسازند و از این طریق هم نام خود را ماندگار ساخته و هم در آبادانی این شهر
و پایتخت تازه تاسیس بکوشند.
یکی از این افراد که ساختمانهای زیادی در سلطانیه ایجاد کرد چلبی اوغلو
بود که ساختمانهای متعددی در شهر سلطانیه به همت و هزینه وی ساخته شد و
امروزه تنها اثر باقیمانده از آنها همین خانقاه و آرامگاه است که در فاصله
حدود یک کیلومتری غرب گنبد سلطانیه و در امتداد جاده اصلی قیدار خودنمائی
میکند.
بر پایه متون تاریخی پس از حمله تیمور لنگ و خرابیهای ایجاد شده توسط
میران شاه پسر وی در شهر سلطانیه، تنها همین مجموعه مقبره چلبی اوغلو و
ساختمان خانقاه از محله چلپی به جای ماند. مقبره مزبور که در قرن هشتم
ساخته شده، شامل بنای هشت ضلعی با یک گنبد یک پوش است. ارتفاع مقبره چلبی
اوغلو ۱۶ متر و ارتفاع گنبد آن ۶ متر است. که پایههای آن از سه ردیف سنگ
سبز تراشخورده تشکیل یافته و بقیه بنا با آجرهای ظریف و با دقت و ذوق
فراوان ساخته شده است. تزئینات نمای خارجی عبارت است از طاقنماهای ظریف و
زیبا با طاق نوک تیز در اضلاع هفت گانه که در ضلع شمالی یا هشتم مقبره این
طاقنما گودتر و به سبک سردر رفیع و بسیار جالبی تبدیل شده است.
در این مجموعه هم بر اساس سبک آرامگاهسازی دوره مغول و دقیقا مانند گنبد
سلطانیه، یک سردابه وجود دارد که طی کاوشهای باستانشناسی کشف شده و این
سردابه دارای سه قسمت بیرونی و میانی و درونی است که مقبره نواده مولوی در
قسمت درونی سردابه قرار گرفته است. در ساختمان این خانقاه تعداد زیادی اتاق
جهت استراحت و اسکان دراویش و همچنین سالنی بزرگ و سنگی برای انجام رقص
سماع وجود دارد که در فضای بالای اتاق ایوانهایی مشرف به سالن تعبیه شده
که نوازندگان در آنها نشسته و با دف زدن نواختن سازهای خود، دراویش را در
رقص سماع همراهی میکردند. در وسط خانقاه نیز حیاط نسبتا بزرگی قرار دارد
که مجموعه آرامگاه و اتاق مقبره در انتهای این حیاط قرار داشته و دسترسی به
آن پس از عبور از یک راهرو امکانپذیر است.
چشمه شاه بلاغی
یکی دیگر از دیدنیهای طبیعی منطقه سلطانیه چشمهای بسیار زیبا و محوطه
سرسبز و دیدنی آن است که به محموعه شاه بلاغی شهرت دارد. این چشمه در جاده
سلطانیه به قیدار و در روستایی با همین نام قرار دارد و آب آن بسیار زلال و
شیرین بوده و در آبگیری زیبا جمع شده و تشکیل دریاچه ای کوچک میدهد. این
دریاچه کوچک که در آن تعداد زیادی ماهی در جست و خیز هستند دارای امکانات
رفاهی – تفریحی نسبتا مناسب و قابل قبولی است که از آن جمله میتوان به
امکان اطراق و کمپینگ، سرویسهای بهداشتی و امکان قایق سواری بر روی دریاچه
اشاره کرد . بازدید از این چشمه و ساعتی استراحت در خنکای با صفای آن
میتواند حسن ختامی برای بازدید شما از پایتخت هفتصد ساله ایران و
دیدنیهای پر شمار آن باشد.
دیدنی های سلطانیه
معبد اژدها
در نزدیکی شهر سلطانیه روستائی با نام ویر قرار دارد که در آن یکی از منحصر
به فرد ترین آثار معماری ایران قرار دارد . در ارتفاعات مشرف به این روستا
معبدی از عصر ایلخانان مغول باقی مانده که در آن دو نقش بزرگ اژدها طراحی
شده است و از این منظر دارای نمونه مشابه نیست . داستان کشف این معبد در
نوع خود بسیار جالب توجه است. زمانی که مرحوم دکتر سعید گنجوی که از باستان
شناسان به نام و شهیر ایرانی است در دهه چهل خورشیدی بر روی گنبد سلطانیه
مطالعه و حفاری می کردند ، برای نخستین بار با سنگ های سبزرنگی از جنس توف
روبه رو شدند که نمونه آن در شهر سلطانیه وجود نداشت . برج باروها و بخش
های دیگری از سازه های شهر با این سنگ ها ساخته شده بود و دکتر گنجوی در پی
یافتن معدن این سنگ ، کوه ها و روستاهای اطراف را بررسی نموده و در این
منطقه گمانه ای آزمایشی می زنند که در کمال ناباوری نخستین نقش اژدها از
زیر زمین خارج شده و پس از آن با ادامه جفاری تمامی مجموعه آزاد می شود.
معدن این سنگ های توف سبز رنگ در روستای ویر بوده و امروزه نیز برای مرمت
بنا از همین معدن استفاده می شود.
معبد اژدها در۱۰ کیلومتری سمت جنوب شرقی سلطانیه ودرنزدیکی روستای ویربر فراز ارتفاعات مشرف به روستا قراردارد.
بهترین زمان بازدید از این معبد ، فل تابستان است زیرا در سایر فصول به
دلیل بارندگی و سردسیر بودن منطقه ، رفتن به ارتفاعات کار دشواری محسوب می
شود . البته باید اشاره کنیم که تا روستای ویر جاده اسفالته وجود دارد و از
روستا تا محل معبد نیز جاده ای خاکی است که می توان آن را طی ده دقیه
پیمود . اگر هم اهل کوهنوردی هستید زمان کافی در اختیار دارید به شما توصیه
می کنیم خودرو خود را در روستا پارک کرده و پیاده به سمت معبد حرکت کنید .
در این مسیر چشم اندازهای بسیار زیبایی از دشت و چمن سلطانیه و همچنین کوه
ها مشرف به آن در برابر شما قرار خواهد گرفت که مشابه آن را در کمتر نقطه
ای از استان زنجان خواهید یافت.
مجموعه ملا حسن کاشی تنها بنای ایران با گنبدی سه لایه
یکی دیگر از دیدنی های شهر سلطانیه مجموعه مقبره باغ ملاحسن کاشی است که در
سه کیلومتری گنبد سلطانیه قرار دارد. این مجموعه در دوره مغول ساخته شده و
بعدها در طول تاریخ خود بارها مورد مرمت قرار گرفته که به جز مرمت های
علمی سال های اخیر، اصلی ترین مرمت انجام شده در دوره صفویه و آخرین آنها
در زمان فتحعلی شاه قاجار صورت گرفته است .
این مجموعه در گذشته یک باغ مقبره بزرگ بوده که امروزه اثری از درختان در
آن دیده نمی شود و بنائی منفرد در میانه دیواره های آن محصور است . برای
ورود به مجموعه باید از دروازه و اتاقک های مربوط به آن گذر کنید که همگی
قدیمی و متعلق به قرن هشتم هجری هستند ولی خود مقبره به دوره صفویه تعلق
داشته و در این زمان مرمت اساس شده است و نشانی از آثار دوره اولجایتو در
آن دیده نمی شود.
ساختمان مقبره ملا حسن به شکل هشت ضلعی است که چهار ضلع بزرگ آن به طول ۳۰/۸ متر وچهارضلع کوچک آن به طول ۷۵/۵ متر هستند.
در راهروهای مسقف بیرونی آرامگاه دو راه پله ساخته شده که از طریق آن می
توانید به سقف آرامگاه بروید. از فضای بالای این تراسها میتوان مناظر زیبای
دشت سرسبز سلطانیه را به خوبی مشاهده کرد ، قسمت داخلی اتاق مقبره به شکل
مربع وبا اضلاع تقریبا ً ۶ متر است ویک طاقچه مستطیل شکل در هر طرف دودرگاه
ورودی به چشم می خورد که یکی از آنها به تازگی مرمت شده است. ورود به قسمت
داخلی مقبره از طریق دو درب ورودی امکان پذیر می باشد.
یکی از ویژگی های منحصر به فرد این مجموعه وجود گنبد سه لایه آن است. در
تمامی گنبد هایی که در ایران وجود دارد ، بنای گنبد دارای یک یا دو پوسته
است اما گنبد مجموعه ملا حسن کاشی دارای سه پوسته و لایه است که هر یک بر
روی دیگری ساخته شده و در بین دو گنبد نیز در حدود نیم متر فاصله وجود
دارد.
سردابه
ورودی سردابه در ایوان جنوبی (تربت خانه) قرار دارد و با تعبیه ۹ پله به
پهنای ۲۵۰ سانتی متر به محوطه سردابه می رسد . در وسط این فضا محل قبر و در
طرفین آن دو فضای کوچک جهت استقرار نگهبانان و جلوگیری از ورود ارواح
خبیثه تعبیه شده است. این روش تدفینی خاص ریشه در فرهنگ مغولان دارد و در
این سنت تدفینی، فضاهای زیر زمینی در محل مورد نظر احداث شده و سپس جسد را
به همراه ملزومات همراه وی در محل قرار داده و آن را مسدود میکردند. بر
اساس مستندات تاریخی، جسد الجایتو با تشریفات فراوان و به همراه اشیا و
آثار بسیاری در این سردابه قرار گرفت ولی متاسفانه در طول تاریخ این محل
توسط سارقین به یغما رفته و از آن آثار چیزی به دست نیامد.
مسجد علامه
در کنار گنبد سلطانیه مسجدی قدیمی و تاریخی قرار دارد که البته قدمت آن
بسیار کمتر از گنبد بوده و در دوره قاجار ساخته شده است. این بنای تاریخی
که هنوز توسط اهالی شهر برای مناسبت های خاص مانند روزهای تاسوعا، عاشورا و
اربعین استفاده میشود، دارای معماری خاص دوره قاجار بوده و از دیدنیهای
تاریخی منطقه محسوب میشود.
حمام سالار
در فاصله کمی از شمال گنبد بنائی عجیب دیده میشود که ممکن است افراد عادی
در نگاه نخست نتوانند کاربری آن را حدس بزنند. در این منطقه سطحی آجر پوش
دیده می شود که بر روی آن چندین گنبد کوچک و کم ارتفاع ساخته شده است. این
محل در واقع یک حمام تاریخی و باستانی است که به حمام سالار مشهور است و در
واقع دلیل زیرزمینی بودن آن را باید در طبیعت سرد منطقه جستجو نمود که
معماران آن تلاش کرده اند تا فضائی گرم را با کمترین مقدار اتلاف انرژی
داشته باشند. این حمام از آثار دوره قاجار بوده و تمامی اجزای یک حمام
سنتی ایرانی از قبیل گرمخانه، میان در؛ سربینه، تون و خزینه را دارا است که
البته امروزه تغییر کاربری داده و به رستورانی سنتی تبدیل شده است که به
بازدید کنندگان این مجموعه امکان تجربه خوردن چای یا غذای مورد نظر خود را
در فضایی باستانی میدهد. این حمام در سال ۱۲۹۳ و توسط فردی به نام سیف
علی خان کلانتری ساخته شده است.
قبرستان سلطنتی
در ضلع جنوب غربی دژ و در فضای پشت تربت خانه ، یکی دیگر از دیدنیهای دژ
وجود دارد که کمتر گردشگری از آن خبر دارد، در این منطقه قبرستان سلطنتی
اولجایتو قرار گرفته که در آن نزدیکان پادشاه و بر اساس متون تاریخی خواهر
وی دفن شدهاند. در حقیقت این قبرستان سلطنتی شباهتی به قبرستانهای رایج
نداشته و بیشتر شبیه به عمارتی کامل با اتاقهایی با طاق قوس دار است که در
زیر زمین احداث شده بود و در حفاری های باستان شناسی از زیر خاک بیرون
آمده و در معرض دید گردشگران قرار دارد.
تپه نور
تپه نور یک تپه باستانی و تاریخی در یک و نیم کیلومتری جنوب شرقی گنبد
سلطانیه است که طی حفاری های باستان شناسی در آن لایه های مختلف سکونتی از
دوران معاصر تا دوران پیش از تاریخ به دست آمده و به گفته باستان شناسان،
قدیمی ترین استقرار در این منطقه در هزاره پنجم پیش از میلاد بوده و پس از
آن همواره این محل مورد توجه انسان ها قرار داشته و آباد بوده است. مهمترین
بخش این تپه آثار باقی مانده از دوران ایلخانان و بناهای عصر اولجایتو
است.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری-تحلیلی گردش، تاریخ انتشار 15 اسفند 1395، کد مطلب:1242 : www.gardesh.ir