پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 17
کد خبر: ۱۳۹۵۵۸
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۵۳
بومی کردن رشته های علمی به معنای انحصار علوم و محدود کردن تحقیقات علمی نیست چون علوم و علم آموزی قابل حصر نبوده و دارای ابعاد جهانی و فرا مرزی است.تفکربومی کردن کردن علوم انسانی در حقیقت به معنای دمیدن روح معنویت،تحصیل و تعلیم نیّت‌مندانه و در مسیر عبودیت الهی به پیکره‌ی نظام آموزش عالی کشور و بویژه به علوم انسانی است. این تفکر و ایده؛ بر نشاط،اجتهاد،جدیت،نظام‌سازی و نظریه‌پردازی علمی – و به ویژه با صبغه‌ی اسلامی- در راستای کسب رضایت الهی و پاسخگویی به احتیاجات مادی و معنوی،دینی،انقلابی و ملی کشور و آحاد آن و نفی آفت‌های پیشینی و غرب محورانه و استعماری این بخش از علوم تأکید خاص می‌ورزد.
شعار سال : 

**تعریف شما از علوم انسانی بومی چیست؟

از نظر اینجانب بومی کردن رشته های علمی به معنای انحصار علوم و محدود کردن تحقیقات علمی نیست چون علوم و علم آموزی قابل حصر نبوده و دارای ابعاد جهانی و فرا مرزی است.تفکربومی کردن کردن علوم انسانی در حقیقت به معنای دمیدن روح معنویت،تحصیل و تعلیم نیّت‌مندانه و در مسیر عبودیت الهی به پیکره‌ی نظام آموزش عالی کشور و بویژه به علوم انسانی است. این تفکر و ایده؛ بر نشاط،اجتهاد،جدیت،نظام‌سازی و نظریه‌پردازی علمی – و به ویژه با صبغه‌ی اسلامی- در راستای کسب رضایت الهی و پاسخگویی به احتیاجات مادی و معنوی،دینی،انقلابی و ملی کشور و آحاد آن و نفی آفت‌های پیشینی و غرب محورانه و استعماری این بخش از علوم تأکید خاص می‌ورزد.

به نظر بنده بهتر است بجای لفظ بومی کردن علوم و از جمله علوم انسانی،از واژه روایی «علم نافع» سخن به میان بیاوریم و هدف جامعه علمی کشور را حرکت در مسیر تحقق علم نافع عنوان نماییم.در توضیح بیشتر باید افزود که پیامبر مکرم اسلام (ص) نیز همانند سایر معصومین،به وفور از علم نافع سخن رانده است همچنانکه می فرمود: «خیر العلم ما نفع» یعنی بهترین علم آن است که فایده بخش باشد ، از زید ابن ارقم نقل شده است که پـیـامـبـر خـدا(ص) همواره اظهار می داشت: «اللهم انی اعوذبک من علم لا ینفع و من قلب لا یخشع و من نفس لا تشبع و من دعوة لا یستجاب لها ،یعنی؛ بار خدایا! به تو پناه مى برم از دانشى که سود نبخشد و از دلى که خاشع نباشد و از نفسى که سیر نشود و از دعایى که پذیرفته نگردد».


در همین راستا از امام علی (ع) روایت شده است: «لا خیر فی علم لا ینفع »هیچ خیری در علم غیر سودمند نیست.در نهج البلاغه و بسیاری از روایات اسلامی،چنین علم منطبق با معروف اسلامی،با صفت «علم نافع » مورد تنویر و تبیین واقع شده و از صفات متقین به شمار آمده است.در همین راستا نگارنده در نوشتارهای دیگری با هدف ترسیم الگویی اسلامی برای تبیین علم نافع که با وصف «نافع» و «خیر» در روایات اسلامی ذکر شده،مقالاتی به رشته تحریر در آورده است و سعی نموده است با انجام چنین پژوهش هایی نوعی مهندسی و الگوسازی برای اکتساب و آموزش و تعلّم و تعلیم دانش در جامعه اسلامی عرضه نماید و بدیهی است چنین الگویی شامل محاسن علوم انسانی اسلامی و بومی نیز می ­گردد.

بر همین مبنا می­توان تصریح نمود که تحقق علم نافع،راهبردی بنیادین در اصلاح و اعتلای علمی کشور خواهد بود و علم پژوهی متعالی آن هم در کلیه عرصه ها- و اعم از حوزه علوم انسانی و غیر انسانی- ،منوط و مبتنی بر تحصیل علم نافع است.

اینجانب در تحقیقات خود و با توجه به تصریح روایات،برای علم نافع،معانی و ویژگی های زیر را استخراج نموده ام:

1. به معنای خیر

2. مترادف با احسن(نیکوترین و بهترین)

3. مترادف با صالح ویا ناظر به اصلاح

4. به معنای مطابق و هماهنگ با فطرت

5. به معنای علم قلبی وفرا حسی (و شهودی)

6. به معنای علمی کاربردی

7. به معنای علمی غالب بر هواهای نفسانی

8. به معنای عقلانی و مطابق با عقلانیّت

همچنین برخی از ویژگی های علم نافع همانند موارد زیر با استناد به روایات،تشریح گردید:

1. علم نافع در مسیر عبودیت الهی و احیای دین

2. علم نافع و تعلیم آن؛از برترین معروف های اسلامی و اسباب آن

3. اتصاف به علم نافع از صفات متقین

4. امتزاج علم نافع با حلم و بردباری

5. علم نافع؛علمی در جهت صلاح و مصالح دینی ودنیایی

**از سویی در روایات اسلامی برخی از صفات ممدوح و پسندیده نیز چه برای عالمان و چه برای دانش پژوهان،اینگونه ذکر گردیده است :

1.حرص ورزی در تعلّم ودانش پژوهی

2. برخورداری از نرم خویی و ملایمت در تعلیم و تعلم

3. ضرورت تفهم،تدبّر و تأمل ورزی در علم آموزی

4. ضرورت کتابت و ثبت نوشته ها در علم آموزی

5. ضرورت سختکوشی و تحمل سختی و مشقت و ذلّت در علم آموزی

همچنین بر حسب شواهد روایی برخی صفات مذموم در علم آموزی عبارتند از: ریا کاری،شهرت طلبی،دنیا طلبی،فریبکاری، ارتزاق ناروا ( استئکال) از علم،کتمان علم نافع در آموزش می باشد که می توان آنها را از جمله منکرات و منهیات در حوزه تعلیم و تعلم و فراگیری دانش به حساب آورد. آنچه مسلم است تبیین روایی ویژگی­های پیش گفته علم نافع،مبیّن اصول و راهبردهای علم پژوهی متعالی است و تحقق علم نافع بر این اساس،به مثابه راهبردی بنیادین در اصلاح و اعتلای علمی کشور چه در حوزه علوم انسانی و غیر آن خواهد بود.

**آیا امکان حرکت به سمت علوم انسانی بومی در شرایط فعلی وجود دارد؟

با توجه به ترجیح کاربری علم نافع به جای علم بومی،بنده معتقد هستم که با ظهور انقلاب کبیر اسلامی در ایران،زمینه شکوفایی علمی کشور و تلاش در جهت حرکت به سمت تحقق علم نافع شروع شده است و دستاوردهای عظیم علمی کشور در حیطه کلیه علوم و از جمله علوم انسانی حاکی از این امر است و بدیهی است این پیشرفت های علمی کافی و متناسب با اهداف عالی انقلاب اسلامی نیست و نیاز به تلاش های مضاعف است.باید اذعان نمود که پیروزی انقلاب اسلامی از کم‌نظیرترین حرکت‌ها در طول تاریخ معاصر است.بزرگترین دستاورد این جنبش اسلامی، تلاش در جهت حاکمیت بخشی به اسلام و تحقق حیات طیبه‌ اسلامی در سطح جامعه بوده است.امام خمینی(ره)- به عنوان معمار و نظریه‌پرداز بزرگ این انقلاب- بر این باور بود که: «حکومت نشان دهنده‌ی جنبه‌ی عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است...و هدف اساسی این است که ما چگونه می‌خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات جواب داشته باشیم و همه‌ی ترس استکبار از همین مسأله است که فقه و اجتهاد جنبه‌ی عینی و عملی پیدا کند.»

بدیهی است که حوزه‌های علمیه و دانشگاهها تواناترین ابزارها و استوانه‌هایی هستند که با اتکاء به آن‌ها می‌توان فقه و اجتهاد اسلامی را جنبه‌ی عینی و عملی بخشید.امام خمینی(ره) نیز از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،با عنایت به نقش تعیین کننده‌ی دانشگاه‌ها در سرنوشت کشور،شکل‌گیری و فعالیت‌ نهاد آموزش عالی را، از بدو تأسیس به نظاره نشسته و بر ابعاد اثرگذاری دانشگاه در مقدرات کشور وقوف کامل داشته‌اند.ایشان؛دانشگاه پیراسته از آثار منفی و آراسته به استقلال،خودکفایی،آزادگی و دیانت را دانشگاه اسلامی و ملی خوانده و نقطه‌ی مقابل چنین دانشگاهی را نیز«دانشگاه استعماری» نامیده‌اند.

**برای حرکت در جهت تولید علوم انسانی بومی، چه نیازهایی وجود دارد؟

به نظر بنده باید به دنبال تحقق علم نافع رفت که ویژگی ها و شرایط چنین علمی را قبلاً یاد آور شدم.افزون بر این در راستای نافع کردن علوم و دانشگاه‌ها وحرکت در جهت تحقق علوم انسانی نافع و ناظر به موضوعات بومی موانعی وجود دارد. که برخی از آن‌ها ذیلاً تشریح می‌شود:

1. تبیین دقیق مفهوم «علوم انسانی بومی» به گونه‌ای که زمینه‌ی گسترش و ترویج قرائت‌های ناصواب در این زمینه برطرف شود.

2. تلاش در جهت استاندارد سازی دانشگاه ها با رفع مشکلاتی مانند:

- تعدد مراکز تصمیم‌گیری در دانشگاه‌ها

- غلبه‌ی کمیت بر کیفیت

- تدریس محوری به جای پژوهش محوری

- غالب بودن عرضه محوری تا تقاضا محوری در انجام پژوهش‌ها

- ضعف در ارائه‌ علوم انسانی و عدم توجه کافی به این علوم در کشور

- بیکاری وافر دانش آموختگان دانشگاهی بخصوص در رشته های علوم انسانی

- ضعف تناسب ایجاد رشته‌های تحصیلی با وضعیت بازار کار و نیازمندیهای کشور

- ضعف ارتباطات و تعاملات دانشگاه با محیط های داخلی و خارجی فرا دانشگاهی و عدم کاربری درست و بهینه نتایج عملکرد نظام آموزش عالی کشور بویژه در رشته های علوم انسانی

- کمی بودجه‌های تحصیلی به نهاد آموزش عالی کشور و فعالیت‌های علمی

- وجود مدرک محوری و مدرک‌گرایی

- غلبه‌ی آموزش وضعف مفرط پرورش در نظام آموزشی کشور و ضرورت توجه به تهذیب نفس و خودسازی معنوی در فضا و نهاد های علمی کشور

- ضعف ارتباط علمی اساتید و دانشجویان با عرصه‌های علمی فراکشوری و بین‌المللی

همچنین ضروری است به مسایل زیر پرداخته شود:

3. حفظ و ارتقای کیفیت مراکز آموزش عالی و دانشگاه‌ها

4. رفع ضعف‌های موجود در کادرسازی و تربیت اساتید مولد و متعهد و استفاده از اساتید و مدیران کارآمد،‌مهذّب، عالم، متعهد و دارای استقلال فکری و ...و نهادینه نمودن تشکیلات لازم جهت ارتباطات علمی و هم‌اندیشی مستمر این گونه اساتید و سامان‌بخشی به این تعاملات بویژه در علوم انسانی. ضمن اینکه جشنواره فارابی می تواند محمل خوبی برای این هدف باشد.

5. تدوین و تبویب متون مناسب درسی و غنا بخشی به این متون و پیراستگی محتوای آن از القائات استعماری و سکولاریستی و الحادی.

6. راه‌اندازی جنبش «تولید نرم افزار علمی و دینی» و نظریه‌پردازی در کلیه‌ی علوم و معارف دانشگاهی و عنایت به نهادینه نمودن خلاقیت علمی و تفکر بالنده‌ی دینی و مناظرات آزادانه‌ی علمی.

5. تقویت شأن و ارتقای مرتبه‌ی نازل فعلی علوم انسانی و تلاش در جهت تلفیق این علوم با سایر علوم و راه‌اندازی علوم بین رشته‌ای در این مسیر.

6. ایجاد وحدت رویه و استمرار در اجرای برنامه ریزی های میان مدت و بلند مدت نظام آموزش و پژوهش عالی کشور.

7. استقلال و عدم وابستگی فکری به قدرت‌های استعمارگر وحرکت در جهت خودکفایی، خوداتکایی و حمایت مادی و معنوی از اختراع و ابتکار.

8. اهمیت دادن به علم و تخصص در رشته‌های مورد نیاز کشور و اتکا به منابع داخلی.

9. توجه جدی به حفظ روحیه و آگاهی سیاسی و انقلابی، در عین پرهیز از اختلافات و تشنجات سیاسی وجناحی در محیط های علمی و فراهم ساختن محیط آرام و آزاد برای تحصیل علم و تحقیقات علمی.

10- وحدت حوزه و دانشگاه و ارتباط مستمر و تنگاتنگ دانشگاهیان و روحانیان.

11- کسب ویژگی‌های لازم توسط دانشجویان از جمله تعهد در یادگیری صحیح علم و اخلاق، خودباوری، سعی وجدیت در رشد همه جانبه‌ی علمی، دلسوزی و اصلاح‌طلبی، حفظ نظم و انضباط، تلاش در جهت کسب معرفت صحیح دینی، حمایت از انقلاب و اسلام، داشتن نشاط سیاسی و علمی.

12- ایجاد و تقویت تشکل‌های سالم علمی و فرهنگی دانشجویی در جهت ترویج فرهنگ اسلامی.

**ضرورت تولید علومی انسانی بومی در چیست؟

مبانی پیشرفت و ارتقاء هر کشوری در نظام آموزش عالی آن نهفته است و به اعتقاد بسیاری، علوم انسانی در شاکله این نظام، دارای نقش محوری است،لذا همگان بر این باورند که تقویت این علوم و ارتقاءبخشی به جایگاه آن، نقش بسیار اساسی در رشد و نمو و تعالی نظام آموزشی ایران اسلامی خواهد داشت. بدون هیچ تردیدی می توان علوم انسانی را به عنوان مادر و خاستگاه سایر علوم محسوب نمود.و چه بسیار از متفکرین بزرگ عالم؛اعم از پیشینیان و پسینیان،اندیشه ورزی خود را با علوم انسانی شروع وادامه داده­اند و اساساً در گذشته خندق موجود میان علوم انسانی و علوم تجربی ویا میان علم و دین_ در دنیای غرب _ ،وجود نداشته است،تاریخ به خوبی گواهی می دهد که بسیاری از دانشمندان مسلمان در قرون اولیه طلایی صدر اسلام، همانند فارابی،ابن سینا،خواجه نصیر،عالمان همزمان علوم انسانی و علوم تجربی بوده و مهمتر از آن ، در اساس متأله بوده اند و منظر اصلی تفکر و تأمل علمی آنها دینی بوده است.از سویی خاستگاه ومحل زایش علوم انسانی؛ در« ادیان الهی» و«فرهنگ» به معنای عام نهفته است.

متأسفانه، تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در نظام‌های حکومتی پیشین، شکل‌گیری نظام آموزشی کشور – و به ویژه نهاد آموزش عالی – بیشتر در راستای پیاده شدن استعمار جدید در این سرزمین و با هدف ایجاد وابستگی فکری و فرهنگی به بیگانگان- بخصوص در میان نخبگان و فرهیختگان – بوده است. لذا با وجود گذشت سالیان متمادی از عمر دانشگاه‌ها، حرکتی مستمر و پایا در جهت خودکفایی صورت نگرفت و کشور روز به روز به بیگانگان و استعمارگران وابسته و وابسته‌تر شده بود و از رشد نیروهای سالم، کارآمد و کادر علمی مستقل و خودکفا در دانشگاه‌ها نیز ممانعت به عمل می‌آمد و در عین حال، نیروهای متعهد و توانمند تربیت شده در این میان نیز،کمتر مجال مناسبی برای ارائه‌ تخصص خویش در جهت خدمت به منافع کشور می‌یافتند.

بدیهی است با توجه به اینکه مبادی فکری و ارزشی و فرهنگی هر کشوری بیش از سایر علوم،در علوم انسانی نهفته است؛ این علوم در کشورمان،دستخوش آفات بیشتری بوده است و متأسفانه جامعه‌ اسلامی،دانشگاهی و حوزوی، امروزه به رغم گذشت بیش از سی و دو سال از انقلاب اسلامی از وضعیت مطلوبی در زمینه‌ی تولید علم و حل مشکلات جامعه در پرتو آن برخوردار نیست و بویژه در علوم انسانی؛کشور در مقابل سیل ترجمه و هجوم رسانه‌ای و نظریه‌ای غرب در کلیه‌ی زمینه‌ها قرار دارد. در راستای نظام سازی و جامعه‌پردازی اسلامی،تنها راه پیش پای ما، ارتقای کمیت و کیفیت در تولید فکر و علم در حوزه و دانشگاه است و تا وقتی که «تولید» بر ترجمه و تکرار و نیز «اجتهاد» بر تقلید فزونی نیابد، سیر جوامع اسلامی همچنان قهقهرایی خواهد ماند و امت اسلام و ملت ایران علی‌رغم همه‌ فداکاریها در صحنه‌ی تمدن، فرودست خواهد بود.

البته معضلات فقط در حیطه علوم انسانی نیست به عنوان مثال یکی از معضلات سایر علوم؛ رشد ناموزون رشته های علمی در کشور است.آمارها همه حاکی از آن است که عمده تحقیقات علمی بین‌المللی ایران در دو تک رشته شیمی و فیزیک است،به گونه‌ای که هم اکنون به جز چند دانشگاه اصلی، بقیه‌ی مراکز آموزش عالی، پژوهش‌های خود را عمدتاً در رشته ی شیمی متمرکز کرده‌اند که تقریباً حدود 35 درصد تولیدات علمی سالانه کشور را تشکیل می‌دهد؛در نتیجه بسیاری از این مراکز جامعیت لازم و در خور نام دانشگاه را ندارند.بدین ترتیب در حوزه‌ی علوم غیرانسانی نیز شاهد عدم تعادل و چنین نامعادله‌ای در پرداختن به رشته‌های مختلف هستیم.

**نقش دستگاه‌های سیاست‌گذار و حامی در توسعه علوم انسانی بومی چیست؟

نقش دستگاه‌های سیاست‌گذار و حامی در این راستا بسیار اثر گذار است به عنوان نمونه برخورداری این دستگاه ها از یک راهبرد مشخص و وجود هماهنگی و همکاری میان آنها بسیار اهمیت دارد متأسفانه در کشور ما ضعف های راهبردی،وجود ضعف در استمرار برنامه ها، و عدم همکاری لازم نهادها در تحقق نقشه علمی کشور و مهندسی آن به چشم می خورد و تعدد نهادهای تصمیم گیری و عدم عملی شدن یک سند فراگیر راهبردی در توسعه علمی کشور و به تبع آن در علوم انسانی، مشکلاتی را پدید آورده است و امید است با اجرای قدرتمند، سریع و هماهنگ­تر سند راهبردی و نقشه جامع جدید علمی کشور، این مشکلات کمتر شود و علوم انسانی نیز از این دستاورد منتفع گردد.

**نقش اساتید و اصولاً فرآیند آموزش در توسعه علوم انسانی بومی چیست؟

به نظر می رسدکه در کشور ما، علوم انسانی در ارکان شش گانه و اصلی دانشگاه یعنی: استاد،دانشجو، نظام آموزشی،امکانات علمی،متون علمی و فضای دانشگاه دچار نابسامانی هایی است و میان رفع این معضلات و ارتقاء علوم انسانی رابطه دو سویه و متعاملی برقرار است یعنی بطور حتم، نافع کردن علوم در دانشگاه ها و ارکان شش گانه مایه ارتقاء علوم انسانی خواهد بود.در این میان بسیار واضح است که نقش اساتید و ارتقاء آنها، نقش ویژه­ای است.این نیز کاملاً مبرهن است که دانشگاه – اعم از معلم و متعلّم- به عنوان بخش اساسی از قوه‌ عاقله‌ اداره و مدیریت جامعه‌ اسلامی،می‌بایستی با علم نافع آشنا بوده و با شریعت اسلامی مؤانست و پیوندهای محکم داشته باشد.بدیهی است اگر حوزه و دانشگاه از اسلام بیگانه باشند و یا اسلامی بودن آن‌ها تنها جنبه‌ی ظاهری داشته باشد،انتظام درونی نظام اسلامی مختل شده و حکومت،‌کارایی لازم را در برخورد با معضلات داخلی و خارجی و عبور از پیچ و خم‌های اقتصادی،نظامی،اجتماعی و سیاسی نخواهد داشت.پس ضروری است که دانشگاه‌ها اعم از معلم و متعلم، همانند حوزه‌های علمیه، با سرچشمه‌ی زلال معارف اسلامی و علوم نافع آشنا بوده و در جهت حل معضلات جامعه‌ی اسلامی،مستمراً از آن سیراب شوند.

**وضعیت پژوهش در رشته علوم سیاسی که رشته تخصصی شماست،چگونه است؟

پژوهش در رشته علوم سیاسی در دهه اخیر رشد زاید الوصفی یافته است،از جمله تعداد مجلات علمی پژوهشی،رشته ها وگرایش های تحصیلی و انجمن های علمی مربوط به این رشته توسعه و ارتقای خوبی یافته است.هر چند که هنوز راه بسیار طولانی در این مسیر وجود دارد و به هیچ وجه نباید به وضعیت فعلی بسنده کرد و جای انجام تحقیقات اسلامی،بومی و ملی و نظریه پردازانه در این رشته بشدت احساس می شود و با قاطعیت می توان گفت که دروس و مبانی و منابع تدریس رشته علوم سیاسی و پژوهش های در حال انجام، نیاز به یک تحول و خانه تکانی بسیار جدی دارد و نسل جوان و دانش پژوه انقلابی دیروز و امروز،مسئولیت سنگینی در این راه دشوار دارند.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری خبر آنلاین، تاریخ انتشار:24 اسفند 1390  ، کدخبر:203802 ،www.khabaronline.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین