پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 17
کد خبر: ۱۳۹۷۱۸
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۹
بدون شك توجه به وضعيت فرهنگ اقتصادي و ارائة الگو براي ارتقاي آن بر اساس مباني اسلامي نقشي بي‌بديل در پيشرفت ايران اسلامي دارد.
شعار سال : بدون شك توجه به وضعيت فرهنگ اقتصادي و ارائة الگو براي ارتقاي آن بر اساس مباني اسلامي نقشي بي‌بديل در پيشرفت ايران اسلامي دارد.در اين تحقيق به‌منظور بررسي چگونگي ارتقاء فرهنگ اقتصادي جامعه در راستاي وضعيت مطلوب، اين فرضيه را مطرح مي‌كنيم كه تامل در آموزه‌هاي اسلامي و همچنين ميراث تمدني ايران اسلامي مي‌تواند ما را در شكل‌دهي به الگوي مطلوب فرهنگ‌سازي و تربيت اقتصادي امروز جامعه ياري دهد.براي بررسي اين فرضيه از روش كتابخانه اي به‌منظور بررسي اسناد استفاده شده و اطلاعات آن به روش توصيفي تحليل شده است. يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهد كه آثار تمدني در سه حوزة اصلي آثار حكما، متون اندرزنامه‌اي و شريعت‌نامه‌ها، مي‌توانند راهگشاي تدوين الگوي اسلامي-ايراني فرهنگ اقتصادي باشند.


**مقدمه:

آنچه از رفتارهاي افراد در جامعه انساني ظهور مي‌يابد، معلول بينش‌ها و نگرش‌هايي است كه نسبت به اداره و تنظيم رابطه انسان با خود، خداوند، ساير انسان‌ها و طبيعت دارند. اين بينش‌ها، كه شاكله‌هاي فردي يا جمعي افراد را شكل مي‌دهند، به نوعي مهم‌ترين عامل تعيين كننده در شكل‌گيري گرايش‌ها و رفتارهاي آنهاست. از اين‌رو، سياستگذاران همواره نسبت به چگونگي شكل‌گيري اين شاكله‌ها و امكان و ضرورت نقش‌آفريني فعّال در اين عرصه دغدغه داشته و احساس مسئوليت مي‌كنند. اما اين نقش‌آفريني مستلزم عنايت به اين مسئله است كه بدون وجود الگويي جامع، كه با ابزارهاي مختلف فرد و اجتماع با آن تربيت گردند، عملا تحقق يك شاكله عقلاني و تبلور آن در عملكرد اجتماعي و روزمره افراد در ابعاد اقتصادي، سياسي و فرهنگي را نمي‌توان جستجو كرد.

بخش وسيعي از رفتارها و تعاملات انساني در جوامع، در مورد چگونگي تمهيد شرايط مادي زندگي و حركت در مسير رشد و پيشرفت است. تهيه امكانات اوليه زندگي از جمله غذا، لباس، مسكن و نيز تأمين رفاه انساني فراتر از نيازمندي‌هاي اوليه، كه به‌صورت فردي يا به كمك روابط و تعاملات اجتماعي به‌دست مي‌آيد، در حيطة رفتارهاي اقتصادي تعريف مي‌گردد. نگرش‌ها، گرايش‌ها و رفتارهاي شكل‌دهندة به اين روابط و تعاملات اقتصادي در عرصة فردي و اجتماعي، به‌صورت خلاصه در قالب فرهنگ اقتصادي بيان مي‌شود. آنچه سياست‌گذاران اجتماعي و اقتصادي تحت عنوان فرهنگ كار، فرهنگ مصرف، فرهنگ پس‌انداز و سرمايه‌گذاري، فرهنگ مالياتي و فرهنگ بهره‌وري از آنها ياد مي‌كنند، از جمله عناويني است كه براي تبيين وضعيت موجود نگرش‌ها و رفتارهاي موجود در اين عرصه و تلاش براي برنامه‌ريزي و تغيير آنها به وضعيت مطلوب مطرح مي‌شود.

توجه به اهميت فرهنگ‌ اقتصادي و رفتارسازي مطلوب در حوزة اقتصاد، مقوله‌اي است كه در طول ساليان گذشته همواره مدنظر برنامه‌ريزان اقتصادي و اجتماعي كشورهاي پيشرفته ـ بر اساس ديدگاه آنها از الگوي مطلوب و مادي زندگي فردي و اجتماعي ـ قرار داشته و براي اجرايي نمودن آن سياست‌گذاري هدفمندي را در عرصه نظام آموزشي و فرهنگي تدارك ديده‌اند؛ چراكه جهان امروز دريافته است كه توجه به فرهنگ و تربيت افراد، نوعي سرمايه‌گذاري ملّي است. هر كشوري كه در اين راه تلاش بيشتري نمايد، بي‌شك از ثمرات آن در آينده برخوردار خواهد شدعباس127(معدن‌دارآرانی سرکارآرانی, 1388) عباس معدن‌دارآرانی محمدرضا سرکارآرانی آموزش و توسعه مباحث نوین در اقتصاد آموزش 1388 تهران نشر نی(ر.ك:معدن‌دارآراني و سركارآراني، 1388) بررسي نهادهاي سياست‌گذار و متولي فرهنگ در جوامع پيشرفته نيز نشان مي‌دهد كه همه آنها از نظام تربيتي و فرهنگ‌سازي توانمند و كارآمدي برخوردار هستند و نسبت به هرگونه ضعف در فهم مفاهيم و مهارت‌هاي مربوط به تصميم‌گيري و تحليل اقتصادي حساس بوده و برنامه‌هايي را براي مقابله با آن در مقاطع مختلف سني حتي از دوران كودكي و پيش از دبستان از طريق برنامه‌هاي رسمي و غيررسمي تدارك مي‌بينند 1983, p. 10) 1983, p. 10)

آن‌گونه كه در بررسي اجمالي مستندات اين قبيل برنامه‌ها، اهداف و محتواي آنها به‌دست مي‌آيد، هدف از اين آموزش‌ها، شكل‌گيري چارچوب و منطقي فكري از مفاهيم اقتصادي براي آحاد آن جامعه است، به گونه‌اي كه در عرصة مسائل اقتصادي شخصي و مسائل پيچيده‌تر از قبيل: سياست‌هاي اقتصادي كشور، بتوانند ادراك، قضاوت و رفتارهاي مستدل و عقلايي را در دنيايي پيچيده و متحول از خود نشان دهند. براي نمونه، يكي از پرسابقه‌ترين و معروف‌ترين اين برنامه‌ها (برنامه ملي عمومي تعليم و تربيت اقتصادي در ايالات متحده) هدف خود را تأمين محتواي شناختي و مهارتي لازم براي تربيت افرادي مي‌دانند كه به نيروي كاري بهره‌ور (Productive members of the work force)؛ شهرونداني مسئوليت‌پذير (Responsible citizens)؛ مصرف‌كنندگاني آگاه (Knowledgeable consumers)؛ سپرده‌گذاران و سرمايه‌گذاران مدبر (Prudent savers and investors)؛ افرادي تاثيرگذار در اقتصاد جهاني (Effective participants in a global economy) وتصميم‌گيراني شايسته در طول دوران زندگي (Competent decision makers throughout their lives) تبديل شوند Gilliard, 1995, p30)

در جامعة ما نيز مقام معظم رهبري، چند سالي است كه با طرح چندبارة موضوعات و مسائل اقتصادي، به‌عنوان شعار سال، در ديدار با اقشار مختلف، بر اهميت و ضرورت توجه به فرهنگ‌سازي صحيح اقتصادي در جامعه تأكيد نموده و حتي در برخي موارد، مصاديقي از آن مانند فرهنگ كار، فرهنگ مصرف، فرهنگ استفادة ‌بهينه از امكانات و منابع و فرهنگ بهره‌وري را مورد تأكيد قرار داده‌اند. با اين حال، وضعيت موجود در جامعة ما به گونه‌اي است كه افرادي كه وارد زندگي خانوادگي و عهده‌دار مسئوليت‌هاي اجتماعي مختلف مي‌شوند، به نحو نظام‌مند واجد فرهنگ اقتصادي مطلوب و يا حتي دانش موردنياز از مفاهيم و اصول اوليه اقتصادي نيستند.

فقدان درك صحيح و جامع از مفاهيم و رويكردهاي اقتصادي، آنجايي جلوه مي‌كند كه فرد لاجرم در زندگي اجتماعي در يك موقعيت با ويژگي‌هاي اقتصادي قرار مي‌گيرد و نياز به بروز رفتاري عقلايي و تصميمي عقلاني مبتني بر فرهنگ و ارزش‌هاي بومي و مقتضيات ملي خويش دارد. در اين مقام، نه يك دانش سازمان‌يافته و نهادينه‌شده از مفاهيم، نه يك چارچوبي براي تحليل شرايط پيرامون خود و نه يك فرهنگ حاكم اقتصادي، مبتني بر ارزش‌هاي جامعه و مصالح فردي ـ اجتماعي، هيچ‌يك وي را همراهي نمي‌كنند. نتيجة چنين ضعف و فقداني بر رشد اقتصادي و توسعه همه‌جانبه كشور روشن است؛ چراكه فرد لاجرم در مقام يك عضو خانواده، نيروي كار، شهروند مسئول در عرصة اجتماعي، مصر‏ف‌كننده و توليدكنندة كالا و خدمات، پس اندازكننده و سرمايه‌گذار و در بستري از انواع شاكله‌هاي جمعي و فردي مانند فرهنگ كار، فرهنگ مصرف، فرهنگ اتخاذ تصميم‌هاي بهينه، فرهنگ هزينه ـ فايده، فرهنگ استفاده بهينه و كارا از منابع، فرهنگ بهره‌وري، فرهنگ تعامل با محيط انساني و فيزيكي پيرامون از جمله محيط‌زيست و ده‌ها بستر فرهنگي ديگر قرار مي‌گيرد. برآيند رفتارهاي جمعي در چنين فضايي است كه موجبات رشد يا انحطاط ملتي را فراهم مي‌آورد.

شايد بتوان فرهنگ اقتصادي را حلقة مفقودة بسياري از ناهنجاري‌هاي رفتاري و به شكست كشاندن يا پيروزي و موفقيت سياست‌‌‌هاي اقتصادي دانست؛ امري كه متأسفانه در كشور ما مغفول بوده، به‌ويژه با وجود تلاش براي شكل‌دهي به جامعة الگوي اسلامي، همتي مضاعف در اين عرصه مي‌طلبد؛ اولين گام اين موضوع طراحي الگويي براي فرهنگ‌سازي و تربيت اقتصادي در مقاطع مختلف سني، مبتني بر آموزه‌هاي قرآني، روايات ائمة اطهار(ع)، تجربيات جهاني و نيز ميراث تمدني ماست كه با الهام از تعاليم ديني، ايجاد فرهنگ عمومي و اقتصادي جامعه را بر عهده داشته است.

آنچه از مطالعة تجربيات انديشمندان و علماي مسلمان ايراني در خلال آثار گوناگون ادبي، اخلاقي و فقهي به‌دست مي‌آيد الگوواره‌اي از رفتارهاي اقتصادي در قرون مياني تمدن اسلامي در اين سرزمين است كه علي‌رغم موفقيت‌هاي بسيار، به‌دست فراموشي سپرده شده است.

سؤال اصلي اين مقاله عبارت است از اينكه، تربيت و فرهنگ‌سازي اقتصادي در سابقة تمدني ايراني اسلامي اين سرزمين، چه جايگاهي داشته و داراي چه آموزه‌هايي بوده است؟ آيا امكان استفاده از آموزه‌هاي ديني براي طراحي و تدوين الگوي مطلوب فرهنگ‌ اقتصادي جامعة امروز وجود دارد؟

اين مقاله، ضمن معرفي آثار مختلفي كه در طول قرن‌ها، ساخت بخشي از فرهنگ جامعه ايران اسلامي را بر عهده داشته، و تجربيات روز برخي كشورها در اين زمينه، در تلاش است تا امكان‌پذيري استفاده از آموزه‌هاي تمدني براي فرهنگ‌سازي اقتصادي را بررسي نمايد.

لازم به يادآوري است، اين مقاله تنها به قابليت استفاده از ميراث تمدني در طراحي الگوي فوق‌ اشاره مي‌كند، به جايگاه اصيل منابع اصلي دين، يعني قرآن كريم و روايات معصومين(ع) در تدوين چنين الگويي نمي‌پردازد. اما مدعي است كه خالقان چنين آثاري بيشترين تأثير را از قرآن و روايات پذيرفته و با الهام از آنها، متون خود را تأليف كرده‌اند. از اين‌رو، در عين استفادة مستقيم از منابع اصلي، مي‌توان به استفادة غيرمستقيمي نيز در خلال آموزه‌هاي متون تمدني پرداخت.

روش‌شناسي اين پژوهش از نظر هدف، توسعه‌اي و كاربردي است، بدين معنا كه در پي به‌كارگيري ايدة جديد استفاده از آموزه‌هاي متون و ميراث تمدني اسلامي ايراني اين سرزمين براي طراحي الگوي فرهنگ‌سازي و تربيت اقتصادي است. بنابراين، هدف اساسي اين تحقيق تهيه و تدوين طرح‌ها و برنامه‌هايي است كه براي مشخص كردن موقعيت و الگوي نامعين خاصي بر اساس يافته‌هاي پژوهش انجام مي‌گيرد (ر.ك: سرمد و ديگران، 1385). حاصل اين پژوهش، ارائة پيشنهادها و راهكارهايي براي تبيين الگوي فرهنگ‌سازي و تربيت اقتصادي در ايران اسلامي است. براي گردآوري داده‌ها و اطلاعات، از روش‌ كتابخانه‌اي و اسنادي استفاده شده و در تجزيه و تحليل اطلاعات، روش آن توصيفي ـ تحليلي است.
بررسي ادبيات موضوع و سابقه تحقيق

ريشه‌هاي توجه به فرهنگ و تربيت اقتصادي در تمدن اسلامي ايراني و در ميان علما و حكماي مسلمان را بايد در جامعيت تعاليم دين مبين اسلام در توجه به همة ابعاد زندگي انسان مسلمان و وجود دستوراتي در همة زمينه‌ها در ميان آموزه‌هاي اين دين حنيف دانست. در كنار اين تعاليم، آشنايي با ميراث تمدن‌هاي ايراني، يوناني، هندي و استفاده از دستاوردهاي اين تمدن‌ها، منجر به خلق آثار گران‌سنگي در حوزه‌هاي گوناگون فرهنگ از جمله فرهنگي خاص در زمينة تدبير معيشت و اقتصاد گرديد.

**در يك دسته‌بندي كلي، آثار اين حوزه در تمدن اسلامي- ايراني را مي‌توان به چهار دسته تقسيم كرد:

دستة اول، آثاري كه به پيروي از حكماي مشاء و فلاسفة يونان در حكمت عملي نوشته شده و از اين جهت، به بحث تدبير منزل توجه كرده‌اند. مانند سياست‌المدنية يا آرا اهل مدينة‌ فاضلة فارابي، تهذيب الاخلاق و تطهير الاعراق ابن مسكويه و تدبير منزل ابن‌سينا و نيز كتاب معروف اخلاق ناصري از خواجه نصير‌الدين طوسي و با تأثيرپذيري از وي، اخلاق جلالي و اخلاق عالم‌آراي فاني.

دستة دوم، آثاري است كه به پيروي از سبك اندرزنامه‌هاي پهلوي و البته با الهام از آموزه‌هاي ديني، به شعر يا به نثر منتشر شده و البته بنا به جذابيت‌هايي كه از جهت زبان شعري يا استفادة زياد از تمثيل و داستان‌هاي زندگي بزرگان داشته، مورد استقبال قرار گرفته و در فرهنگ و تربيت مردم تأثير بسزايي داشته است. مانند قابوسنامة عنصرالمعالي، گرشاسپنامه اسدي طوسي و شاهنامة فردوسي، كه هر سه به نوعي ملهم از آثار قبل از اسلام تمدن ايراني و تحت تأثير آموزه‌ها و فرهنگ حاكم اسلامي دورة خود نگاشته شده‌اند.

دو دستة فوق، تقريباً شامل غالب آثار اين زمينه تا قرن پنجم هجري مي‌شود. از اواسط قرن پنجم به بعد، با انتشار نظرياتي كه فلسفه را به‌شدت مورد انتقاد قرار داده و حتي نسبت كفر به فيلسوفان مي‌دهد، كم‌كم آثاري ظهور مي‌يابد كه به نحوي شريعت‌نامه‌نويسي و بيان آداب اخلاقي معيشت و معاشرت، با بهره‌گيري بيشتر از آيات قرآن و روايات است و از اين‌رو، شيوة جديدي در كتب اخلاقي شكل گرفته، گسترش مي‌يابد. از آثار اين زمينه، مي‌توان به كتاب معروف احياء علوم الدين امام محمد غزالي و تلخيص و ترجمة‌ خود او، به زبان فارسي با عنوان كيمياي سعادت و نيز ادب الدنيا و الدين ماوردي اشاره كرد. همچنين كتاب اخلاق محتشمي از خواجه نصيرالدين طوسي و اخلاق محسني از ملاحسين واعظ كاشفي در حوزة اهل‌سنت و از اوايل قرن دهم به‌بعد، در حوزة شيعه، المحجة البيضاء ملّامحسن فيض كاشاني در اين دسته جاي مي‌گيرند.

**علاوه بر اين، مي‌توان به آثار دستة چهارمي نيز اشاره كرد كه به نوعي مبلّغ تربيت اخلاقي صوفيه است و ضمن استفاده وسيع از آيات و روايات، به بيان داستان‌هايي در شرح احوال بزرگان تصوف مي‌پردازند. مانند اوصاف الاشراف خواجه نصيرالدين طوسي، مرصاد العباد نجم الدين رازي، الذريعة الي مكارم الشريعه راغب اصفهاني. به دليل نزديكي روش ارائة مطالب، دستة سه و چهار را با هم بيان مي‌كنيم:

بنابراين، مي‌توان چرخش آثار دورة اسلامي را از روش حكما و اندرزنامه‌اي، به روش شريعت‌نامه‌‌نويسي و آثار عرفا و متصوفه در قرون پنجم به‌بعد به خوبي نشان داد. به عبارت ديگر، مي‌توان گفت: اگر در قرن چهارم و پنجم آثار حكما و اندرزنامه‌ها بيشترين تأثير را بر فرهنگ و تربيت اقتصادي جامعه بر جا مي‌گذاشته است. پس از آن، شاهد بيشترين تأثيرگذاري از سوي آثار دستة دوم و سوم بر فرهنگ اقتصادي ايرانيان مسلمان هستيم.

در زمينة موضوع تحقيق و بحث فرهنگ اقتصادي در تمدن اسلامي، تاكنون تحقيق مستقلي انجام نشده است. با اين حال، مي‌توان آثار معدودي را برشمرد كه به‌گونه‌اي به استخراج آموزه‌ها و مفاهيم اقتصادي ميراث كهن تمدن اسلامي ايراني پرداخته باشد. از اين جمله، مي‌توان به كتاب ادبيات ايران از ديدگاه اقتصاد تأليف حسن توانائيان‌فرد اشاره نمود كه بيشتر به آثار منظوم و شعر فارسي در دورة اسلامي و آموزه‌هاي اقتصادي، كه مي‌توان از آنها استنباط كرد، مي‌پردازد. همچنين همين نويسنده، در كتاب ديگري تحت عنوان تاريخ انديشه‌هاي اقتصادي در جهان اسلام، تلاش نموده است تا نظرات اقتصادي حكيماني چون فارابي، ابن‌مسكويه، خواجه نصيرالدين طوسي، ابن‌خلدون و جلال‌‌الدين دواني را مطابق با ديدگاه خاص خود، از موضوعات اقتصادي دسته‌بندي و استخراج نمايد. علاوه بر اين، مي‌توان به مقالة «مقوله‌هاي اقتصادي در ادبيات كلاسيك ايران» از احسان طبري اشاره كرد كه از كتاب وي، با عنوان برخي بررسي‌ها دربارة جهان‌بيني‌ها و جنبش‌هاي اجتماعي در ايران، استخراج شده است. وي تلاش نموده كه بيشتر با ادبيات چپ‌گرايانه به برخي مفاهيم اقتصادي آثار منظوم و منثور ادبيات فارسي اشاره كند.

علاوه بر اين، كتاب‌ها و مقالات پراكنده‌اي كه به بخشي از آموزه‌هاي اقتصادي آثار كهن ايران زمين مي‌پردازند، را نيز مي‌توان در زمينة شناسايي آموزه‌هاي اقتصادي موردنظر آنها راهگشا دانست. مانند مقالة «نظريه‌هاي اقتصادي خواجه نصيرالدين طوسي در كتاب اخلاق ناصري» كه توسط محسن صبا در سال 1354 در نشريه تحقيقات اقتصادي به چاپ رسيده است يا مدخل‌ تدبير منزل از دايرة المعارف بزرگ اسلامي يا همين مدخل از دانشنامة جهان اسلام و همچنين مقالات ديگري در اين زمينه، كه در نشريات مختلف به چاپ رسيده و به بخشي از مفاهيم اقتصادي مستنبط از متون تمدني اشاره مي‌كنند.

با اين حال، هيچ‌يك از اين آثار، در پي استخراج مؤلفه‌هايي براي امروز و آينده فرهنگ اقتصادي يا الگوسازي در اين زمينه نبوده‌اند. تنها به گوشه‌هايي از آموزه‌هاي اقتصادي اشاره كرده‌اند كه آن‌هم گاهي همراه با نظرگاه‌هاي خاص نويسندگان، با تفسير به رأي‌هاي خواسته يا ناخواسته‌اي همراه بوده كه از روح اسلامي حاكم بر اين آثار فاصله دارد.

**فرهنگ‌سازي و تربيت اقتصادي در جهان معاصر:

امروزه در ادبيات متعارف، مراد از «تربيت اقتصادي» (Economic education) برنامه‌ها و اقداماتي است كه اغلب كشورهاي پيشرفته براي فرهنگ‌سازي در حوزة اقتصاد به اجرا درمي‌آورند. بررسي و مطالعة اين تجربيات جهاني، بخصوص در دهه‌هاي اخير نشان مي‌دهد كه آنها تلاش‌هاي نظام‌مندي را در اين راستا براي مقاطع سني گوناگون از كودكي تا بزرگسالي انجام داده‌‌اند تا به اين‌وسيله، بتوانند نسلي را براي ورود به عرصة اجتماع آماده نمايند، كه نه تنها مفاهيم اقتصادي را بداند، بلكه به بهترين وجه حائز مهارت‌ تفكر اقتصادي بوده و ضمن بهره‌مندي از يك منطق فكري، قابليت تحليل شرايط مختلف اقتصادي و تصميم‌گيري و انتخاب بهينه را داشته باشد (C.F. Cee, 2010). براي مثال، برنامة فرهنگ‌سازي و تربيت اقتصادي آمريكا، بر ٢٠ مفهوم متمركز شده است و به زعم طراحان آن، اساسي‌ترين مفاهيمي است كه يك منطق فكري و فهمي اقتصادي براي تجزيه و تحليل مسائل و موضوعات اقتصادي را به مخاطبان خواهد داد و آنها را توجيه مي‌كند كه چگونه مي‌توان با فهم اقتصادي، زندگي فردي و اجتماعي را بهبود بخشيد. اين مفاهيم از طريق ابزارهاي مختلف در نظام آموزشي و فرهنگ‌سازي رسمي و غيررسمي به مخاطبان القا مي‌شود. جدول زير عناوين و چگونگي طرح و يادآوري اين مفاهيم را در دورة آموزش عمومي نشان مي‌دهد.

علاوه بر اين، بخشي از مفاهيم موردنظر در حوزة اقتصاد، معمولاً ذيل برنامه‌هاي ماليه شخصي به مخاطبان ارائه مي‌شود. ماليه شخصي عبارت‌ است از: اصول و روش‌هايي كه افراد براي تحصيل و تدبير اموال و دارايي‌هاي خود از آنها استفاده مي‌كنند. به عبارت ديگر، برنامه‌هاي اقتصاد در كنار مفاهيم پايه‌اي چون كميابي و انتخاب يا انگيزه‌ها و اطلاعات، بيشتر به مباحث دانش اقتصاد متعارف مانند تورم، رشد اقتصادي، و بيكاري پرداخته و نيازمندي‌هاي مورد نياز اقتصادي زندگي مانند پس‌انداز، سرمايه‌گذاري، و مصرف در ماليه شخصي مورد بحث قرار مي‌دهد. از جمله اهداف برنامه‌هاي ماليه شخصي، ايجاد توانمندي‌هاي ذيل در ميان افراد است:

اطلاعات مالي را بيابند، ارزيابي كنند و به‌كار بندند؛ اهداف مالي خود را تعيين كنند و براي دستيابي به آنها برنامه‌ريزي نمايند؛ ظرفيت درآمدزايي خود را توسعه داده، توانايي خود براي پس‌انداز را بهبود بخشند؛ تعهدات مالي خود را به جا آورند؛ براي خود ثروتي فراهم آورده، آن‌ را حفظ نمايند (JCPFL, 2007, p.2).

استانداردهاي مطرح در مجموعه‌هاي تربيتي ماليه شخصي، معمولاً از عناوين محدودي تشكيل شده‌اند كه در مورد استانداردهاي ملي ماليه شخصي آمريكا عبارتند از: مسئوليت‌پذيري و تصميم‌گيري مالي؛ درآمد و شغل؛ برنامه‌ريزي و مديريت مالي؛ اعتبار و بدهي؛ مديريت ريسك و بيمه و پس‌انداز و سرمايه‌گذاري (C.F. JCPFL, 2007).

به هر حال، اين الگوها، كه معمولاً‌ با نوع نگاه هستي‌شناسانه و انسان‌شناسانة خاصي همراه است، به ارائة آموزه‌هايي براي ايجاد فرهنگ اقتصادي مطلوب خود مي‌پردازد كه گاهي در تضاد با نگرش اسلامي به اين حوزه‌ قرار دارد. با نگاهي گذرا به مطالب نقل شده و برداشت‌هاي مربوط به آنها از ميراث تمدني، مي‌توان الگوهايي بسيار جامع‌تر و منطبق بر فرهنگ ديني‌ در زمينة اقتصاد يا ماليه شخصي با استفاده از اين مطالب تدوين كرد. اگرچه در هر مورد، بهره‌مندي از تجارب بشري، كه با مباني اسلامي منافاتي نداشته باشد، ضروري خواهد بود.

**پيروي از سنت حكما در تدبير منزل:

دسته‌اي از آثار اسلامي در اين زمينه، مجموعه‌هايي است كه در قالب كتاب يا بخشي از يك كتاب با عنوان «تدبير منزل»، «سياست منزل»، «السياسة الخاصة» يا «السياسة الخاصية» نگاشته شده است. از مهم‌ترين نمونه‌هاي مباحث تدبير منزل، مي‌توان از اين بحث در رسالة السياسة ابن‌سينا، اخلاق ناصري خواجه نصيرالدين طوسي و قابوسنامه عنصرالمعالي نام برد.

مجموعه‌هاي تدبير منزل دانشمندان مسلمان، با استفاده از دسته‌بندي آثار فلاسفة يونان باستان، به‌ويژه افلاطون، ارسطو و بروسن (Bryson) در اين زمينه به‌عنوان دومين شاخه از حكمت عملي، در كنار دو شاخة ديگر آن، يعني تهذيب اخلاق و سياست مدن، و بهره‌گيري از قالب‌هاي تمثيلي و داستاني پندنامه‌ها و اندرزنامه‌هاي ايراني و هندي با محتواي اسلامي، به توسعه و بسط و نيز ديني‌سازي و بومي‌سازي آموزه‌هاي آنها، به‌ويژه از جهت غايت و روش همت گماشت؛ چراكه هدف آموزه‌هاي يوناني رسيدن به سعادت ارسطويي، با جنبه‌اي كاملاً مادي و دنيوي بود. در اندرزنامه‌‌هاي پيش از اسلام نيز اصول اخلاقي و غايت اخروي خاص دين زرتشت، بيشتر مدنظر بود. از اين‌رو، مباني ديني متقن اسلامي همراه با اصول اخلاقي حاصل از آن و با قالب‌هاي بيشتر ايراني و دسته‌بندي‌هاي منطقي يوناني، ساختار مباحث تربيت منزل آثار دانشمندان مسلمان را بنيان نهاد. علاوه بر اين، مسلمانان در استفاده از مباحث محتوايي نيز آنجاكه سازگاري كامل و همگوني مطلوبي ميان مباحث تمد‌ن‌هاي پيشين با آموزه‌هاي اسلامي مي‌ديدند، مورد بهره‌مندي قرار داده‌ و در هيچ مورد جمود و تحجري از خود بروز نداده‌اند. نمونة‌ آن، استفادة‌ ابن‌سينا در تدبير منزل خود از برخي محتواي كتاب‌هاي جمهوريت افلاطون و سياست ارسطو يا انعكاس زياد مباحث بروسن در ميان مبحث تدبير منزل اخلاق ناصري است. در حالي‌كه، در قابوسنامه ردّپاي برخي آموزه‌هاي اندرزنامه‌هاي ايراني را مي‌توان مشاهده كرد.

از جمله مباحث اقتصادي، كه در مباحث تدبير منزل معمولاً بدان پرداخته مي‌شود، تأكيد بر نياز آدمي به زندگي جمعي است، به دليل اينكه اولاً، نيازهاي اولية زيستي از جمله غذا را برآورده سازد، ثانياً، به صناعاتي مانند بنايي، نجاري و آهنگري، كه همۀ آنها از عهدۀ يك نفر برنمي‌آيد، بپردازد، ثالثاً، نياز قوۀ يادگيري و كنجكاوي براي استفاده از دانش و معلومات ديگران را پاسخ دهد. همچنين به نياز به مال يا پول براي انجام معاملات و چگونگي گردآوري آن بحث مي‌كند. در مورد اجتناب از «جور»، «عار» و «دنائت» در كسب و كار سخن مي‌گويد. بيان چگونگي حفظ مال از راه تنظيم نسبت درآمد و مخارج و تأكيد بر دوري جستن از پنج خصلت «خست»، «تقتير»، «اسراف»، «فخرفروشي» و «سوءتدبير» هنگام خرج مال، از مسائل ديگري است كه بدان‌ پرداخته شده است (ابن‌سينا، 1319، ص23-29؛بروسن، 1921م؛ طوسي، 1369، ص165-175)

لازم به يادآوري است كه به دليل اهميت تدبير اموال يا رابطة صاحب مال و مال، اين موضوع در تدبير منزل‌هاي اسلامي انعكاس يافت، اما در برخي موارد، مؤلف با چشم‌پوشي از اين بخش، به پررنگ‌تر نمودن ساير بخش‌هاي اين موضوع مثل رابطة با همسر يا تربيت فرزند پرداخته است. نمونة اين مطلب را مي‌توان در كتاب السعادة و الاسعاد ابوالحسن عامري (م 381 ق) مشاهده كرد كه ضمن تأثيرپذيري بيشتر از سنت ايراني(اندرزنامه‌ها)، نسبت به سنت يوناني، بخش مربوط به تدبير اموال را حذف كرده و بيشتر به بحث تدبير رابطه با زن و فرزند پرداخته است(كريمي‌زنجاني‌اصل، 1387).

بسياري از آموزه‌هاي آثار تمدني در حوزة تدبير منزل براي ايجاد فرهنگ اقتصادي مطلوب و ايجاد منطق فكري متقني در اين زمينه، قابل استفاده است.

در مجموع، مفاهيمي كه مي‌توان از آموزه‌هاي حكما و مباحث تدبير منزل، در زمينة فرهنگ‌سازي اقتصادي برداشت كرد، در دسته‌بندي كلي «مفاهيم اقتصادي» و «مفاهيم ماليه شخصي» تنظيم نمود. البته وزن مفاهيم اقتصادي، به‌ويژه مفاهيمي كه به نوعي در پي ايجاد نوعي منطق فكري هستند، بيشتر است. اما در مباحث تدبير اموال، كه ذيل تدبير منزل مورد بحث قرار مي‌گيرد، مفاهيم ماليه شخصي جدي‌تر مطرح مي‌گردد.

مفهوم اساسي «انتخاب» و «تصميم‌گيري» و حاكميت تكوين و تشريع بر انتخاب‌ها و نيز تفاوت ميان نيازها و خواست‌ها هنگام انتخاب و تقدم نيازها بر خواسته‌ها، در كنار اثري كه عزم و اراده در نتيجه‌بخشي انتخاب‌ها دارند، از جمله مهم‌ترين مفاهيمي است كه در آثار حكما مطرح شده است. همچنين توجهي كه به مبناي تقسيم كار و تعيين جايگاه و وظايف افراد در اجتماع ‌انساني مي‌شود، و آن را به‌صورت ذاتي و اكتسابي معرفي مي‌نمايند، از جمله مواردي است كه براي بسياري از افراد آموزنده خواهد داشت.

براي روشن شدن عمق آموزه‌هاي ميراث تمدني ما، در ارائة‌ مفاهيم اقتصادي به عامة مردم، لازم است به اجمال به برخي نمونه‌هاي مشابه آن در برنامة تربيت اقتصادي كشورهاي پيشرفته نظري افكنيم. براي مثال، در برنامة تربيت اقتصادي ايالات متحده از جمله مفاهيم كليدي، كه براي ايجاد منطق تفكر اقتصادي در نسل آينده تدارك مي‌بيند، مفهوم «تخصص» و «تقسيم كار» است. هدف تربيتي در اين مفهوم، براي كودكان دورة دبستان اين است كه بدانند:

1) تخصص زماني اتفاق مي‌افتد كه مردم در توليد تعداد كمي از انواع كالاها و خدمات، به غير از آنچه مصرف مي‌كنند، متمركز شوند؛

2) تقسيم كار زماني اتفاق مي‌افتد كه فرايند توليد يك كالا يا خدمت به كارهاي جداگانه زيادي شكسته شود و كارگران مختلف هريك بخشي از آن را انجام دهند؛

3) تخصص و تقسيم كار معمولاً بهره‌وري كارگران را افزايش مي‌دهد؛

4) تخصصي‌سازي بيشتر منجر به افزايش وابستگي متقابل بين توليدكنندگان و مصرف‌كنندگان مي‌شود (C.F. Cee, 2010).

مشابه همين مفاهيم، در آموزه‌هاي حكما، به‌نحو بهتري قابل استياد است. به‌گونه‌اي كه افراد با آن آموزه‌ها با تصوير عميق‌تر و دقيق‌تري از اقتصاد در اجتماع آشنا مي‌شوند. براي نمونه، اينكه چنين تخصص و تقسيم كاري از ذات اجتماعي انسان‌ها نشأت مي‌گيرد، در افراد اجتماع وابستگي متقابل ايجاد مي‌كند و موجب همبستگي جمعي مي‌گردد. به‌عنوان نمونه، امروزه آنچه در مفهوم رشد اقتصادي در كشورهاي پيشرفته براي تربيت اقتصادي مورد تأكيد است و تلاش مي‌گردد به مخاطب منتقل گردد، عبارت است از اينكه: «افراد بايد بدانند كه سرمايه‌گذاري در كارخانجات، ماشين آلات، فناوري‌هاي جديد، بهداشت و آموزش مردم سبب رشد اقتصادي مي‌گردد و سطح زندگي آينده جامعه را بالا مي‌برد.افراد بايد با استفاده از دانش مذكور بتوانند: نتايج تصميمات سرمايه‌گذاري كه توسط افراد، بنگاه‌هاي اقتصادي و دولت انجام مي‌گيرد را پيش‌بيني نمايد» (Cee, 2010, p. 7).

مقايسة اين مفهوم با آنچه حكما، به‌ويژه فارابي در زمينة ويژگي‌هاي پيشرفت و انحطاط در جوامع مطرح مي‌كنند، جالب توجه خواهد بود؛ چراكه در نظرگاه جامع فارابي به مقولة پيشرفت، وي جامعة پيشرفته(مدينة فاضله) را داراي پيشرفتي همه‌جانبه و انساني در تمامي ابعاد مادي و معنوي، دنيوي و اخروي و فردي و اجتماعي مي‌داند و تنها بعد اقتصادي و ظاهري جوامع و افراد را در نظر نمي‌گيرد. استفاده از مفهوم «رشد اقتصادي» فوق، علاوه بر مقولة «پيشرفت» در ميراث تمدني، كه با الهام از تعاليم قرآن كريم طرح شده است، مي‌توان در مجموع فرهنگ اقتصادي مطلوب در اين بخش را شكل داد.

**پيروي از سبك اندرزنامه‌هاي ايراني:

غير از آثار يوناني، اندرزنامه‌ها و پندنامه‌هاي پهلوي، كه ميراث تمدن ايراني پيش از اسلام بود، بر آثار دانشمندان اسلامي در حوزة فرهنگ اقتصادي تأثير گذاشته است. وجه بارز اين كتاب‌ها نسبت به آثار يوناني، تكيه بيشتر آنها بر آموزه‌هاي اخلاقي‌ و غايت معنوي و توجه مستقيم كمتر به مسائل اقتصادي خانواده و زندگي است. در يك دسته‌بندي كلي، اندرزنامه‌هاي پهلوي به‌جامانده از قبل از اسلام را مي‌توان به دو دسته تقسيم‌بندي كرد: دسته‌اي كه در قالب پند و اندرز مسائل اصولي و پايه‌هاي اعتقادي دين زرتشت را آموزش مي‌داد و دسته‌اي كه مطالب آن، صرف‌نظر از اينكه ويژة دين و آيين خاصي باشد، جنبة اخلاقي داشت و با شيوه‌اي بسيار ساده و قابل فهم براي همگان بيان مي‌شد.

البته بايد توجه داشت كه به‌طور كلي در ايران عهد ساساني، كه جامعه بر اساس خون، نژاد و مالكيت طبقاتي متمايز شده بود، آنچه مي‌توانست از مقولة علم و ادب محسوب شود، تنها به فرهنگ طبقات اشرافي تعلق داشت (زرين‌كوب، 1375، ص41)؛ كساني كه امكان علم‌آموزي و سواد استفاده از اين آثار را داشتند. اما در هر حال، آنچه را كه رنگ مذهبي دارد مي‌توان متعلق به آموزه‌هايي دانست كه موبدان زرتشتي خود به تبليغ آن براي همگان مي‌پرداختند.

در دورة اسلامي، بسياري از آثار پهلوي به زبان فارسي روز برگردان شد. البته در اين ميان، دچار تغييراتي گرديد كه در نهايت بسياري از آموزه‌هاي ديني اسلام را نيز مي‌توان در خلال آنها يافت؛ زيرا مفاهيم اخلاقي مطرح در آنها، از ريشه‌اي فطري ثابتي برخوردار بود كه هنگام گزارش اين متون در دورة اسلامي، با ارزش‌هاي فرهنگي و ديني زمان وفق يافت (جوكار، 1379). البته پيروي و تقليد از سبك اندرزنامه‌اي و استفاده از برخي داستان‌هاي گذشته نيز در دورة ‌اسلامي متداول است كه به‌عنوان مثال، مي‌توان به اثر مشهور قابوسنامه اشاره كرد كه صرفاً سبكي اندرزنامه‌اي دارد.

از جمله كتاب‌هايي كه به شيوة اندرزنامه‌هاي پهلوي، ولي پس از اسلام (حدود سال 475 قمري) تأليف شده و در بحث تربيت اقتصادي آموزه‌هايي دارد، كتاب شهير قابوسنامه است. هدف نويسنده اين كتاب، كه عنصرالمعالي كيكاووس‌بن اسكندر از اميرزادگان دانشمند خاندان زياري است، از تأليف قابوسنامه تربيت، انتقال تجربيات و آموختن روش زندگي به فرزند بوده است؛ چنانچه مؤلف در مقدمة‌ كتاب خود بر اين نكته تصريح دارد(ر.ك: عنصرالمعالي، 1378).

قابوسنامه چهل و چهار باب دارد. در يك نگاه كلي، مطالب آن را مي‌توان به دو قسمت تقسيم كرد: اول، تعليم و تربيت عمومي، كه شامل آموزش آن دسته از مفاهيم و مقررات و اصول كلي است كه همه بايد آن را براي سعادت خود و رفاه جامعه بياموزند. مانند شناخت خداوند و انبيا الهي، شكر نعمت‌ها، شناخت حقوق والدين، روابط اجتماعي، برخي آداب فردي در خوردن و مهماني، و در نهايت، برخي مسائل تدبير اقتصادي زندگي فردي مانند خريد منزل و مركب و جمع‌آوري مال. دوم، تعليم و تربيت تخصصي شامل آموزش آن دسته از مسائل كه براي هر طبقه از مردم به فراخور كار و شغلشان دانستن آنها لازم است تا بتوانند به گونه‌اي شايسته از عهدة انجام آنها برآيند. مانند آيين و رسم دهقاني و پيشه‌وري، در تجارت كردن و شرايط آن، در ترتيب سياقت علم طب، در علم نجوم و هندسه و در رسم شاعري و آيين آن (غروي، 1343).

در كنار قابوسنامه، از ديگر آثار اين دسته مي‌توان به شاهنامه فردوسي و گرشاسپنامه اسدي طوسي اشاره كرد كه با استفاده از پندنامه‌ها و داستان‌هاي ايران باستان، در كنار تأثيرپذيري از آموزه‌هاي اسلام، برخي نكات تربيتي را در زمينه‌هاي مختلف از جمله مباحث اقتصادي به‌صورت غيرمستقيم به مخاطب منتقل مي‌كنند.

در مجموع، مي‌توان آثار اندرزنامه‌اي را بيشتر حاوي پيام‌هايي در زمينة تدبير معيشت و ماليه شخصي قلمداد كرد؛ زيرا، اين آثار تحت تأثير مباحث تدبير منزل حكما به‌ويژه بحث تدبير اموال سعي كرده‌اند تا حدودي با روش خاص خود و بيان حكمت‌آميز، همان مفاهيم را به مخاطب منتقل نمايند. با اين تفاوت كه، دسته‌بندي دقيقي كه در آثار حكما از تدبير منزل ديده مي‌شود، در اين آثار به چشم نمي‌خورد. علاوه بر اين، وجه تعادلي و دوري از افراط و تفريطي، كه در اين آموزه‌ها وجود دارد و جهت‌گيري رشد و تكامل معنوي همراه با تدبير معيشت مادي را در نظر دارد، در اين آثار مثال‌زدني است؛ زيرا حتي تعادل در بودجة خانوار را نيز با رشد اهل آن مرتبط مي‌كند (رك: جدول 3، مطالب قابوسنامه).

**پيروي از سبك شريعت‌نامه‌اي و بيان آداب ديني و نصايح اخلاقي:

دستة ديگري از آثار اخلاقي و تربيتي را، كه بيشترين تأثير را در فرهنگ مردم عصر خويش داشته است، مي‌توان كتاب‌هايي دانست كه مجموعه‌اي از نگاه‌هاي اخلاقي همراه با بيان آداب زندگي ديني در امور فردي و اجتماعي را به مخاطب منتقل مي‌كنند. اين آثار، به‌صورت بسيار گسترده‌تري نسبت به دو دستة قبل، از آيات قرآن و احاديث بهره‌ مي‌برند. در مواردي نيز كتاب‌هاي آنها با بيان‌هاي داستاني و شعر همراه است.

از جمله ويژگي‌هاي بارز اين آثار، مي‌توان در تعهد اغلب آنها به انتقال نگرشي مبتني بر دين نسبت به مقولات معيشت و اقتصاد در زندگي، اموال و دارائي‌ها، مالكيت، كسب و درآمد و مخارج و مصرف دانست. چنانچه بسياري از آموزه‌هاي راغب اصفهاني در الذريعة الي مكارم الشريعه يا بخشي از كتاب ادب الدنيا و الدين ماوردي را مي‌توان از اين جمله دانست.

بيان احكام فقهي آداب تجارت و كسب ‌و كار نيز در آثار شريعت‌نامه‌اي بسيار پررنگ است. چنانچه بخش زيادي از كتاب احياء علوم الدين غزالي يا ترجمه و تلخيص فارسي آن با عنوان كيمياي سعادت، بيشتر به اين مطالب پرداخته است. براي مثال، در اصل سوم از ركن معاملات، كه به آداب كسب و تجارت پرداخته، وي پس از بيان مقدمه‌اي كوتاه در مورد فضيلت و ثواب كسب حلال و نيز اهميت و ضرورت دانستن احكام شرعي در كسب ‌و كار و تجارت، تقريباً به سبك ابواب كتب فقهي وارد عقد بيع مي‌شود. شرايط مال مورد معامله و طرفين معامله را مطرح مي‌كند و همين‌طور عقد سلم، اجاره، قراض (مضاربه)، و شركت (غزالي، 1380، ص328-346). در ادامه، بابي تحت عنوان «لزوم توجه به عدالت و انصاف در معامله» و نيز احسان و نيكوكاري در آن، كه معمولاً چنين مباحثي در كتب فقهي كمتر مورد بحث قرار مي‌گيرد، اما در بحث غزالي جداگانه، برجسته و نسبتاً مفصل به آنها پرداخته شده است (همان، ص 346-359).

از ديگر ويژگي‌هاي اين دسته آثار، تلاش براي انتقال تلقي خود از برخي مفاهيم ديني مانند توكل، زهد، قناعت و بركت است كه به دليل تأثيرپذيري برخي از آنها از انديشه‌هاي صوفيه، در برخي موارد از تعاليم صحيح نبوي فاصله گرفته است. نگاه جامع و بديع برخي آثار به مقولة رشد و پيشرفت فردي و اجتماعي جالب توجه است كه امروزه با وجود گذشت قرن‌ها، مي‌تواند مفيد واقع شود. چنانچه ماوردي در باب ادب الدنيا كه در حقيقت آداب و شيوة تدبير مسائل فردي و اجتماعي است و به نوعي معرف ديدگاه وي در تنظيم روابط افراد با يكديگر مي‌باشد، به اين موضوع مي‌پردازد.

در نهايت، استفاده از زبان غيرمستقيم و ابزار داستان و بيان‌ حكمت‌آموز در برخي آثار اين حوزه، بخصوص تعاليم صوفيه، براي انتقال مفاهيم موردنظر به مخاطب قابل توجه است. اهميت اين مجموعه از اين جهت برجسته است كه چنين بياني، به دليل اقتضائات فرهنگي خاص اين سرزمين، قابليت انتشار و تأثيرگذاري بسياري داشته است. براي مثال، گلستان، كه آن را مي‌توان ارائة تجربيات و درس‌هاي زندگي توسط سعدي دانست، ضمن انتقال نگرش خاص او به مقولات مختلف از جمله مفاهيم اقتصادي، سال‌هاي متمادي يكي از منابع آموزشي مكتب‌خانه‌ها بوده است و نقش مهمي در تربيت نسل‌ها و فرهنگ مردم ايفا نموده است.

از جمله نكات قابل‌توجه در مجموعة آثار شريعت‌نامه‌اي، نگاه جامع و گسترة موضوعي است كه در زمينة فرهنگ‌سازي و تربيت اقتصادي در آنها وجود دارد. علي‌رغم اينكه مطالب در زمينة ماليه شخصي و تدبير معيشت و كسب ‌و كار در اين آثار زياد به چشم مي‌خورد، اما توجه به آموزه‌هايي كه درصدد است تا الگويي فكري و الگوريتمي ذهني را در زمينة تعاملات و انتخاب‌هاي اقتصادي به مخاطب منتقل كند نيز در اين مجموعه آثار برجسته است. اين الگوي تفكر اقتصادي تلاش دارد تا با افزايش قابليت تحليل نظام‌مند روابط و تعاملات اقتصادي و اجتماعي افراد، به آنها در اينكه بتوانند با استفاده از اين دانش و مهارت‌هاي پايه، هنگام مواجهه با مسائل زندگي روزمره و زندگي كاري خود عالمانه عمل كنند، كمك مي‌كند. براي نمونه، توجه به ساخت جامعة اسلامي ملهم از روايت پيامبر اكرم(ص) كه مسلمانان را اعضاي يك پيكر دانسته است، سبب شده است كه آموزه‌هاي متفاوتي در زمينة تعريف روابط و تعاملات اقتصادي و اجتماعي در ميان مسلمانان شكل بگيرد. مانند اينكه نبايد در اين‌گونه تعاملات خيانت كرد؛ زيرا بركت را از كسب و كار مي‌گيرد يا اينكه نبايد از اضطرار و نياز ديگران براي منفعت خود استفاده نمود و... . همچنين نگرش خاص به‌كار و تلاش در جامعه، با اشاره به اجتماعي بودن زندگي انسان‌ها و لزوم رفع نيازهاي آنها توسط يكديگر در عرصة اجتماع و در نتيجه، اينكه نگاه به‌كار نه به‌عنوان يك امر اجباري، بلكه عبادتي همگاني حتي براي اهل علم و رياست مي‌باشد، در شكل‌گيري الگوي كار و نگاه افراد به كسب‌وكار بسيار مؤثر خواهد بود. در مجموع، مي‌توان از آثار شريعت‌نامه‌اي هم در زمينة ساخت الگوريتم تفكر اقتصادي و هم در زمينة ماليه شخصي در تربيت و فرهنگ‌سازي اقتصادي جامعه بهره‌مند شد.

**الگوي كلي پيشنهادي:

با توجه به آموزه‌هايي كه از آثار تمدني استخراج مي‌شود، مي‌توان پس از بهره‌گيري از منابع اصيل ديني، يعني قرآن كريم و روايات معصومان(ع)، به تدارك الگويي از فرهنگ اقتصادي با ويژگي‌ ديني و بومي پرداخت. در اين زمينه، آموزه‌ها را مي‌توان در دو دستة آموزه‌هاي اقتصادي و ماليه شخصي دسته‌بندي كرد. در حوزة آموزه‌هاي اقتصادي، هدف شكل‌گيري مدلي از تفكر اقتصادي در مخاطب است كه به قابليت تحليل نظام‌مند روابط و تعاملات اقتصادي و اجتماعي بيانجامد تا اينكه افراد بتوانند با استفاده از اين دانش و مهارت‌هاي پايه، هنگام مواجهه با مسائل زندگي روزمره و كاري خود، انتخاب مناسبي و شايسته رقم زنند. الگوي مذكور با توجه به موضوعات كلي كه از آموزه‌هاي آثار تمدني قابل برداشت است،

در اين الگو، عنصر اختيار و انتخاب، محوري بوده و افراد با توجه به نيازها و خواسته‌هاي خود، با كار و فعاليت‌هاي مولد اقتصادي مي‌پردازند. نيازهاي متنوع و متعدد افراد به تخصص و تقسيم كار و شكل‌گيري جوامع انساني منجر شده و نوعي وابستگي متقابل را بين آنها بوجود مي‌آورد كه به تعاملات متنوع انساني در حوزة مسائل اقتصادي شكل مي‌دهد. انواع اين تعاملات مي‌تواند در بسترهايي مانند بازار، قرارداد و يا فعاليت‌هاي خيريه، مبتني بر نوعدوستي شكل گرفته و تخصيص منابع در اقتصاد را تعيين نمايند. در نهايت، چنانچه اين تخصيص‌ها بهينه و عادلانه باشد، نتيجة آن رشد و پيشرفت جامعه و در غير اين صورت، به ركود و انحطاط اقتصادي جوامع مي‌انجامد.اما در حوزة ماليه شخصي، هدف انتقال اصول و روش‌هايي به افراد است تا در تحصيل و تدبير اموال و دارايي‌هاي خود از آنها استفاده كنند.

آموزه‌هاي ماليه شخصي در كتاب‌هاي حكما، بيشتر با عبارت تدبير دخل، حفظ و خرج آمده است كه دسته‌بندي جامعي محسوب مي‌شود. در بحث تدبير دخل، توجه اين آثار بيشتر بر الگوي كسب درآمد حلال و البته از طريق كسب‌وكارهاي مفيد به حال فرد و جامعه است. در تدبير حفظ نيز مطالب لزوم تنظيم بودجه و برنامه‌ريزي مالي همراه با رعايت تعادل در مخارج از موارد مورد تأكيد است. در نهايت، در تدبير خرج نيز اصل قناعت و عدم اسراف و تبذير در مخارج، لزوم توجه به انفاقات واجب و مستحب و البته پس‌اندازِ مقداري از منابع مالي براي مخارج پيش‌بيني نشده از جمله آموزه‌هاي اين آثار است.لازم به يادآوري است كه در ارائة الگوهاي فوق، تنها به موضوعات كلي بسنده شده است، اما بسياري از جزئيات آن را مي‌توان از خلال آموزه‌هاي آثار تمدني مذكور به‌دست آورده و آن را براي تدوين الگويي از فرهنگ‌ اقتصادي مبتني بر اقتضائات ديني و بومي مورد استفاده قرار داد.

نتيجه‌گيري

آنچه از مجموع تجربيات تمدني و ميراث مكتوب اسلامي ايراني اين سرزمين مي‌توان دريافت، تلاش‌هايي است كه براي تربيت و شكل‌دهي به ابعاد گوناگون فرهنگ و از جمله فرهنگ اقتصادي انجام شده است. اگر چه هيچ يك از آثار مذكور، به‌طور مستقيم داعية فرهنگ‌سازي اقتصادي نداشته و يا حتي اثري اقتصادي به شمار نمي‌روند، اما بررسي بخش كوچكي از گزاره‌هاي آنها، كه در خلال بيان آداب و احكام و يا ذكر مواعظ و اندرزها بررسي شد، نشان مي‌دهد كه تا چه حد مفاهيم و موضوعات مختلف اقتصادي را مورد توجه قرار داده و به تربيت اقتصادي جامعه توجه داشته‌اند.

آثار تمدن اسلامي ايراني اين سرزمين، مي‌تواند در كنار منابع اصيلي چون آيات قرآن و روايات معصومان(ع)، به‌عنوان منبعي براي ساخت الگوي فرهنگ‌سازي و تربيت اقتصادي افراد در جامعه مورد استفاده قرار گيرد. بسياري از مفاهيمي كه از آثار حكما برداشت مي‌شود، مي‌تواند در ساخت يك الگوريتم فكري، نه تنها در حوزة اقتصاد، بلكه در ساير حوزه‌هاي علوم انساني نيز به‌كار آيد؛ منطقي براي تفكر، كه سبب افزايش قابليت تحليل نظام‌مند روابط و تعاملات اقتصادي و اجتماعي افراد گشته و آنها را در اينكه بتوانند با بهره‌گيري از اين دانش و مهارت‌هاي پايه، هنگام مواجهه با مسائل زندگي روزمره و زندگي كاري خود عالمانه عمل كنند، ياري ‌رساند. همچنين آموزه‌هاي شريعت‌نامه‌ها و آثار علماي اخلاق و حتي اندرزنامه‌ها سرشار از نكات گوناگوني در زمينة ماليه شخصي است كه مي‌تواند در نگاهي جامع براي الگوسازي در اين زمينه مورد استفاده قرار گيرد. توجه به برنامه‌هاي تربيتي و فرهنگ‌سازي ماليه شخصي از اين جهت اهميت دارد كه احكام بسياري از تكاليف ديني مانند خمس و زكات يا بسياري از آداب ديني در حوزة مصرف مانند عدم اسراف و تبذير و لزوم قناعت در زمينة تدبير مسائل مالي، بايد در اين حوزه مطرح شده و برنامة تربيتي آنها طراحي شود.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته ازمرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ، تاریخ انتشار: 1394، کدخبر: 378، www.olgou.org

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین