نويسنده: فرناز قلعه دار
زن جوان مضطرب و پریشان وارد داروخانه شد و نسخهای را که در دستش مچاله شده بود به پزشک داروخانه نشان داد و گفت: این دارو را دارید؟ مرد جوان نگاهی به دستخط پزشک انداخت و گفت: «نه نداریم بعید میدانم در داروخانهها این دارو را پیدا کنید چون خارجی است و کمیاب»زن که انگار از شنیدن این حرف عصبی شده بود با لحنی که از خستگی و ناامیدی هم حکایت داشت گفت: «از صبح 10 تا داروخانه را گشتهام پس کجا میتوانم این دارو را پیدا کنم؟ دکتر گفته فقط باید همین دارو را به بچهام بدهم وگرنه... قیمتش برام مهم نیست سلامتی بچهام مهمتر است.»
کد خبر: ۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۲