شعار سال:برای سازمان نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی اهداف (ماده 3 -13 بند) وظایف و اختیارات (ماده 4- 13 بند) مختلفی در اساسنامه در نظر گرفتهشده است که با نگاهی ساده بر این اهداف، وظایف و اختیارات مشخص است که این سازمان از مسیر منحرفشده و بیش از آنکه در چارچوب وظایف حرفهای و صنفی کارکردی داشته باشد، در دام وظایف اداری وزارت جهاد کشاورزی گرفتارشده و عملاً جهاد کشاورزی دوم در حال شکلگیری است اما بهشکل یک بخش خصوصی و با دریافت هزینه از بهرهبرداران کشاورزی. بهبیاندیگر، برخی از وظایف اجرایی وزارت جهاد کشاورزی در چارچوب اصل 44، به سازمان نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی برونسپاری میشود و این سازمان نیز بخشی از آن را در ساختار اداری خود انجام میدهد و بخشی را نیز به شرکتهای کشاورزی و منابع طبیعی برونسپاری مینماید یعنی برونسپاری برونسپاریها. این کارکردها بهگونهای شده است که سازمان نه در سطح ملی و نه در سطح استانها به تبعیت از سازمان مرکزی، قدمها را در این مسیر بر میدارد و عملاً از نوگرایی و طرحهای خلاقانه تأثیرگذار بر بخش کشاورزی اخباری به گوش نمیرسد.
ماده 3- اهداف سازمان عبارتاند از:
1. تلاش در جهت تحقق بخشیدن به اهداف عالیه نظام مقدس جمهوري اسلامی ایران.
2. تلاش در جهت ارتقاي اخلاق حرفهای در کلیه امور کشاورزي.
3. تلاش در جهت ارتقاي سطح دانش، گسترش فناوری جدید در کشاورزي و رشتههای مرتبط.
4. تلاش در جهت حفظ و پایداري محیطزیست و منابع پایه تجدیدشونده(آبوخاک، دام و طیور، آبزیان،جنگل و مرتع ) بهمنظور دستیابی به توسعه پایدار.
5. تلاش در جهت افزایش کمی و کیفی تولیدات بخش کشاورزي
6. حفظ و حمایت از حقوق صنفی مهندسین کشاورزي در برابر اشخاص حقیقی و حقوقی.
7. نظارت بر حسن اجراي وظایف فنی و حرفهای اعضاي سازمان.
8. حفظ و حمایت از حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی که به نحوي از خدمات حرفهای مهندسین کشاورزي بهرهمند میشوند.
9. تلاش در جهت ایجاد انسجام، هماهنگی و همکاري هر چه بیشتر بین شاغلین در امور کشاورزي بادستگاههای اجرایی دولتی و غیردولتی.
10. تلاش در جهت حسن اجراي مقررات و قوانین مربوط به امور کشاورزي.
11. حمایت از تشکلهای صنفی و تولیدي بخش.
12. تلاش در جهت ساماندهی امر اشتغال مهندسین کشاورزي و منابع طبیعی.
13. کمک به صدور خدمات کشاورزي به خارج از کشور
ماده 4- وظایف و اختیارات سازمان به شرح زیر تعیین میشود:
1. همکاري و هماهنگی با مراجع ذیربط براي گسترش و پیشبرد فعالیتهای علمی و تحقیقاتی در امور
کشاورزي و منابع طبیعی.
2. همکاري با مراجع ذیربط براي تعیین و تنظیم و اجراي صحیح تعرفههای خدمات امور کشاورزي و منابع
طبیعی.
3. همکاري با دستگاههای ذیربط بهمنظور حسن اجراي مقررات و قوانین مربوط به امور کشاورزي و منابع
طبیعی.
4. تلاش در جهت تدوین و اجراي برنامههای بازآموزي و نوآموزي مستمر اعضاي سازمان.
5. اظهارنظر مشورتی در زمینه تدوین پیشنویس لوایح، تصویبنامهها و آییننامههای مرتبط به امور کشاورزي و منابع طبیعی که از مراجع ذیصلاح ارجاع شده باشد.
6. تدوین دستورالعملها و ضوابط خاص صنفی و حرفهای.
7. صدور کارت عضویت و اعطاي شماره نظاممهندسی به مهندسین کشاورزي و رشتههای مرتبط.
8. رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفهای اعضاي سازمان که عنوان جرائم عمومی نداشته باشند از طریق هیئتهاي ذیربط سازمان طبق مقررات مربوطه.
9. همکاري با مراجع ذیربط در تعیین میزان مالیات و عوارض مؤسسات و شاغلان کشاورزي.
10. همکاري با مراجع ذیربط در ارائه خدمات امدادي مهندسین کشاورزي و منابع طبیعی به هنگام بروز حوادث
غیرمترقبه از طریق بسیج اعضاء.
11. همکاري با مراجع ذیصلاح د جهت رسیدگی به تخلفات و جرائم حرفهای مهندسین کشاورزي و منابع طبیعی
عضو و غیر عضو و اظهارنظرهای کارشناسی مشورتی در این رابطه به مراجع ذیربط.
12. انجام اموري که جزء اهداف سازمان بوده و مغایرتی با قوانین جاري کشور نداشته باشند.
13. همکاري در جهت تدوین و تنفیذ نظام آموزش عالی کشور در بخش علوم کشاورزي و منابع طبیعی.
سؤال این است که آیا نمیتوان از دام وظایف اداری وزارت جهاد کشاورزی رهایی یافت؟ آیا بعد از حدود 16 سال وقت آن فرا نرسیده است تا سازمان نظاممهندسی کارکردهای تصریحشده در اساسنامه را داشته باشد؟
به نظر نویسنده تنها راهکار برای برونرفت از فضای کنونی، بازگشت به اهداف، وظایف و اختیارات تعریفشده در اساسنامه است که خود نیازمند دو تحول اساسی در (1) مدیریت سازمان نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی و (2) تغییرات ساختاری در فرایندهای اجرایی و مدیریتی این سازمان است. درواقع، با توجه به تحولات شکلگرفته در گذر زمان و سرعت تغییرات و نیاز به نقشبازی در سطح بهرهبرداریهای کشاورزی و منابع طبیعی در عرصه میدانی و عملیاتی منطبق بر مواد 3 و 4 اساسنامه، لازم است فرماندهی سازمان نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی تحول را بهعنوان رکن اساسی ورود به عرصههای مهم در بخش کشاورزی در دستور کار قرار دهد که خود این موضوع علاوه بر هوش مدیریتی- کشاورزی و اجرایی- عملیاتی نیازمند مؤلفههای دیگری مانند توانایی، دانایی، انگیزه برای عملیاتیسازی مواد 3 و 4، تجربه مدیریتی موفق در حوزه کشاورزی نه کارهای تبلیغاتی بیاثر برای بهرهبرداران و ارزشافزوده کشاورزی و مسائل صنفی مهندسین کشاورزی و در نهایت تمایل به کار قوی اثربخش است. نکته دیگر اینکه در ساختار اداری سازمان نظاممهندسی مؤلفه برنامهریزی جایگاه چندانی ندارد و تجربه نویسنده نشان داده است که نظام برنامهریزی در نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی حتی در حاشیه هم نیست و اساساً امور در حد صدور مجوزها و برخی اقدامهای نمایشی خلاصهشده است و مغز متفکر سازمان یعنی برنامهریزی هویت بیرونی نداشته و نقش آن در ساختار و کارکردهای آن دیده نمیشود که خود تهدیدکننده آینده فعالیتهای نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی است. بهبیاندیگر، نبود برنامهریزیهای متفکرانه و نوگرایانه متناسب با پتانسیلها و ظرفیتهای مکانی و زمانی کشاورزی، این سازمان را در تار ساختارهای سنتی و قدیم گرفتار کرده است بهگونهای که بر ریلهای فرسوده گذشته حرکت بطئی آن را میسور میسازد که نتیجه آن جز هزینه برای بخش کشاورزی و مهندسین کشاورزی نخواهد بود که نمود عینی و بیرونی آن را در میتوان بر میزان تمایل اعضا به تمدید عضویت مشاهده کرد زیرا اعضا هیچگونه تحول مدیریتی تأثیرگذار بر اشتغال مهندسین کشاورزی و یا تحول توسعهای ناشی از رفتارهای چنین نهادی را در کشاورزی مشاهده نمیکنند به همین دلیل نظاممهندسی کشاورزی را بهعنوان یک رکن حمایتی- سیاستی تأثیرگذار نمیبینند که خود خطری جدی محسوب میشود زیرا از یکسوی دانش انباشتهشده در مجموعه بزرگی از دانشآموختگان کشاورزی و منابع طبیعی که میتواند ساماندهی شده و در جهت تحقق و عملیاتیسازی مواد 3 و 4 مورد استفاده قرار گیرد و به نفوذ واقعی دانش در بخش کشاورزی منجر شود، در خارج از بخش کشاورزی حبس و یا از دسترس خارج شده است و از سوی دیگر، سرمایه اجتماعی نظاممهندسی از بعد مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی و سطح بهرهبرداران اندک نیازمند مجوزها، تحلیل رفته است؛ بنابراین بازمهندسی مدیریتی و ساختاری در نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی باید در دستور کار شورای مرکزی قرار گیرد تا بتوانند در کوتاهمدت تهدیدهای شکل گرفته در گذر زمان ناشی از مدیریت و ساختار را با تصویب طرحهای جدید مدیریتی و طراحی و تصویب ساختار جدید، کاهش داده و حتی به فرصت تبدیل کنند و ریلگذاری مدرن متناسب با مقتضیات زمانی را داشته باشند تا قطار نظاممهندسی (مواد 3 و 4) را به مقصد واحدهای کشاورزی (مزرعه) هدایت نمایند بهنحویکه نتیجه آن حضور مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی در میدان عملیات کشاورزی و ارتقای سطح بهرهوری فعالیتهای بخش کشاورزی باشد تا نشان داده شود این نهاد شکل گرفته بر مبانی رفتار جمعی میتواند اثرات توسعهای قابلتوجهی را بر بخش کشاورزی داشته باشد و در بخش کشاورزی "ردپای مهندسی" را شکل دهد.
امید اینکه شورای مرکزی نظاممهندسی که کانون تجمعی افکار بیش از 300 عضو شوراهای استانی و نماینده مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی است و محل تصمیمگیریهای آیندهنگر، بهطور جد و فعالانه فارغ از همه ملاحظات، تنها برای دفاع و تأمین منافع مهندسین و بهرهبرداران کشاورزی و منابع طبیعی که هنوز امید به احیای وظایف و بازگشت به مسئولیتهای حرفهای آن دارند، اقدامهای تأثیرگذار و عملیاتی داشته باشند و تحول را بهعنوان بسترساز اقدامهای آتی مدنظر قرار دهند.
محمد قربانی. استاد دانشگاه فردوسی مشهد
پایگاه تحلیلی-خبری شعار سال، برگرفته از فضای مجازی