پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24
کد خبر: ۳۶۷۸۶۴
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۱
میزگرد «اسلام، مبدا تحول در علوم انسانی» به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده الهیات دانشگاه علامه طباطبایی و با حضور محمود نمازی عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره)، علی مصباح عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره)، محمدعلی اسلامی از اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و سید جلال موسوی خطیر مدیر کل دفتر تدوین اسناد دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

شعار سال: میزگرد « اسلام، مبدا تحول در علوم انسانی» به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده الهیات دانشگاه علامه طباطبایی و با حضور محمود نمازی عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره)، علی مصباح عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره)، محمدعلی اسلامی از اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و سید جلال موسوی خطیر مدیر کل دفتر تدوین اسناد دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
 
بعضی از دانشگاهیان و مسئولان، صریحا با اسلامی‌سازی علوم انسانی مخالف‌اند
 
علی مصباح عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره)، در این میزگرد در پاسخ به این سوال که منظور از تحول در علوم انسانی چیست و برای سنجش تحول در علوم انسانی باید به چه شاخص‌هایی توجه شود گفت: اسلامی‌سازی علوم انسانی، از مطالبات مقام معظم رهبری بوده و هست. همچنین در کلام حضرت امام خمینی (ره) بعد از انقلاب فرهنگی هم آمده است. ایشان فرمودند: «دانشگاه‌ها در رشته‌های علوم انسانی باز نشوند تا دستشان به سمت حوزه‌های علمیه دراز شوند چون در آنجا علم تخصص است».
 
وی ادامه داد: مسئله این است، آیا تحول علوم انسانی و اسلامی‌سازی علوم انسانی یک مسئله تعهدی است و به این دلیل که حضرت امام(ره)، ولایت فقیه و مراجع تقلید نسبت به آن تاکید داشتند باید آن را قبول کنیم یا یک مسئله علمی است و فرمایش این بزرگواران اشاره به یک نیاز طبیعی، علمی و منطقی دارد؟
 
مصباح در ادامه با اشاره به سوءتفاهم‌های موجود در این حوزه افزود: در طول این سال‌ها بعضی از اساتید و دانشجویان و برخی از مسئولان، نسبت به اسلامی‌سازی علوم انسانی به عنوان یک امر مشکوک نگاه می‌کنند و صریحاً با آن مخالفت کرده و آن را یک امر سیاسی تلقی می‌کنند. همچنین برخی این ساز مخالف را به بهانه محدود کردن دانشگاه‌ها از رشته‌های مهم جامعه کوک کردند. باید توجه داشت بحث تحول علوم انسانی یک امر اتفاقی نیست. کسانی که تصور می‌کنند این تحولاتِ رخ داده، یک امر اتفاقی بوده یک ساده‌اندیشی است! به همین منظور می‌توان به تاریخچه مختصری از تحول علوم انسانی در غرب اشاره کرد.
 
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) گفت: طبق آنچه که در تاریخ تحول علوم انسانی در کتاب‌های غربی مطرح شده این‌طور عنوان می‌شود که همراه با رنسانس و تحولاتی که در تاریخ تفکر اروپا در حدود قرن ۱۴ و ۱۵ رخ داد و بعضی شاخه‌ها و پس‌لرزه‌های آن در قرن ۱۶ و ۱۷، دین مسیحیت با آموزه‌هایش و با نحوه رفتار ارباب کلیسا نمی‌تواند سعادت را برای بشر به ارمغان بیاورد.
 
وی ادامه داد: کانت فیلسوف مشهور و تاثیرگذار در تفکر غرب جزوه‌ای دارد به نام «روشنگری چیست؟» روشنگری از القاب دوران مدرن و تحولات بعد از رنسانس است. مصباح با اشاره به کلام کانت در تعریف روشنگری گفت: بر اساس نظریه کانت ما انسانها خودمان را بچه فرض کردیم؛ با این فرض خیال می‌کردیم نمی‌توانیم روی پای خودمان راه برویم و به کسی که ما را حمایت کند تکیه کردیم و آن دین بود. فکر می‌کردیم بدون دین نمی‌توانیم قدم از قدم برداریم.
 
مصباح اضافه کرد: از نظر او روشنگری یعنی اینکه بفهمیم ما بالغ هستیم و نیاز به دین نداریم. با این پیش زمینه وقتی دانشمندان با کنار گذاشتن دین از صحنه مواجه شدند آنها در چنین شرایطی باید چگونه مشکلات جامعه را حل کنند؟ به این نتیجه رسیدند که باید علوم را بر اساس عقل خودمان پایه‌گذاری کنند تا پاسخگوی مسائل باشند به این ترتیب علوم انسانی به وجود آمد.
 
وی تاکید کرد: بر همین اساس ماهیت انسان، مجبور یا مختار بودن او و مسائلی از این قبیل مورد توجه آنان قرار گرفت. کسانی که قائل به مجبور بودن انسان هستند معتقدند انسان حیوانی مانند حیوانات دیگر است، غرایضی دارد و عواملی همچون مسائل اجتماعی، طبیعی، ژنتیکی و... روی رفتارش اثر می‌گذارند. هر کدام این تفکرات برای راه‌حل دادن برای مشکلات اجتماعی روشی را در پیش گرفتند.کسی که انسان را نوعی حیوان بداند از روش تجربی برای شناخت انسان استفاده کرده است. همان‌گونه که برای شناخت یک حیوان ما رفتارهای آن را مشاهده و قواعد آن حیوان را کشف می‌کنیم این افراد روش مطالعه‌ی انسان را هم از این نوع می‌دانند.
 
علوم انسانی مبتنی بر نگاه مادی، انسان را به مقامات بالا نمی رساند

محمود نمازی عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) در ادامه نیز در پاسخ به چیستی تحول علوم انسانی و شاخص‌های تحول بیان کرد: جهت‌دهی به علوم انسانی مسئله جدیدی نیست و نخستین بار در آمریکا یهودی‌سازی مطرح شد. مدتی بعد در اروپا مسیحی‌سازی علوم انسانی و سپس بومی‌سازی در شرق آسیا انجام شد و در نهایت اسلامی‌سازی علوم انسانی مدتی است که در کشورهای اسلامی پیگیری می‌شود.
 
نمازی با تاکید بر اینکه علوم انسانی مبتنی بر نگاه مادی، تامین‌کننده‌ یک حیوان پیشرفته است، اضافه کرد: این نوع علوم انسانی نمی ‎تواند انسان را به مقامات بالا برساند چون آن مقامات مبتنی‌بر اعتقاد و دانش به وجود روح و بقای آن است. انکار بقای روح، انکار زندگی آخرت و تاکید بر دنیوی بودن انسان است. ما در تحول به دنبال این مؤلفه هستیم که انسان را در هویت حقیقی خودش بشناسیم. هویت انسان به وجود و بقای روح است.
 
وی افزود: برای تامین این راه طولانی بدون نیاز از تعالیم انبیاء، وحی و گواهی نمی‌توانیم این مسیر را بپیماییم. علامه طباطبایی می‌فرمایند: «ما آمده‌ایم تا ابد بمانیم». وی بر همین اساس تصریح کرد: اگر بنا است تا ابد بمانیم چه دانشی جز دانش وحی می‌تواند به ما بگوید چگونه می‌توانیم زندگی کنیم؟ علوم تجربی فقط می‌تواند در محدوده مادی به ما کمک کند. هیچ علمی حتی عقل هم نمی‌تواند پیش بینی کند که در آینده چه اتفاقی می افتد بلکه این وحی و تعالیم انبیا است که نقطه به نقطه مسیر ما را روشن می‌سازد.
 
نمازی افزود: این علوم انسانی صرفاً برای جامعه غربی است نه جامعه ما که یک جامعه اسلامی با مبانی قوی اسلامی است! غرب زمانی به این مطلب رسید که تورات و انجیل تحریف شده را داشت و خود غربیان نیز نسبت به تحریف و الهی نبودن این کتب معتقدند. و در ادامه نیز با از بین رفتن آموزه‌های مسیحیت‌شان بهترین کاری که می‌توانستند انجام دهند این بود که در رابطه با زندگی بشر مطالعه کنند.
 
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) بیان کرد: از زمان تاسیس دانشگاه تهران  تا کنون ما علوم غربی را گرفته‌ایم و تماما آنها را ترجمه کرده‌ایم بدون آنکه چیزی به آنها اضافه کنیم. این در حالی است که خود غربی‌ها نیز به علوم انسانی انتقاد دارند و ما حتی یک کتاب هم برای نقد و بررسی علوم انسانی غربی نداریم.
 
وی گفت: این تحولات چشمگیر در غرب خود گواه بر این است که غرب نتوانسته یک نقد عقلی و صحیح داشته باشد. دانش علوم انسانی غرب مانند دیگر دانش‌ها نسبی است و هیچ جایگاه و پایگاه قوی ندارد. پس مولفه اصلی برای اسلامی‌سازی علوم یک عقل قوی و صحیح است که توانسته فلسفه را به صورت قوی نگه دارد و مولفه‌های آن در درون فلسفه اسلامی است نه فلسفه غرب و دوم اینکه ما برای شناخت انسان در کنار عقل به دانش وحی هم نیاز داریم.
 
چهار شاخص برای تحول علوم انسانی
 
محمدعلی اسلامی عضو  هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به چیستی تحول علوم انسانی و شاخص‌های تحول اظهار داشت: ما در رابطه با تحول در حوزه علوم انسانی با دو واژه علم و انسان مواجه هستیم. در جهان غرب حداقل چهار مکتب فلسفه علم داریم بر همین اساس تعریف واحدی از علم وجود ندارد. همچنین تعدد نظریه‌ها در رشته‌های مختلف علوم انسانی نشان می‌دهد تعریف واحدی از انسان نیز وجود ندارد.‌ غربی‌ها نیز می‌گویند دانش علوم انسانی مبتنی بر فرهنگ جامعه است.
 
وی ادامه داد: ما در حوزه علوم انسانی باید به یک نگاه مختار برسیم که با کدام یک از تعاریف علم و انسان در حوزه علوم انسانی حرکت کنیم و تجویزهایی برای جامعه داشته باشیم. وی در ادامه گفت: متاسفانه نگاهی که در دانشگاه‌های ما وجود دارد این است که فکر می‌کنند علم صرفاً یک تعریف دارد و این نشان می‌دهد ما بعضاً با تاریخ علم هم آشنا نیستیم. متاسفانه در حوزه علوم انسانی اکثر مباحث‌مان ترجمه‌ای است و رویکردهای انتقادی در این حوزه بسیار کم است.
 
اسلامی با بیان اینکه وقتی صحبت از تحول و ضرورت تحول می‌شود باید ببینیم معنای تحول از دیدگاه ما چیست، افزود: در کشور ما وقتی صحبت از تحول می‌شود چهار شاخص بیان می‌گردد. ۱- روزآمد بودن تحول‌ها، 2- میزان کارآمدی و کاربردی بودن علوم انسانی در جامعه ( وقتی این علم به نیازها و مشکلات جامعه پاسخ نداده ناکارآمدی آن مشخص می‌شود.) 3- بومی‌سازی علوم انسانی ( یعنی مسائلی که درباره آنها صحبت می‌شود تا چه میزان مقتضیات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و زیستی یک انسان ایرانی را در بافت فرهنگ اسلام حل می‌کند.) 4- اسلامی‌سازی ( یعنی ما بتوانیم با توجه به مبانی هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، ارزش‌شناسی‌، انسان‌شناسی تولید علم انجام بدهیم. باید توجه داشت دو شاخص اول حتما شروط لازمی هستند اما کافی نیستند و زمانی به کفایت می‌رسد که به بومی‌سازی و اسلامی‌سازی نیز توجه شود.)
 
تحول و اسلامی‌سازی تعریف واحدی ندارند
 
سیدجلال موسوی‌خطیر  مدیر کل دفتر تدوین اسناد دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در پاسخ به همین سوال اظهار داشت: با توجه به نکاتی که گفته شد علاوه‌بر اینکه تعریف واحدی برای علم و انسان وجود ندارد، تحول و اسلامی‌سازی نیز تعریف واحدی ندارند. در حوزه‌ مدیریت معمولاً تحول را در کنار تغییر قرار می‌دهند و تغییر را یک مسئله جزئی می‌دانند اما وقتی بحث از تحول می‌شود مبانی مورد توجه قرار می‌گیرد. در اسلامی‌سازی علوم انسانی نیز بحث مبانی مطرح می‌شود.
 
وی افزود: بر اساس سخنان رهبر انقلاب به صورت کلی به نافع بودن به عنوان یکی از شاخص‌های کلی علوم انسانی اسلامی می‌توان اشاره کرد.
 
چگونگی تحقیق در مبانی اسلامی و مبنا قرار دادنش در مسائل علوم انسانی
 
علی مصباح عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) در بخش دیگری در پاسخ به این سوال که نهادهای متولی در حوزه اسلامی‌سازی چه نهادهایی هستند گفت: طبیعی است وقتی ما قرار است مبانی اسلامی را تحقیق کنیم و آن را مبنای مسائل علوم انسانی قرار بدهیم متولی این کار آن است که می‌خواهد نظرات اسلام را تبیین کند؛ یعنی صلاحیت این کار را داشته باشد.
 
وی گفت: آنچه مهم است این است که فرد متخصص اسلام‌شناسی باشد، مقدمات این کار را فراهم کرده و معلومات لازم را داشته باشد. روش‌شناسی تحقیق درباره نظرات اسلام، استفاده از متون و منابع اصیل اسلامی را بلد باشد. یاد گرفته باشد تا طبق آن بتواند نظر اسلام را استنباط کند.
 
مصباح گفت: البته این کفایت نمی‌کند بعد از اینکه این مبانی تبیین، تثبیت، نقادی و حل شد آن وقت ما باید به سراغ مسائل اجتماعی، علوم انسانی آمده و بر اساس آن مبانی و روش‌شناسی که بر اساس مبانی عقلی، منطقی و معرفت‌شناختی اثبات شده ببینیم چگونه باید با این مسئله برخورد کرد. همچنین آن را ارزیابی کنیم که آیا اصلاً این پدیده مطلوب است یا مطلوب نیست.
 
وی ادامه داد: براساس ارزش‌های اسلامی این را باید تقویت کنیم یا تضعیف کنیم یا باید از بین ببریم و بعد سراغ راهش برویم که از چه راهی این کار را انجام بدهیم. قطعاً ارزش‌ها و احکام اسلامی باید در این مسیر رعایت شود. طبیعی است که در یک چهارچوب فکری اسلامی، راه‌حل‌هایی که با ارزش‌ها و احکام اسلامی منافات داشته باشد قابل قبول نیست و بالاخره به مسائل جزئی می‌رسیم که برای این فرد و مشکل خاص با این شرایط ژنتیکی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی باید از کدام یک از آن اصول کلی برای حل مشکلات خاص فرد یا جامعه و... استفاده کنیم.
 
متولی اصلی علوم انسانی کسانی هستند که بیشترین دانش را در این زمینه دارند
 
محمود نمازی عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) هم در بخش دیگری با اشاره معانی علم افزود: علم 9 معنا دارد. علم یعنی: کشف واقع. کشف واقع می‌تواند از راه آزمون، آزمایش، تجربه و تکرار، تعقل، تفکر و سوم وحی و گواهی که بیشترین بخش آموزش‌های مورد نیاز انسان را برای رسیدن به آن کمال نهایی‌اش تشکیل می‌دهد.
 
وی گفت: معلومات تجربی به شدت محدود هستند. معلومات عقلی از رسیدن به آن ابدیت و دیدن آن بی‌نهایت بسیار قاصرند. براساس آموزه‌های صحیح انسان آفریده شده است برای اینکه باشد. اگر بنا است که ما باشیم علم ماندنمان و علمی که بتوانیم برای رسیدن به آن هدف سالم بمانیم چیست؟ اصلی‌ترین آنها چیست؟ البته عقل، تجربه، آموزش، تکرار و آزمون موثر است ولی وحی و گواهی نقش بسیار سازنده‌ای در این زمینه دارند. بنابراین اگر وحی، گواهی و تعلیمات انبیاء در این زمینه تاثیر اصلی را برای انسان‌شناسی صحیح دارد در مقابلِ انسان‌شناسی تجربی و عقلی، یک انسان‌شناسی اسلامی داریم که در آن ضمن استفاده از منبع عقل، تجربه، شهود بیشترین استفاده را از منبع وحی و آگاهی‌های مصون از خطا دارد اگر انسان حقیقی از این مسیر شناخته شود.
 
وی با بیان اینکه متولی اصلی علوم انسانی کسانی هستند که بیشترین دانش را در این زمینه دارند؛ گفت: مهم نیست حوزوی یا دانشگاهی باشند. امروزه حوزه متکفل اسلام‌شناسی است اما اگر دانشگاه این مسئله را برعهده بگیرد هیچ مانعی ندارد. آن کسانی می‌توانند متولی علوم انسانی باشند که بیشترین، موثرترین و به روزآمدترین دانش را در ابعاد وجودی انسان از منابع معتبر قابل استناد یقینی داشته باشند.
 
وی افزود: در حال حاضر اینها حوزه‌ها هستند اما اگر جای آن با دانشگاه عوض شود مشکلی ندارد. امروزه می‌بینیم گاهی اوقات دانشگاه‌ها در کمترین و کوچکترین مسائل مشکل دارند؛ یعنی مسئله ساده اسلامی را نمی‌دانند خب اینها چگونه می‌توانند اسلامی‌سازی کنند؟ اسلامی‌سازی متولی اصلی‌اش کارشناسان اسلام‌اند. کارشناسان متبحر و آزمایش داده نه هر کسی و هر عمامه به سری! در این زمینه حقیقتاً وقتی ما به ادبیاتی که در دانشگاه‌ها رایج است مراجعه می‌کنیم در عالم آکادمیک و دانش اسلامی می‌بینیم که علما نقش بسیاری داشتند. حتی در علوم عقلی و طبیعی هم دانشمندان دینی نقش موثری داشتند مثل زکریای رازی و...
نمازی افزود: بر اساس سمینارهای برگزار شده در غرب در سال‌های 1930 و 1960، آنها به این نتیجه رسیده‌اند که همه اساس تمدن غرب برای مسلمانان است. به صورت کلی متولی اصلی در اسلامی‌سازی علوم انسانی کارشناسان متبحر در اسلام هستند.
 
متولیان نهاد علم باید پاسخگوی وضعیت تحول در علوم انسانی باشند
 
محمدعلی اسلامی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این سوال که نهادهای متولی در پژوهشکده تحول علوم انسانی چه نهادهایی هستند افزود: نکته‌ای که در خصوص تحول در علوم انسانی وجود دارد این است که ما یک‌سری الزامات قانونی داریم؛ از سند نقشه جامع علمی کشور، سیاست‌های کلی علم و فناوری، سند دانشگاه اسلامی، سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و... همه اینها تکالیفی را مشخص کرده‌اند اما یک ضعفی که دارند این است که بعضاً یک نهاد متولی را مشخص نکرده‌اند اما به صورت مشخص متولیان نهاد علم باید پاسخگوی وضعیت تحول در علوم انسانی باشند. حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها باید پاسخ بدهند که در ارتباط با تحول در علوم انسانی در 4 شاخص روزآمدی، کارآمدی، بومی‌سازی و اسلامی‌سازی چه کرده‌اند؟
 
اسلامی گفت: ما یک علوم محض اسلامی مثل فقه و تفسیر و... داریم که میراث تشیع هستند اما وقتی از علوم انسانی مبتنی بر اسلام صحبت می‌کنیم یعنی اینکه آیا الان من برای مدیریت و اداره کشور، مسائل و نیازهای جامعه پاسخ دارم؟ در پاسخگویی به نیازهای جامعه ضعف وجود دارد. دانشگاه‌ها در شناخت و مسئله‌شناسی نگاه دقیقی دارند اما یک ضعفی در حوزه مبانی وجود دارد و این نگاهی که امام خمینی (ره) درباره وحدت حوزه و دانشگاه مطرح کردند متاسفانه تا به امروز محقق نشده و هم‌افزایی بین دو نهاد متولی علم یعنی حوزه و دانشگاه اتفاق نیفتاده است.
 
وی تاکید کرد: ما وقتی از روان‌شناسی اسلامی، جامعه‌شناسی اسلامی در فضای دانشگاهی و... صحبت می‌کنیم تقریباً شناخت آنها از روان‌شناسی اسلامی و هر علمی که با پسوند اسلامی باشد صفر است و آنها را نمی‌شناسند.
 
اسلامی گفت: نگاه ما در پژوهشکده تحول علوم انسانی این است که بتوانیم مرجعی برای تجمیع جدیدترین یافته‌ها در حوزه علوم انسانی اسلامی در ایران و جهان باشیم. تا در ادامه بتوانیم یک فراتحلیل از چشم‌اندازها و خلأهای آتی متناسب و متناظر با نیازهای جامعه داشته باشیم. او همچنین افزود یکی از متولیان اصلی علوم انسانی اسلامی دانشجویان هستند.
 
نظام آموزشی ما سیاست‌گذاری درستی برای تحول علوم انسانی نمی‌کند
 
جلال موسوی خطیر مدیر کل دفتر تدوین اسناد دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به این سوال که در شورای عالی انقلاب فرهنگی چه اقداماتی در راستای تحول علوم انسانی صورت گرفته است، گفت: در حوزه اسلامی‌سازی علوم انسانی ما نباید به دنبال یک نهاد باشیم. در تحول علوم نیاز به نخبگان داریم که متاسفانه در دوران متوسطه نخبگان ما رشته تجربی انتخاب می‌کنند و در دانشگاه هم علوم پزشکی می‌روند. پس می‌توان گفت که نظام آموزشی ما سیاست‌گذاری درستی نمی‌کند و یکی ازمتولیان این امر است که هدایت تحصیلی درستی انجام نمی‌دهد.
 
وی ادامه داد: بنیاد ملی نخبگان و آموزش عالی ما هم ضعف هایی دارند. بنیاد ملی نخبگان یک سند دارد که توسط نخبگان علوم پایه و فنی و مهندسی نوشته شده که به علوم انسانی توجهی نداشته است. مهم‌ترین آیین‌نامه موجود در دانشگاه‌ها یعنی آیین‌نامه ارتقای اعضای هیئت علمی که اساتید را هدایت و راهبری می‌کند توسط نخبگان علوم پایه نوشته شده است!
 
موسوی خطیر افزود: در اینجا سوالی که مطرح می‌شود این است آیا ماهیت رشته علوم انسانی با علوم پایه یکی است؟ متولیان حوزه نخبگانی راه را اشتباه می‌روند. نظام آموزشی در کشور باید اصلاح شود. اگر نخبگان جامعه، ساختارها، بودجه و... اصلاح نشود اتفاقی برای تحول در علوم انسانی نمی‌افتد. برای تحقق علوم انسانی روحیه جهادی داشتن، اعتماد به نفس داشتن، باور داشتن، امید داشتن خیلی مهم است، که در بین  اینها مهم‌ترین مسئله باور داشتن است و اگر باور شکل نگیرد این اتفاق امکان‌پذیر نیست. در بیانیه گام دوم انقلاب کلمه امید ۱۵ بار مطرح شده که نشان‌دهنده اهمیت این موضوع است.
 
باید موانع را تا جایی که می‌توانیم رفع کنیم
 
علی مصباح در پاسخ به سوال راهکارهای موجود برای تحول در علوم انسانی بیان کرد: پیدا کردن راه‌حل متوقف بر شناخت مشکل است. یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین عوامل در ساختن ساختارها و تاثیرگذاری بر سیاست‌گذاری‌ها و... باور داشتن است. نظام آموزشی می‌تواند این باور را در افراد تولید کند. اگر عوامل را بشماریم و مقصر را این و آن بدانیم کار به جایی نمی‌رود. ما باید موانع را تا جایی که می‌توانیم رفع کنیم یکی از راه‌های آن علاوه بر تولید علم، انتقال آن در یک اولویت‌بندی به سطوح مختلف جامعه است. در رتبه اول اساتیدی هستند که قرار است افراد زیر مجموعه خود را تربیت کنند.
 
با یک چرخه  معیوب مواجه هستیم
 
محمود نمازی عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) در ادامه تشریح این راهکارها اظهار داشت: ما با یک چرخه بسیار معیوب مواجه هستیم و وضع مطلوب این است که مستند به فرمایشات مقام معظم رهبری، مبانی علوم انسانی موجود در معرفت‌شناسی، در هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و... دچار تحول شود و با ایجاد مبنای صحیح در این موارد به جای مبنای غربی می‌توانیم راه اسلامی‌سازی را هموار کنیم. راهبرد ما برای عبور از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب ساختن انسان‌هایی عمیق و دقیق هم در علوم غربی و هم در علوم اسلامی است.
 

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری تحلیلی  عطنا، تاریخ انتشار:  23آذر 1400، کدخبر: ، www.atna.ir،303284

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین