پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 17
کد خبر: ۱۳۹۲۴۸
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۰
برخی کج فهمی ها از مفهوم بومی سازی علوم انسانی سبب شده بخش مهمی از دانش بشری به عنوان تجربه ی مشترک و متعلق به جامعه ی انسانی حذف و نادیده انگاشته شود.
شعار سال : «حسن روحانی» رییس جمهوری اسلامی ایران روز شنبه یازدهم بهمن ماه، در نشست تجلیل از برگزیدگان هفتمین جشنواره ی فارابی (ویژه ی علوم انسانی) با اشاره به برداشت های نادرست از مفهوم بومی و اسلامی کردن علوم اجتماعی و انسانی از برخی روندها زیر عنوان این مفهوم انتقاد کرد و گفت: آیا در زمینه ی علوم انسانی دنیا هیچ آورده و دستاوردی ندارد؟ مقصود بومی و اسلامی کردن علوم انسانی این نیست که غیر از این بوم و سرزمین دانش مربوط به انسان و اجتماع در سرزمین دیگر نیست.
رییس جمهوری همچنین با رد این نظریه که علوم انسانی فقط در سرزمین های اسلامی محقق شده است، گفت: ابن خلدون یکی از متفکران اسلامی است که در تقسیمات جغرافیایی امروز متعلق به یک کشور اروپایی است. واقعیت این است که حکمت، دانش و علم مرز نمی شناسد و در اسلام و سخن پیامبر اسلام (ص) توصیه شده است که باید به دنبال علم رفت زیرا علم گمشده ی ما است.
به طور کلی بومی کردن علوم اعم از انسانی، تجربی و ... با هدف تطبیق دانش وارداتی با فرهنگ ایرانی و اسلامی بحث تازه یی نیست و از سی و چند سال پیش تاکنون مطرح بوده است. اگرچه در ضرورت بومی سازی به ویژه در علوم انسانی شک و تردیدی وجود ندارد اما وضعیت کنونی ما در این علوم روشن می کند که در تعریف و تفسیرهای فعلی از بومی سازی ایرادهایی وجود دارد؛ ایرادهایی که بدون رفع آن نمی توان از سودمندی و کارآمدی علوم بومی شده اطمینان یافت.
با پذیرش علم به عنوان یک اندوخته ی مشترک بشری و تفاوت میان بومی سازی علمی و بومی اندیشی محدود و تنگ نظرانه به این مساله ی مهم خواهیم رسید که منظور از بومی سازی نباید نادیده گرفتن تجربیات دیگران باشد. با این حال روندهایی با هدف بومی سازی در علوم انسانی در برخی دانشگاه ها و هسته های فکری صورت گرفت که بر بستر سطحی گرایی راه پیمود و با مصداق هایی چون ساده سازی بیش از حد مساله در نوشته ها و گفته ها نمایان شد.
در این روندها این مساله نادیده گرفته شد که ما به تضارب آرا به عنوان یکی از اصول غیرقابل انکار برای فراهم آوردن زمینه های رشد علمی نیاز داریم زیرا تنها در فضایی اینچنین است که استعدادها شکوفا می شود و خلاقیت ها فرصت ظهور می یابد.
نیاز به مهیا شدن این فضا در بیانات رهبر انقلاب نیز مورد تاکید قرار گرفته است. ایشان سال گذشته در دیدار با استادان و پژوهشگران دانشگاه های کشور، گفتمان حاکم بر دانشگاه ها را در تحقق پیشرفت علمی موثر دانستند و تاکید کردند «گفتمان علمی، گفتمان پیشرفت علم و گفتمان پیشرفت عمومی کشور» در دانشگاهها گسترش یابد تا انگیزه ی دانشگاهیان برای سهیم شدن در پیشرفت عمومی ایران تقویت شود. ایشان پیش از آن نیز بارها بر ضرورت فعال شدن کرسی های آزاداندیشی تاکید کرده اند.
نگاهی به تاریخ پیشرفت علم و دانش در جهان نشان می دهد هر زمان اندیشمندان علوم انسانی و دانشمندان علوم تجربی نظریات نوین خود را ارایه کرده اند، این نظریات از طرف دیگر صاحبنظران مورد نقد قرار گرفته یا حتی رد شده است. همین امر در درازمدت فرصت ارایه ی نظریات نوتری را فراهم کرده و از دل همین برخورد آرا، راه کشف ناشناخته ها باز شده است.
در برابر، هر آنجا که راه نقد و ابراز اندیشه های نو را بسته و با روند رشد علم نیز برخوردی دستوری داشته اند در واقع جامعه ی علمی و به دنبال آن نهاد قدرت را از یک نعمت بزرگ که همان رشد علمی است محروم کرده اند زیرا سیاست زدگی و مداخله در روند تولید علم به زیان علم و سیاست تمام خواهد شد.
شکوفایی هنر، صنعت و فن، ادبیات، حکمت و دانش در حوزه ی جغرافیایی جهان اسلام که در سالیان طلایی تمدن اسلامی (سده های چهارم و پنجم هجری) صورت گرفت، قلمرو سرزمین اسلامی را به مرکز دانش بشری تبدیل کرد؛ دانشی که به باور بسیاری از اندیشمندان نتیجه ی واقعی عمل به توصیه ی پیامبر اسلام مبنی بر دانش آموختن فراتر از محدوده های جغرافیایی و علم اندوزی حتی به قیمت سفر به پشت دروازه های چین بود.
از این منظر، یکی از مهمترین زمینه های رشد چشمگیر دانش در سرزمین اسلامی دریافت علوم و فنون گوناگون از کانون های علمی جهان و بومی سازی واقعی و کاربردی آن بود. به عنوان مثال بسیاری از صاحبنظران، استواری پیکربندی فلسفه ی اسلامی و حکمت نزد فیلسوفان بزرگی چون «ابونصر فارابی»، «ابن سینا» و در سده های بعدی «سهروردی» و «ملاصدرا» را نتیجه ی تضارب آرای این اندیشمندان مسلمان با فلسفه های شرقی و غربی می دانند.
با وجود این تجربه های موفق از بومی سازی علوم انسانی، برخی از روندها زیر این عنوان را می توان در معنای واقعی کلمه تهی سازی دانش دانست. در تمثیلی این روندها به بومی سازی خودرویی مانند است که بدنه ی آن برای آب و هوایی بیابانی طراحی شده و باید برای کارایی در سرزمین های بارانی تغییر کاربری یابد اما با حذف چرخ ها از حرکت باز می ماند. به همین ترتیب بی حاصلی علوم انسانی وارداتی را باید پیامد ساده سازی و تهی سازی با توجیه بومی سازی دانست.
نباید از این نکته غافل شد که بومی سازی در صورتی که با ایجاد فضای نقد همراه شود و به رویکردهای تندروانه یا تمامیت خواه، فرصت مداخله در روند پیشرفت علم را ندهد می تواند زمینه ساز تحولی فوری و همه جانبه در ساختار و کارکرد این علوم باشد اما در غیر این صورت نتیجه ی معکوس داشته و حاصل از آن تنها یک شعار و پیامدهای منفی خواهد بود.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری ایرنا ، تاریخ انتشار: 14 بهمن 1393 ، کدخبر: 81490426،www.irna.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین